خانواده الهام و رجبی هفته پر خبری را پشت سر گذاشتند. در هفته گذشته، غلامحسین الهام به عنوان مشاور حقوقی محمود احمدی نژاد منصوب شد، فاطمه رجبی از نفرت خود به جمهوریت و ارادتش به ولایت گفت و در نهایت فرزند آنها هم وارد صحنه سیاست شد و در نخستین حضور، از “مصلحت اندیشی” پدر در پاسخگویی به مخالفان انتقاد کرد و خود را آنقدر “داغ” توصیف کرد که حتی جواب های دکتر الهام به منتقدان هم رضایتش را فراهم نمی کند.
محمود احمدی نژاد چهارشنبه هفته گذشته، نفر اول خانواده دکتر الهام یعنی غلامحسین الهام را به سمت مشاور حقوقی خود منصوب کرد تا بدین صورت دوری بیش از یک ساله دوست صمیمی احمدی نژاد از دولت به پایان برسد.
در حکم رئیس دولت خطاب به الهام به “تعهد، دانش و تجربیات طولانی و ارزشمند” او در “زمینههای گوناگون” اشاره شده و آمده است: “به موجب این حکم شما را به عنوان مشاور حقوقی رییسجمهور برمیگزینم. امیدوارم چون همیشه با توکل بر خدا و استفاده از همه توان و ظرفیت علمی و عملی در کنار دولت خدمتگزار و در مسیر تحقق آرمانهای بلند انقلاب اسلامی موفق و سربلند باشید. از خداوند متعال مزید توفیقات جنابعالی را در خدمت به انقلاب و ملت بزرگ ایران در ظل توجهات حضرت ولی عصر(عج) مسألت مینمایم.”
انتصاب الهام به عنوان مشاور حقوقی رئیس جمهور پس از آن انجام شد که با پایان یافتن دوره عضویت او به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان در 25 تیرماه گذشته، صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه از معرفی مجدد او به مجلس برای عضویت در شورای نگهبان خودداری کرده بود.
این در حالی بود که الهام در دولت نخست محمود احمدی نژاد به جز عضویت در شورای نگهبان، سخنگویی آن و تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سمت هایی مانند وزیر دادگستری و ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را نیز در اختیار داشت.
مسئله ای که باعث شده بود تا برخی از منتقدان دولت و حتی نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم، لقب “ابوالمشاغل” را به او اختصاص دهند. لقبی که هم اکنون توسط منتقدین به اسفندیار رحیم مشایی اطلاق می شود که همزمان “رئیس دفتر و سرپرست نهاد ریاست جمهوری ایران، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، ریاست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری، رئیس کارگروه زیارت و فرهنگ رضوی، جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، رییس مرکز مطالعات جهانی شدن و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت ایران” است.
غلامحسین الهام که برخی منابع خبری نام اصلی او را “غلامحسین عصا به دست” عنوان می کنند دارای دارای مدرک کارشناسی حقوق قضایی از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی از دانشگاه تربیت مدرس و دکترای حقوق جزا و جرمشناسی از دانشگاه تربیت مدرس است.
او از افراد نزدیک به احمدی نژاد است که در میان دانشجویان بسیجی که بدنه اصلی اجتماعی حامی رئیس دولت را تشکیل می دهند از محبوبیت برخوردار است. الهام سیاست گذاری و اداره پشت صحنه سایت رجانیوز (ارگان کمیته ویژه رسانه ای دولت) را بر عهده دارد.
به دنبال حضور نیافتن الهام در هیچکدام از مناصب اجرایی دولت دوم احمدی نژاد، یکی از سایت های خبری اصولگرا دلیل این مسئله را “مخالفت با حضور رحیم مشایی در دولت” عنوان کرد.
فاطمه رجبی؛ زنی که از احمدی نژاد مردانه دفاع می کند
به جز الهام، همسر او یعنی فاطمه رجبی هم پس از مدتی آرامش نسبی، گفت و گویی با مجله همشهری ماه انجام داد و به طرح شفافتر نظرات خود درباره مبانی جمهوری اسلامی، منتقدان حکومت و احمدی نژاد پرداخت.
