مصاحبه هایی در حضور آقایان

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» آخرین وضعیت زندانیان سیاسی و مطبوعاتی از زبان خانواده ها

برخورد با فعالان سیاسی، مطبوعاتی، مدنی و دانشجویی ایران، با بازداشت اعضای خانواده این فعالان و گسترده تر شدن بازداشت های خانوادگی وارد فاز جدیدی شده است. این در حالیست که خانواده های بازداشت شدگان در بی خبری مطلق از وضعیت عزیزان در بند خود، تهدید شده اند که در صورت هر گونه اطلاع رسانی یا مصاحبه با رسانه ها بازداشت خواهند شد.

در همین راستا تماس های تلفنی و رفت و آمد های این خانواده ها به شدت تحت کنترل قرار گرفته است  به طوریکه روز گذشته مصاحبه ها و تماس های تلفنی  “روز” با برخی از این خانواده ها بارها قطع  و به جای صدای مصاحبه شوندگان، آیاتی از قرآن درباره محاربین پخش شد.

این اتفاق که در چند مصاحبه مختلف با وکلا و خانواده های زندانیان  رخ داد، چندین بار تکرار شد و نشانگر این بود که در سوی دیگری از سیم ها آقایان امنیتی حضور دارند و مصاحبه ها در حضور غیر مستقیم آنها انجام می شود.

از سوی دیگر بعد از اتمام مصاحبه ها، با خانواده  یکی از زندانیان سیاسی که بعد از روز عاشورا بازداشت شده تماس گرفته و گفته اند که در صورت انتشار مصاحبه آنها، دختر نوجوانشان بازداشت خواهد شد. این خانواده به همین دلیل خواستار عدم انتشار مصاحبه شان در “روز” شدند.

 

بازداشت های خانوادگی

در حالیکه دو دختر مهندس توسلی، عضو شاخص نهضت آزادی ایران در بازداشت به سر می برند، سایر اعضای خانواده این فعال سیاسی نیز تهدید به بازداشت شده اند. لیلا و سارا توسلی، گروگان هایی هستند که برای فشار جهت توقف فعالیت های نهضت آزادی از سوی دستگاه امنیتی بازداشت شده اند؛ اکنون اعضای دیگر خانواده مهندس توسلی نیز تهدید به بازداشت شده اند. این گروگانگیری ها و تهدیدها در حالی ادامه دارد که نهضت آزادی تحت فشار مسئولان امنیتی، فعالیت های خود را کاملا متوقف کرده است.

اما دایره بازداشت های خانوادگی به اعضای نهضت آزادی محدود نمانده است.  داماد فرزند ارشد آیت الله بهشتی در حالی بازداشت شده است که دکتر علیرضا بهشتی، فرزند آیت الله بهشتی از تاریخ 7 دی ماه در بازداشت به سر می برد.

لیلی فرهاد پور، روزنامه نگار و از اعضای کمیته مادران صلح  هم روز چهارشنبه درپی مراجعه به دادگاه انقلاب برای پی گیری مساله بازداشت پسرش “بهرنگ تنکابنی” بازداشت شد.

فرهاد پور، روز چهارشنبه طبق قرار قبلی به دادگاه انقلاب مراجعه کرد ولی مسئولی که قرار بود در مورد مساله “بهرنگ تنکابنی” سردبیر بازداشت شده ماهنامه‌ هنری “فرهنگ و آهنگ” با وی صحبت کند، از دیدن او طفره رفت. به همین دلیل خانم فرهادپور به منزل باز گشت ولی ساعتی بعد، در منزلش بازداشت شد. از آن هنگام تا کنون خبری از وی در دست نیست

همسر احسان هوشمند؛ پژوهشگر و روزنامه‌نگار کرد نیز که روز سه شنبه در منزل خود دستگیر شده بود شب گذشته با قرار تعهد تا احضار بعدی آزاد شد.

ناهید کوه شکاف که یک روز بعد از بازداشت همسرش توسط پلیس امنیت تحت بازجویی قرار گرفت و بازداشت شد دو فرزند 5 و 14 ساله دارد.

