جان وینکور
روانشناسی سیاسی منطقه ای در صحنه روابط بین المللی شاید رشته ای عبث و بیهوده به نظر بیاید، اما نظرات رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا مبنی بر آنکه روابط روسیه و ایران “جنون آمیز” [شیزوفرنی] است، به سادگی قابل انکار نیست.
آقای گیتس در ماه ژوئن و مدت کوتاهی پس از امضای قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان علیه ایران از سوی روسیه و چین در برابر کنگره سخن می گفت. وی توضیح داد که از دل کشمکش میان علایق تجاری روسیه از یک سو و درنظر گرفتن ایران به عنوان بزرگترین خطر علیه امنیت ملی مسکو از سوی دیگر، “یک رویکرد جنون آمیز روسی” به وجود آمده است؛ نکته ای که ولادمیر پوتین سه سال پیش در مورد تهدید ایران به او یاد آور شده بود.
به نظر می رسد وزیر دفاع متوجه رویدادی است که قرار است اتفاق بیافتد.
یک مقام اتاق بازرگانی مسکو با بی اعتنایی به تحریم های اضافی و یکجانبه کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا، به نشریه بلومبرگ گفت شرکت های نفتی تحت کنترل دولت روسیه از جمله گازپروم، درباره تحویل بنزین به ایران در ماه جاری و یا ماه آینده به گفتگو با تهران مشغول هستند. این رویداد پس از آن رخ داده است که ایران و روسیه با صدوربیانیه مشترکی اعلام کرده اند در حال “توسعه و گسترش همکاری” در حوزه نفتی هستند.
تجارت نفتی اعم از فروش نفت به خارج و یا واردات بنزین از خارج، قلب تپنده موجودیت رژیم ملاهاست. ایران به دلیل مشکلات پالایشگاهی، تنها قادر به تولید 40 درصد بنزین مصرفی کشور است. نظریه موجود این است که با انگشت گذاردن بر روی این نقطه حساس، احتمالاً روند فعالیت هسته ای ایران کند خواهد شد.
اما چگونه می شود این روند را متوقف کرد؟ به نظر می رسد بر سر راه انجام این کار، ابهامات بسیار و رفتارهای ضد و نقیضی در رویکرد روسیه نسبت به ایران وجود دارد.
لئون ای پانتا رئیس سازمان سیا اعلام کرد تحریم های جدید دارای تأثیراتی خواهند بود و احتمالاً رژیم را تضعیف می کند و برخی مشکلات جدی اقتصادی ایجاد خواهند کرد. وی گفت ایران اکنون اورانیوم غنی شده لازم برای تولید دو بمب هسته ای را در اختیار دارد و می تواند آنها را ظرف دو سال تولید کند. البته اسرائیل تخمین زده است که زمان لازم برای ساخت این بمب ها توسط ایران تنها 12 ماه است.
وقتی آقای پانتا در مصاحبه تلویزیونی چند هفته پیش خود این سؤال را مطرح کرد که آیا تحریم ها جلوی “بلند پروازی های ایران” را خواهند گرفت یا خیر، با شفافیت پاسخ داد “حتمالاً خیر.”
آقای پانتا دلایل خود را با جزئیات بیان نکرد اما جوانب جنون آمیز، همانطور که آقای گیتس به طعنه در باره روسیه و اروپا در شرح تهدید و تحریم ایران یاد کرده بود، به نظر عامل مهمی می رسد.
برای مثال، درحالیکه قانون جدید تحریمها، که ماه گذشته به امضای باراک اوباما رسید، راه را برای تنبیه شرکت های خارجی صادر کننده محصولات پالایشگاهی به ایران هموار می سازد، اما تمهیدات اروپا شامل تنبیهاتی از این دست نیست.
خودداری اتحادیه اروپا از در پیش گرفتن این راهکار، موضوع مناسبی برای تحلیل های سیاسی منطقه ای است. فرانسه به عنوان صدای اعتراض محکم در برابر ایران، تلاش بسیار کرد تا قانون منع صادرات محصولات پالایشگاهی در قطعنامه شورای امنیت گنجانده شود. اما موضع دولت اوباما مبنی بر دست نزدن به کاری که سبب آسیب رساندن به مردم ایران شود، باعث کنار رفتن این بحث شد. فرانسه معتقد بود موضع دولت آمریکا بدور از منطق است اما سخت گیری ها سبب شد متحدان در نهایت تحریم دیگری را تصویب کنند.
اکنون اروپا می تواند مدعی شود پنج شرکت اروپایی حاضر در بازار پالایشگاهی ایران از آنجا خارج شده اند. بر اساس گزارش هفته گذشته مارک دوبوویچ، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی، به یکی از کمیسیون های مجلس آمریکا، شرکت های چینی و ترکیه ای مهمترین جایگزین برای شرکت های قبلی بوده اند.
آقای دوبوویتچ درحالیکه سعی می کرد خوش بین به نظر نرسد، اعلام کرد توصیه های جدید برای جریمه 10 شرکت خطاکار تا اواسط ماه اوت به دست هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا خواهد رسید و اگر میلیاردها دلار جریمه وضع شود، می تواند “تأثیر شگرفی” داشته باشد.
پس مشکل کجاست؟ مارک فیتزپاتریک کارشناس سابق منع اشاعه تسلیحات هسته ای در وزارت خارجه آمریکا که اکنون مسائل ایران در مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن را دنبال می کند، تحریم ها را در حال شدیدتر شدن می بیند. او این رویداد را جالب توجه و احتمالاً اثر گذار می خواند، آن هم در شرایطی که افرادی نظیر مایکل هایدن رئیس سابق سیا می گویند حمله به ایران “ممکن است بدترین پیامد ممکن نباشد.”
اگر بر سر راه اجرای تحریم ها به منظور وادار کردن ایران به مذاکره تا این اندازه مشکل وجود دارد، در این صورت استدلال منطقی دیگر این است که اعتبار آمریکا و متحدانش در گروی انهدام فیزیکی توانمندی هسته ای ایران است؛ این گزینه ای است که مرتباً غیرقابل پذیرش درنظر گرفته شده است.
آقای فیتزپاتریک درباره لزوم آغاز مذاکرات می گوید: “بهترین دستاور آن محدود شدن امکان تولید یک بمب توسط ایران و بدست آوردن فرصتی برای کسب اطلاعات و کشفیات جدید است.”
وی اعتقاد دارد ایران صرفنظر از همه این مسئل، به دنبال تولید یک بمب واقعی است. دیوید کی که تلاش های بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل پس از جنگ خلیج فارس را مدیریت می کرد، در مقاله ای نوشته است ادعای ایران در کنار گذاشتن قابلیت های تسلیحاتی اش، هیچگاه قابل اثبات نخواهد بود.
خلاصه آنکه گفتگو با ایران به وضعیتی ختم می شود که در آن عدم دستیابی به راه حل، در هاله ای از مصالحه های به ظاهرمنطقی پیچیده شده است. در توصیف این دورنما باید بگویم فرهنگ لغت من این تعریف را برای شیزوفرنی ارائه کرده است: ناتوانی بر اثر “گسستن از واقعیت.”
منبع: نیویورک تایمز- 2 اوت