رجبی که احمدی نژاد پیش از این او را “خانومی” خوانده بود که در دفاع از دولتش “مردانگی” می کند، در این گفت و گو خود را “قائل به حکومت اسلامی نه جمهوری اسلامی” دانست و گفت: “در شعارهای انقلاب هم حکومت اسلامی مطرح بود. در صحبتهای امام در پاریس هم که دقت کنید، چه قبل از سفر پاریس و چه در سخنان ایشان در پاریس، ایشان مدام از حکومت اسلامی نام میبرند. من همیشه با خود میگویم که مثل عدالتخانهای که در مشروطه، خواسته همه مردم بود و یکدفعه مشروطه از آسمان افتاد و معلوم نشد از کجا وسط کارزار عدالتخانه افتاد و همه دنبال مشروطه رفتند، جمهوری اسلامی هم نمیدانم چطور در وسط کارزار حکومت اسلامی مطرح شد.”
وی سپس یکی از معضلات نظام های جمهوری را “رای گرفتن” دانست و افزود: “در عمر ۳۰ ساله جمهوری اسلامی دو بار مردم فریب خوردند. یکی همین مسأله بنیصدر است که توانست رأی بگیرد. البته بنیصدر قدرت و نفوذ کلام زیادی داشت. زبان محاورهای را به بهترین شکل انجام میداد و مخاطب را جذب میکرد. ظاهر سادهای داشت. آن زمان که همه با کراوات و پاپیون و تیپهای آنچنانی و در تضاد با مردم و فرهنگ انقلاب میگشتند، از بدو ورود بنیصدر مردم چنین چیزی را درباره او ندیدند. بالاخره توانست رأی مردم را جذب بکند. بار دیگر هم مردم به خاتمی رای میدهند. این جمهور است که با آن مشکل دارم.”
نویسنده کتاب “احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم” در توصیف وضعیت مطلوب خود از حکومت اسلامی گفت: “تفکیک قوا و پارلمان و امثالهم در حکومت اسلامی قطعا نیست. اگر ما حکومت اسلامی را حکومت امیرالمؤمنین بدانیم، این شکل حکومت به شکل امروزی وجود نداشت. شما ممکن است بگویید در دنیای جدید این پذیرفته نیست. البته به لحاظ شکلی پذیرفته نیست ولی در حکومت اسلامی یک نفر است ولی و رهبر که کارها را به عهده دارد.”
فاطمه رجبی همچنین مطرح کرد:“اگر رئیس جمهوری برداشته شود، دیگر اینکه یک نفر رئیسجمهور میشود مثل بنیصدر و در برابر رهبری قد علم میکند، هرگز وجود ندارد. رهبری مبسوط الید است. اینها را بنویسید، هرچند تخریب هم خواهد شد. من قانون اساسی را که برای رهبری چند اختیار و حق گذاشته، محدودالید کردن رهبری میدانم. شما هم اگر بررسی کنید میبینید امام هم فراتر از اینها عمل میکردند.”
وی با تاکید بر فراقانونی بودن پست رهبری در جمهوری اسلامی اضافه کرد: “اینکه قانون اساسی وظایف رهبری را مشخص میکند صحیح نیست، زیرا ولیفقیه و بخصوص ولایت مطلقه فقیهی که امام مطرح کردند و بدان عمل نمودند، جانشین رسولالله است و همان اختیاراتی را دارد که رسول خدا دارد و در چند بند قانون اساسی خلاصه نمیشود.”
