فارل ویلیامز آهنگی خوانده به نام “هپی” و قرار بوده که مردم مثل همه دنیا این ترانه را بخوانند و خوشحال یا همان هپی باشند. شش تا از بچه های باحال و خوب تهران اجرای فوق العاده ای از هپی کردند و با آن رقصیدند. نیروی انتظامی هم که جلوی چهار میلیون معتاد و ششصد هزار فاحشه و ده میلیون درگیر پرونده قضایی و سارقین میلیاردها بیت المال را نمی تواند بگیرد، بچه های هپی تهران را گرفت. پیشنهاد می کنم کلیپ دستگیری شان را منتشر نکنیم. مردم حق دارند خوشحال باشند، این بچه ها تنها جرم شان خوشحال بودن است. جمهوری اسلامی هم که قاتلین کهریزکی چهار سال قبل را جرات ندارد دستگیر کند، در عرض شش ساعت این گروه را پیدا کرده. ماشاء الله واکنش سریع! علت این سرعت عمل هم این است که افراد مذکور نه قاچاقچی بودند، نه قاتل، نه اختلاسچی، نه دزد بیت المال، نه توزیع کننده مواد مخدر و تریاک و هروئین. البته با این نماینده های اسگلی که در خانه ملت داریم حال مان اساسی خوب است. “نصرالله پژمان فر” نماینده مجلس توضیح بسیار مهمی داد: “فیسبوک عامل صهیونیست است.” البته این کشف کلا همه چیز صهیونیستی است، از موسیقی پاپ و فیسبوک و توئیتر و والت دیسنی و تام و جری و پوکوهانتس و بولک و لولک. همین آقای “پژمان فر” گفت: “چرا دولت جلوی فیلترینگ واتس آپ را گرفت.” و ادامه داد: “عجله دولت برای بالا بردن سرعت اینترنت برای چیست؟” و واقعا این افزایش سرعت اینترنت برای چیست؟ اصلا چرا مردم ایران می توانند وارد ای میل خودشان بشوند یا عکس عمه شان را دانلود کنند یا اصولا چرا سرعت تکنولوژی در ایران جوری است که تلفن زنگ می زند، تاکسی راه می رود و هواپیما قبل از سقوط پرواز می کند؟
دموکراسی یعنی این
بیخودی که به یک مجلس نمی گویند خانه ملت، این آقایان و خانمها که لحاف تشک شان را از خانه نیاوردند شب در مجلس بخوابند که به این مجلس می گویند “خانه ملت” و قرار است در راس بقیه خانه ها یا امور باشد. این طوری هم نیست که خدای ناکرده هر کسی دلش بخواهد طبق قانون داوطلب بشود، طبق قانون انتخابات برگزار بشود و در نتیجه افرادی مثل رضا خاتمی یا فائزه هاشمی با دو میلیون رای بشوند نماینده تهران ده میلیونی، قشنگ گرفتند چلانده اند و عصاره فضائل مردم تهران ( البته دقیقا معلوم نیست فضائل بوده یا رذائل، یک کمی زبانش می گرفته) را با ۲۵۰ هزار نفر انتخاب کردند و او شد وکیل مردم تهران. بقول امام خمینی این طور نبوده که سوت بکشند و هر کس دنبال صندلی خالی و جای خالی و مکان خالی می گشته مثل کوچک زاده و رسائی و حسینیان شده اند نماینده تهران که حالا مثل چسب دوقلو چسبیده اند به صندلی های سبز بهشت و گاهی یکی شان مثل کوچک زاده برای پرتاب سنگی، مبارزه با استکباری، خواستار اعدام شدن کسی، فحش دادن به خواهر و مادر مردم از جایش بلند شود. او با این همه شیرین زبانی، شیرین سالی پنجاه میلیارد درآمد دارد برای کار فرهنگی. یعنی الکی نیست که یارو شده نماینده مردم تهران، سالها از پشت کوهشان دل کنده و رنج ماندن در هوای دود آلود تهران را به زندگی در هوای آزاد و دشت ترجیح داده. همین است که سردار اسماعیل کوثری ادب و دموکراسی از خودش بروز داده و گفته: “ما به هر شخصی که مردم ( به عنوان رئیس جمهور) انتخاب کند احترام نمی گذاریم.” باریکلا، اتفاقا چقدر خوب کاری می کند، نماینده مردم که به منتخب مردم احترام نمی گذارد. می رود به مصباح یزدی احترام می گذارد، که اگر خود خداوند هم رئیس کمپین اش بشود، هیچ نابغه ای به او احترام نمی گذارد، غیر از سعید جلیلی. اصولا مگر دیپلمات جمهوری اسلامی خدای ناکرده انسان شریفی است که به مردم احترام بگذارد، باید سنگ بزند و زنجیر و قمه بکشد بالا و پائین شان. آقای کوثری محض رضای خداوند متعال و برای هماهنگی بیشتر با بیت و مشاور بین المللی اش گفته: “آقای ظریف برای خودش حرف می زند.” البته آقای ظریف برای خودش حرف می زند، برای دنیا هم حرف می زند، فقط برای کوثری حرف نمی زند.