یک زوج سیاسی نیز به اتفاق فرزند خردسالشان در شهرستان ساوه بازداشت شدند. پیمان چالاکی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد ساوه به اتفاق همسرش سمیه عالمی که از اعضای سابق جبهه مشارکت است به اتفاق فرزند خردسالشان بازداشت شدند. دختر خردسال این زوج را ساعاتی بعد از پدر و مادرش جدا کردند و تحویل دوست خانوادگی ایشان دادند.

 

بی خبری مطلق از بازداشت شدگان بعد از عاشورا

در حالی موج بازداشت ها ادامه دارد که هیچ خبری از وضعیت بازداشت شدگان در دست نیست و هیچ یک از مقامات مسول قضایی خود را موظف به پاسخگویی به خانواده ها و وکلا نمیدانند.

فرزند ماشالله شمس الواعظین در گفتگو با “روز” با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت این روزنامه نگار گفته است: پدرم تاکنون فقط یکبار، آن هم هفته گذشته تماس گرفت و فقط گفت حالش خوب است و در سلول انفرادی به سر می برد و تحت بازجویی قرار دارد. اما بیش از این هیچ خبری نداریم و به هیچ یک از پی گیری های ما و وکیل پدرم هیچ پاسخی داده نمی شود.

محمد سیف زاده، وکیل شمس الواعظین نیز به “روز” گفت: ما هنوز نمیدانیم پرونده ایشان در کدام شعبه هست و هیچ خبری از وضعیت ایشان نداریم  و نتوانسته ایم پروانه وکالت را روی پرونده بگذاریم.

وی که وکالت محمد رضا زهدی و مرتضی کاظمیان را نیز بر عهده دارد، درباره وضعیت این دو روزنامه نگار و فعال سیاسی نیز گفت که هیچ خبری از این دو نیست و نمیدانیم پرونده این دو نفر در کدام شعبه است و علیرغم مراجعه و پی گیری از سوی وکلا تاکنون هیچ جوابی نگرفته ایم.

نسرین ستوده، وکیل منصوره شجاعی و مرتضی کاظمیان نیز به “روز” گفت که تمام پی گیری های او و همکارانش تاکنون بی نتیجه بوده است.

وی افزود: فقط خانم منصوره شجاعی در هفته گذشته با خانواده اش ملاقات داشته ولی موکل دیگر من، آقای کاظمیان تنها یکبار تماسی خیلی کوتاه با خانواده اش گرفته و هیچ خبری از ایشان در دست نیست.

خانم ستوده با اشاره به سرگردانی خانواده های بازداشت شدگان بین دادگاه انقلاب و زندان اوین و عدم پاسخگویی مسولان گفت: هفته گذشته به خانواده منصوره شجاعی گفته بودند که وثیقه بیاورید. خانواده ایشان هم وثیقه را تهیه کردند اما تاکنون از پذیرش وثیقه امتناع کرده اند.

به گفته خانم ستوده، راهها کاملا بر وکلای بازداشت شدگان بسته شده و وکلا عملا هیچ یک از اختیارات قانونی خود را نمی توانند انجام دهند.

مینا جعفری، وکیل اعضای دربند کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز با ابراز بی اطلاعی از وضعیت موکلان خود به “روز” گفت: هیچ خبری از موکلانم نیست؛ دادگاه انقلاب که میرویم می گویند شعبه هایی در زندان اوین دایر شده به آنجا بروید به زندان اوین هم که می رویم هیچ جوابی نمی دهند.

او در عین حال از ملاقات کابینی پریسا کاکایی و سعید جلالی با خانواده هایشان در روز پنج شنبه خبر داده و اتهام موکلانش را عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر عنوان کرد.

خانم جعفری در حالی از عضویت درکمیته گزارشگران حقوق بشر به عنوان اتهام موکلانش یاد میکند که یک روز پیشتر دادستان تهران به خانواده شیوا نظرآهاری گفته بود: بنابر گزارش کارشناسان پرونده سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر وابسته به منافقین است و هرگونه همکاری با سایت جرم محسوب می‌شود.