رجبی در توضیح بیشتری درباره شکل مطلوب حکومت از نگاه خود گفت: “در حوزه مسائل حکومتی، رهبر این اختیارات را تفویض و تنفیذ میکند به یک فرد. اصلا معنی تنفیذ ریاست جمهوری همین است. الان پس از گذشت چند دوره معتقد هستم و فکر میکنم خیلیها هم معتقد باشند، ولی از ترس تخریب نخواهند بگویند. ولی در ترمیم قانون اساسی باید ریاست جمهوری برداشته میشد و نخستوزیری باقی میماند. کشوری که رهبر دارد و بخصوص رهبری ولایت فقیه با اختیارات تام دارد، رئیسجمهور همیشه یک معضل هست، یعنی میتواند معضلساز باشد. چون او هم دارای اختیاراتی است که نمیتوان مطابق قانون آن را نادیده گرفت. وقتی رهبری سیاستها و چهارچوب اصلی حرکت نظام را مشخص میکند، بنابراین یک قدرت اجرایی به نام نخستوزیری باید باشد که بتواند این سیاستها را دنبال کند. من معتقدم با این اقدام خیلی از این معضلات ممکن بود کمتر باشد. اصلا اینکه افراد بیایند خودشان را مطرح کنند؛ این بلواهایی که بر سر انتخابات ریاست جمهوری میآید دیگر در کشور وجود نداشت نخستوزیر به وسیله مجلس یا شکلی که قانون مشخص میکرد انتخاب میشد و دنبال کارهای اجرایی میرفت.”
خامنه ای با خمینی فرق دارد
فاطمه رجبی در بخش دیگری از گفت و گوی خود با مجله همشهری ماه، به صراحت گفت که مشی آیت الله خمینی با مشی آیت الله خامنه ای تفاوت دارد.
رجبی هرچند در تشریح این تفاوت گفت که “امام به مجلس نهیب میزدند به رئیس قوه قضائیه نهیب میزدند، ولی ایشان این روش را ندارند، بسیار با صبر و حوصله رفتار میکنند” اما این برای نخستین بار است که یکی از چهره های جریان حاکم به صراحت از تفاوت روش عملکرد دو رهبر جمهوری اسلامی با یکدیگر سخن می گوید.
تفاوت نحوه عملکرد آیت الله خمینی با آیت الله خامنه ای در مقام رهبری نکته ای است که اصلاح طلبان و جریان موسوم به چپ خط امام در ایران، همواره از آن به عنوان نقطه ضعف آقای خامنه ای و دلیل اصلی سوق داده شدن کشور به استبداد و دیکتاتوری پس از رحلت آیت الله خمینی نام برده اند.
حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه و مدیرمسئول روزنامه کیهان در بهمن ماه سال 85 در مقاله ای با اشاره به مقایسه رفتار آیت الله خمینی با آیت الله خامنه ای توسط اصلاح طلبان، ضمن انکار وجود هرگونه تفاوت بین نحوه عملکرد این دو، انجام چنین مقایسه هایی را با هدف تضعیف جایگاه ولایت فقیه و آقای خامنه ای در جامعه ایران عنوان کرده بود.
حالا فاطمه رجبی همسر مشاور احمدی نژاد با تکرار این مسئله از تفاوت های رفتاری دو رهبر جمهوری اسلامی پرده برداشته است.
تحکیمی ها الهام را شلاق می زدند
فاطمه رجبی در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شد که اعضای دفتر تحکیم وحدت در دهه 60 کف دستان همسر او را به علت تاخیر در جلسات “شلاق” می زدند.
وی در تشریح این مجازات گفت: “دکتر از طرف افراد تحکیم خیلی در دانشگاه اذیت شد. حتی این را برای شما بگویم که افراد تحکیمی خود رئیس شده، گفته بودند که هر کس تاخیر داشته باشد او را تنبیه بدنی میکنیم. حالا ببینید اینها الان چقدر ضد خشونت شدهاند. آن مقطع تحکیمیها شلاق میزدند. خیلی وقتها خودشان تاخیر داشتند اما هر وقت دکتر الهام تاخیر داشت بهخاطر مواضع فکریاش او را تنبیه شدیدی میکردند. برای مثال به بهانه تاخیر کف دستش شلاقهای فراوان زدند.”