باستانشناس فرانسوی و مامور اطلاعات ایرانی
سرعت عمل که عرضم را هنوز درز نگرفتم همین است. تعدادی دیپلماتهای خندان، خوش لباس، احتمالا باسواد، احتمالا علاقمند به ایران هفته قبل به یک باستانشناس ایرانی ویزای سفر به ایران را دادند، این آقای باستانشناس بلیط خرید، با شور و شوق سوار هواپیما شد و به فرودگاه امام خمینی پرواز کرد و در آنجا تعدادی مامور اخمو، بدلباس، بی سواد و علاقمند به لبنان و سوریه بلافاصله این باستانشناس را به لای دست بابا و مامانش برگرداندند. در عوض بعد از پنج شش سال خبر رسید مامور فداکار وزارت اطلاعات ایران، فکر کنم اسمش عسگری بود، و گفته می شد که توسط اسرائیل، یمن، طالبان، سلفی ها، فراماسون ها، مافیای کلمبیا و جاهای دیگر دزدیده شده در کمال خوشحالی در آمریکا رویت شد. وی در حال دریافت دکترای انرژی درمانی پس از تخلیه کامل می باشد. بقیه آن ماموران هم که باستان شناس ایرانی را برگرداندند در قرعه کشی گرین کارت شرکت کرده اند اما متاسفانه به آن ها نیفتاده است. بقیه شان هم خوابش را هر شب می بینند پس فکر می کنید برای چی هر کس را ممنوع الخروخ یا ممنوع الورود و اخراج می کنند کارت ویزیش را یواشکی در جیب می چپانند.
اعدام اعدام اعدام باید گردد
به صادق لاریجانی گفتند به مناسبت روز زن یک جمله زیبا بگو، گفت: “تعدادی از زنان فاسد بزودی اعدام می شوند.” به او گفتند: نه برادر، یک خبری بگو که مردم خوشحال بشوند. گفت: “تعدادی از مردم خوشحال دستگیر شدند.” گفتند: اصلا از دستگیری حرف نزن و خبر خوب بده. گفت: “برخی مفسدان اقتصادی اعدام خواهند شد.” گفتند: سعی کن خبری که می دهی مردم را نگران نکند. گفت: “مردم نگران نباشند، مفسدان اقتصادی اعدام نمی شوند.” گفتند: برادر من! عزیز من! یک چیزی بگو که مرگ و میر در آن نباشد و اصلا راجع به اعدام نباشد و مثلا درباره آب و هوا حرف بزن. گفت: “به دلیل آلودگی هوا تعدادی از مردم خفه شدند که عوامل آن بزودی مجازات می شوند.” بعد یواشکی گفت: “اعدام اعدام” بعد چشمش برق زد.
ایران، اسرائیل، مجلس
به دنبال پیش رفتن مذاکرات ایران و آمریکا یدیعوت آحارنوت نوشت: “ایران و آمریکا به توافقی دست یافتند که به ضرر اسرائیل است.” این ضایعه جانگداز را به آقای احمدی نژاد، کوچک زاده، رسائی، حسینیان، سلیمی نمین، مشائی و سایر تیم ملی اسگلستان تسلیت می گوئیم.
جدایی شاکیرا از پیکه
بالاخره این رادان کاری می کند که این شاکیرا که دچار این جرم شده که خوشگل است، از پیکه که این خلاف را که کرده که با شاکیرا ازدواج کرده جدا می شوند. به دنبال اعلام شرکت آل اشپورت که گفته بود که لباس های منتسب به شرکت ما متعلق به یک کارخانه لباس دوزی در دارقوزآباد سفلی است، آگاهان از قول برادر رادان اعلام کرد که اکران مختلط جام جهانی ممنوع است. البته ایشان اول پیشنهاد کرده بود که شاکیرا از پیکه و ویکتوریا بکهام از دیوید بکهام جدا شوند که پدر و مادر عروس و داماد تلفنی به التماس افتادند و سردار رادان فعلا راضی شده که طرفین یا به استادیوم نروند یا توی جعبه بنشینند که روی جعبه هم هیچ چیز ننوشته باشد.