وی همچنین گفته بود تا زمان برگزاری دادگاه و اعلام حکم، شیوا نظر آهاری آزاد نخواهد شد.

 

بیانیه نهضت آزادی در مورد ابراهیم یزدی

فرزند دکتر ابراهیم یزدی در گفتگو با “روز” با ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت پدرش گفت: پدرم تاکنون فقط یکبار به صورت کوتاه تماس گرفته و تنها چیزی که گفته درباره داروهایش بوده است یعنی داروهایش را خواسته که به زندان تحویل داده شود.

وی با ابراز بی اطلاعی از اتهامات انتسابی به دکتر یزدی افزود: پدرم دچار سرطان پروستات بودند و آخرین باری که بعد از انتخابات بازداشت شده بودند در بیمارستان بستری بودند و بعد از بازگشت به بیمارستان نیز تحت عمل جراحی قرار گرفتند و اکنون ما به شدت نگران وضعیت ایشان هستیم.

از سوی دیگر یازده تن  از اعضای نهضت آزادی و چهره‌های ملی-مذهبی، با انتشار بیانیه‌ای، نسبت به وضعیت وخیم جسمی دبیرکل نهضت آزادی هشدار دادند. بر اساس این بیانیه دکتر یزدی، در سلول انفرادی به سر می‌برد و از امکانات متناسب با شرایط جسمی خود محروم است.

امضا کنندگان این بیانیه پرسیده اند: روایت در بند کشیدن پیرمرد 77 ساله ای با آن سوابق ملی و آزادی خواهانه در چنین وضعیت جسمی را آیندگان این مرز و بوم چگونه خواهند نوشت و چه قضاوتی خواهند کرد؟متن کامل این بیانیه که امضای ابوالفضل بازرگان، محمد بسته نگار، حبیب الله پیمان، غلامعباس توسلی، رضا رئیس طوسی، عزت الله سحابی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سید جوادی، اعظم طالقانی، نظام الدین قهاری و علی اکبر معین فر در پای آن دیده می شود به شرح زیرست:

اکنون چند هفته از بازداشت دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران در نیمه شب پس از رخدادهای عاشورا می گذرد. این بازداشت درحالی انجام شد که دکتر یزدی با کهولت سن و ابتلا به سرطان پروستات و گذرانیدن دوره های سخت شیمی درمانی در شرایطی است که بنا به گواهی پزشکان و متخصصان نیاز مبرم به مراقبتهای ویژه پزشکی اعم از معاینات مرتب و آزمایشهای ادواری و مصرف منظم دارو و استفاده از لوازم پزشکی دارد. وضعیت جسمی دکتر یزدی به گونه ایست که نحوه زیست ایشان را متفاوت از افراد عادی می نماید.یشینه نزدیک به شش دهه فعالیتهای آزادی خواهانه و اسلام گرایانه دکتر یزدی در داخل و خارج از کشور برای همگان روشن است. بی گمان یزدی یکی از پایه گذاران انقلاب اسلامی در هنگامه پیروزی انقلاب بر نظام استبداد سلطنتی و از مشاوران مورد اعتماد رهبر انقلاب بود و این اعتماد به حدی بود که ایشان اجازه دریافت وجوهات شرعی را به دکتر یزدی داده بود و آگاهان به امور حوزوی می دانند که این اجازه چه مفهومی در بر دارد.اما در سالهای پس از انقلاب هیچ گاه این نزدیکی منجر به فرو گذاشتن استقلال فکری و عدم اظهار نظر شفاف دیدگاه ها از سوی دکتر یزدی نشد وی پس از استعفای دولت موقت و کناره گیری از کلیه مقام های دولتی، همواره سعی نموده دیدگاه های انتقادی خود را در راستای خط مشی مسالمت آمیز و به دور از خشونت و در چهار چوب قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر و با در نظر گرفتن منافع ملی و مصالح کشور نسبت به حاکمیت، به صورت شفاف و علنی با مردم در میان گذارد. اینک شنیده ها حاکی است که دکتر یزدی در سلول انفرادی بسر برده و از امکانات متناسب با شرایط جسمی محروم بوده و کسانی که ایشان را به تازگی دیده اند وضعیت نامناسب ناشی از بیماری و فشارهای زندان را در چهره تکیده اش گزارش می نمایند. این وضعیت زنگ خطری جدی برای سلامتی دکتر یزدی است.متصدیان امور باید بدانند این نحوه برخورد در مقابله روشن با آموزه های دینی و منشور حقوق بشر و قوانین مدنی کشور است و آیا می دانند روایت دربند کشیدن پیرمردی هفتاد و هفت ساله ای با آن سوابق ملی و آزادی خواهانه در چنین وضعیت جسمی را آیندگان این مرز و بوم چگونه خواهند نوشت و چه قضاوتی خواهند کرد؟ در اینجا به دلیل وضعیت ویژه دکتر یزدی از طرح هرگونه نقد و اعتراض سیاسی و حقوقی در پیوند با بازداشت های گسترده و خارج از قانون، خوداری می کنیم و به عنوان یک امر اخلاقی و صرفا”از جهت رعایت حقوق انسانی از مقامات مسئول انتظار جدی داریم که با آزادی ایشان و فراهم آمدن شرایط ادامه خدمات پزشکی از بروز اتفاقات ناگوار جلوگیری نمایند و چنانچه با وجود گذشت چندین هفته از بازداشت ایشان، هم چنان تصور می کنند، نیاز بیشتری به انجام بازجویی است می توانند همانند سال 81 که دکتر یزدی با احضار به دادگاه انقلاب بیش از پنجاه جلسه بازجویی بدون بازداشت را پس داد، امور خود را پی گیری نمایند.”