محسن میردامادی، ابراهیم اصغرزاده، حبیب الله بی طرف، علی شکوری راد، معصومه ابتکار و برخی دیگر از افرادی که عمده آنها در جریان اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 58 نقش داشتند، از چهره های شاخص دفتر تحکیم وحدت در دهه 60 بودند.
عمده این افراد جزو منتقدان و مخالفان سیاست های کنونی جمهوری اسلامی پس از فوت آیت الله خمینی به حساب می آیند که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به زندان های طولانی مدت و مجازات های دیگر محکوم شده اند.
خمینی به موسوی گفت: مصدق بازی در نیار
فاطمه رجبی در بخش دیگری از این مصاحبه با اشاره به سالهای انتهایی جنگ و اعتراضات موسوی به عملکرد مقامات کشور گفته است: “آخرکار یادم میآید سرمسألهای مهندس موسوی، استعفایی نوشتند که امام خیلی تند و صریح به مهندس موسوی گفتند تو میخواهی مصدقبازی دربیاوری. با اینکه ما فکر میکردیم چقدر امام(ره) روی مهندس موسوی نظر مثبت داشتند و اما هیچ ملاحظهای نکردند و چنین صریح به مهندس موسوی عتاب کردند و گفتند تو لازم نیست از این مصدقبازیها برای ملت دربیاوری.”
همسر غلامحسین الهام در ادامه سخنان خود، فائزه هاشمی رفسنجانی را مورد حمله قرار داده و گفته است: “پیشگام فرهنگستیزی در عرصه زنان، دختر هاشمی رفسنجانی بود. روزنامهای که منتشر میکرد، عقایدی که در خصوص زنان منتشر میساخت. چند بار همراه با مردم تهران تظاهرات علیه فعالیتها و اقدامات وی داشتیم. منتها ما را فریب دادند. در طول راه شعارهای مردم را سانسور و تغییر دادند و عدهای جلوی مجلس با باتوم جلویمان ایستادند و ما را تهدید کردند که اگر نزدیک شوید برخورد میکنیم.”
وی همچنین افزوده: “از نظر شخصی حساب هاشمی را با خاتمی یکسان نمیدانم، هاشمی را دارای مزایای بیشتری از لحاظ مسائل شخصی نسبت به خاتمی میدانم. برای مثال گاهی مواقع به روحانی بودن خود تکیه میکرد. من هم به عنوان دختر یک روحانی خیلی از این کار آقای هاشمی استقبال میکردم… هاشمی الان مدافع سرسخت حزبگرایی شده است.”
فاطمه رجبی ضمن حمله به دولت اصلاحات، پیرامون یکی از دستاوردهای آن گفت: “بیرون آمدن دولت اصلاحات از دولت توسعه نشان میداد که برنامههای توسعه نتیجه خود را داده است همان نتایجی که پیش از این اشاره شد. البته یک نکته مثبت در دولت اصلاحات بود؛ از یک سو ۹۹ درصد به اسلام حمله میکردند و بعد به نظام اسلامی حمله کردند، اما از این طرف هم برای یک درصد هم راه باز شد تا امثال من بتوانند حرفهای خود را بزنند.”
مشایی از جنس احمدی نژاد نیست
نویسنده کتاب احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم با اشاره به جنجالهای اخیری که پیرامون اظهارات رحیممشایی، پیرامون مکتب ایرانی، صورت گرفته، افزود: “مشایی از جنس احمدینژاد نیست. مشایی یک حرکاتهای مغایر با اسلام و مبانی انقلاب اسلامی دارد. امیدوارم پاسخشان دل دوستداران را شاد کند و موجب رضایت خداوند و امام زمان باشد.”
وی با انتقاد از نامه نویسی احمدی نژاد به اوباما اظهار داشت: “اگر من رئیسجمهور بودم نامه به اوباما را نمینوشتم. من دفاع بیمنطق از هیچکس نخواهم داشت. چرا که سیاستهای آمریکا قابل تغییر نیست. آمدورفت رئیسجمهورها هیچ تغییرکلیای در مشی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا ندارد.”
حزب فاسد است حتی اگر خامنه ای در آن باشد
همسر دکتر الهام در مقام مخالفت با تحزب هم ضمن اشاره به حزب جمهوری اسلامی و حضور افرادی مانند آیت الله بهشتی و آیت الله خامنه ای در آن، در عین حال تشکیلات حزبی را تشکیلاتی فاسد دانست و تصریح کرد: “من با حزب مخالف هستم. حزب تأسیس فاسدی است. دگماتیسم بهوجود میآورد و به همین خاطر هم با همه ارادت و علاقهای که به شهید بهشتی و بهخصوص مقام معظم رهبری داشتم، هیچگاه عضو حزب نشدم.”
صادق الهام؛ سخنران تازه
صادق الهام، فرزند دوم الهام و رجبی سومین عضو خانواده دکتر الهام بود که در هفته گذشته وارد فضای خبری و سیاسی ایران شد. ورودی که به گفته خود او به دلیل این احساس وظیفه بود که “بعنوان کسی که دارای موقعیتی است بدون ترس و احساس شرم عقیده ولایی و اسلامی خود را ارائه کنیم.”
صادق الهام که خود را دارای مدرک فوق لیسانس از دانشگاه امام صادق و روحانی معرفی می کند، در گفت و گو با سایت خبری برنا به تعریف و تمجید از پدر و مادر خود پرداخت.
او در توصیف برخی از خصائص پدرش گفت: “پدری دلسوز. بعضی از خصائص او بسیار پسندیده ست. نمی دانم چقدر گفتنش درست باشد. پدرم از ابتدا دارای فرهنگ ساده زیستی بود ولی هیچوقت به خانواده در امور مالی سخت نمی گیرد و بسیار هم در خانه به فرزندان بسیارراحت می گیرد. ولی چون از ابتدای انقلاب و بعد هم مسائل جنگ همیشه مشاغل زیادی داشت شاید کمتر فرصت کرد که بنشیند و با فرزندانش صحبت کند. ولی از آن طرف هم با مدیریت نامحسوسی توانست در تربیت ما نقش داشته باشد. در واقع مشغله کاری پدر باعث نشده که خانواده را از دست بدهد. از نظر سیاسی هم خوب خانواده ما خانواده ای سیاسی است. والده هم فردی سیاسی است و بحث سیاسی هم در خانه انجام می شود ولی نه به حالت کشمکش، پدر من در خانه بیشتر وقتش صرف بحث های سیاسی و دنبال کردن اخبار از طریق روزنامه و سایت ها می شود. “
انتخاب فاطمه رجبی، کار عمده مدیریتی الهام
صادق الهام در پاسخ به این پرسش که پدر و مادرش چگونه او را تربیت کرده اند؟ گفت: “فکر می کنم عمده ترین کار مدیریتی پدرم انتخاب والده ما بوده است. چون او کسی را برگزید که کاملا توانایی فکری وعملی برای تربیت فرزندان را دارا است. مدیر خوب در یک مجموعه کسی را در سمت های مختلف آن مجموعه قرار می دهد که توانایی اجرای فکر و نظرات او را داشته باشد و قرار نیست که به صورت مستقیم دخالت کند. خوشبختانه کسی توسط پدر انتخاب شد که توانایی اجرای تفکرات پدرو شیوه تربیت اسلامی را دارا بوده است.”
به گفته پسر خانواده دکتر الهام: “مادر بنده صد درصد در منزل هستند و اصلا شاغل نیستند و بیشتر وقت شان برای زندگی و خانه داری است. آن وقت اضافه ای که خانم ها مشغول تلفن زدن و خریدهای غیرضروری هستند را صرف انجام کارهای سیاسی، نوشتن مقاله و کتاب کرده و تاکید می کنم که او بیشتر عمرش را برای خانواده گذاشته و از خیلی چیزها مانند مدارج علمی محروم شده.”