از مهدی قلی زاده عضو شاخه جوانان نهضت آزادی هم هیچ اطلاعی در دسترس نیست. او که در روزعاشورا بازداشت شده، تا کنون هیچ تماسی یا ملاقاتی نداشته است. از سایر اعضای دربند نهضت آزادی نیز هیچ اطلاعی در دست نیست و مسئولان زندان اوین از پاسخگویی به خانواده های بازداشت شدگان خودداری می کنند و مدعی هستند که اسامی بازداشت شدگان نهضت آزادی در لیست زندانیان اوین نیست.

 

بهاره هدایت، امیدی به آزادی ندارد

امین احمدیان، همسر بهاره هدایت که روز پنج شنبه با این فعال دانشجویی به صورت کابینی ملاقات داشته در گفتگو با “روز” اظهار داشت: بهاره امیدی به آزادی نداشت و می گفت که به این زودیها آزاد نخواهد شد.

وی که بعد از 22 روز بی خبری مطلق از همسرش با او ملاقات 7 دقیقه ای داشته، روحیه این فعال دانشجویی را بسیار خوب توصیف کرد و گفت: بهاره چند روزی با نوشین عبادی و سپس با نسرین وزیری همسلول بوده و بعد از آزادی خانم وزیری نمیدانم در چه وضعیتی است.

تبلیغ علیه نظام، سیاه نمایی، شرکت در تجمعات و توهین به رهبری و احمدی نژاد اتهاماتی است که به گفته آقای احمدیان به بهاره هدایت نسبت داده شده است.

او گفت: بازجویی های بهاره ادامه دارد و خودش می گفت که بسیار بازجویی های سنگین و فشرده ای است و از سوی دیگر پرونده بهاره هنوز به دادگاه انقلاب فرستاده نشده و اسم او در کامپیوتر دادگاه انقلاب نیست.

آقای احمدیان با اشاره به بیانیه دانشجویان ساکن اروپا درباره تحریم انتخابات گفت: یکی از اتهامات بهاره همین بیانیه است در حالیکه بهاره هنگام صدور و انتشار این بیانیه نیز در زندان بوده است.

به گفته او، بیانیه های دفتر تحکیم وحدت از دیگر اتهامات بهاره هدایت است. این فعال دانشجویی به خانواده اش گفته است که محور بازجویی ها درباره دفترتحکیم وحدت است.