وقتی الهام افسوس می خورد
پسر الهام و رجبی در ادامه این گفت و گو به یکی از افسوس های پدرش در زندگی اشاره کرد و گفت: “پدر من همیشه افسوسی در زندگی دارند که چرا درس طلبگی را ادامه ندادند. چون در حوزه هم بوده و زمانی که دید من وارد همین فضای روحانیت و طلبگی شدم پدر استقبال کرد و از من خواست که این راه را با تمام توان ادامه بدهم. که لااقل از تاسف ادامه ندادن طلبگی توسط خودشان کم شود.”
وی سپس به اصرار پدرش برای تحصیل او در رشته حقوق و مخالفت خودش با این مسئله اشاره کرد و افزود: “پدر خیلی اصرار داشت که حتی اگر امکان دارد در دانشگاه آزاد حقوق بخوانم، به دلیل موقعیت شغلی. ولی من نه اهل کار حقوقی هستم و نه علاقه ای به این نوع کار دارم. رشته من در دانشگاه امام صادق بیشتر فقه و اصول است. چون در مقطع فوق لیسانس فقط 4 واحد حقوق تدریس می شود. الان هم که ملبس به لباس روحانیت شده ام. در مقطع دکترا هم فقه الاقتصاد را ادامه خواهم داد.”
من “داغ” هستم
صادق الهام درباره اختلافات خود با پدرش گفت: “چون من جوان هستم شاید گاهی مصلحت اندیشی ها و تسامح به معنای مثبت آن که توسط پدر انجام می شود برای من جای بحث دارد. طبیعتا من یک مقداری داغ تر هستم به دلیل جوانی و نداشتن منصب اجرایی و در واقع شخصیت حقوقی گاهی اصرار می کنم که مثلا شما جواب فلانی را اینطور باید می دادید و یا فلان مطلب را باید بگویید.”
وی در عین حال اضافه کرده که: “پدر مراعات شخصیت و جایگاهی حقوقی ای را که دارد به حق انجام می دهد. عمده بحث های ما در مورد کیفیت بحث هاست ولی در مورد عقاید و نظر درباره اشخاص شاید تا 90 درصد با یکدیگر هم نظر هستیم. مگر در مورد افراد درجه دو یا سه که در راس امور نیستند و این طبیعی است.”
من هم آقازاده هستم
فرزند الهام و رجبی خود را از این لحاظ که نوه یک روحانی (آیت الله دوانی) است یک آقازاده دانسته اما با رد آقازادگی سیاسی خود گفته است: “خیلی مواقع شغل ما و سمت های پدر برای بنده دردسرسازهم شده. در واقع جز حقوقدان بودن او در شورای نگهبان حضور در دولت برای من دردسر ساز بوده چون بالاخره مراجعه از طرف دیگران و دوستان زیاد شد.”
صادق الهام در تشریح این مراجعات گفت: “مشکلی که در واقع به همان دردسر ساز بودن مناصب پدر مربوط می شود این است که از دربان دانشگاه تا شخص حضرت آقای مهدوی کنی به بنده نامه داده اند برای رساندن به پدر و یا پیگیری مشکلی و از این جهت در رودربایستی با دوستان و اساتید بودم. بعضا هم کار انجام نمی شد و موجبات ناراحتی آنها را فراهم می کرد. در ضمن کار گروه فقه و اصول دانشگاه امام صادق (ع) گروهی کاملا علمی است. به دلیل حضور آقای باقری کنی برای آقای مهدوی کنی از این جهت نام پدر برای بنده در دانشگاه منفعتی نداشته است.”
وی همچنین در بیان نظر خود درباره کتاب جنجالی مادرش (احمدی نژاد؛ معجزه هزاره سوم) اظهار داشت: “نظر بنده که خیلی مثبت بود و اگرچه شاید اکنون نظرات یک مقدار تغییر کرده باشد، ولی من کتاب را خواندم و نویسنده آن را تحسین کردم و نظر پدر هم کاملا مثبت بود. این کتاب در شرایطی نوشته شد که تمام مومنان و حزب اللهی ها زیر یک پرچم بودند.”