این در حالی است که سایت ادوار نیوز اعلام کرده است که مقام‌های امنیتی ایران، اعضای بازداشت‌شده دفتر تحکیم وحدت را برای اعلام انحلال این دفتر، تحت فشار گذاشته‌اند.

بهاره هدایت، میلاد اسدی، مهدی عربشاهی و مرتضی سمیاری، چهار عضو شورای مرکزی  دفتر تحکیم وحدت هستند که در زندان به شدت تحت فشار قرار دارند تا انحلال این دفتر را اعلام کنند.آنها در بندهای 209 و 240 زندان اوین به سر می برند.میلاد اسدی بیش از 55 روز است که در سلول انفرادی به سر می برد و دور تازه بازجویی ها از این فعال دانشجویی آغاز شده است.

 

بازداشت شدگان قبل از عاشورا

بازداشت شدگان قبل از عاشورا که در موج اول بازداشت های فله ای فعالان سیاسی و مطبوعاتی بازداشت شده اند نیز در وضعیت مساعدی نیستند.

مهسا امر آبادی، همسر مسعود باستانی، روزنامه نگاری که به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده به “روز” گفت: مسعود به همراه تعدادی دیگر از زندانیان، روز چهارشنبه مجددا به بند امنیتی 240 بازگزدانده شده اند و این موضوع نگرانی خانواده های این زندانیان را زیاد کرده است.

به گفته وی “در حال حاضر مسعودباستانی  به همراه آقایان رجبی، کرمی و عبدالله مومنی در یک سلول هستند. این در حالی است که بازجویی همه این افراد تمام شده و برخی از آنان از دادگاه تجدید نظر حکم قطعی دریافت کرده اند و مسعود و برخی دیگر هم منتظر حکم دادگاه تجدید نظرشان هستند.”

خانم امرآبادی افزود:  مسعود  پیش از این در بند 350 بود وعلی رغم وضعیت نامناسب غذا و بهداشت در آنجا، حداقل می توانست روزی یک بار با خانواده اش تماس بگیرد و  از احوال او با خبر شویم. همچنین در بند 350 می توانست در هواخوری برود و کمی هم تحرک داشته باشد و با دوستان دیگر بود. اما الان هیچ کدام از این امکانات را ندارد.

وی درباره دلیل انتقال همسرش به بند امنیتی گفت: دلیل انتقال مسعود به بند امنیتی 240 را هنوز نمی دانم اما آنچه عنوان شده این است که “شیطونی” کرده و من امیدوارم دلیل انتقال آنان به این بند پرونده سازی جدید نباشد.

نسرین ستوده، وکیل عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی و ضیا نبوی نیز به “روز” گفت: پرونده آقای سحرخیز به شعبه 15 دادگاه انقلاب ارجاع شده اما هنوز به ما ابلاغ نشده است و با توجه به اینکه در دادسرا امکان مطالعه پرونده به ما داده نشد امیدوارم در این مرحله بتوانم پرونده موکلم را مطالعه کنم.

وی با بیان اینکه موکل روزنامه نگارش همچنان در بند 209 زندان اوین به سر می برد افزود: تاکنون فقط یکبار به من اجازه ملاقات با ایشان را داده اند و در جلسه بازپرسی که ایشان را دیدم به شدت لاغر و تکیده شده بودند و همچنان از درد شکستگی دنده رنج می برند.

وی با اشاره به اخذ آخرین دفاع از دیگر موکلش، کیوان صمیمی نیز گفت: متاسفانه در پرونده ایشان، وزارت اطلاعات به قاضی توصیه صدور حکم سنگین را کرده و من امیدوارم قاضی پرونده استقلال خود را مخدوش نکرده و عادلانه و بدون توجه به این توصیه رای بدهد.

خانم ستوده با بیان اینکه به غیر از وکیل و متهم کسی حق توصیه دادن به قاضی را ندارد افزود: بعد از روز عاشورا، شاهد توصیه های بسیاری به قضات بودیم و متاسفانه قضات نیز بر اساس این توصیه ها رای صادر کرده اندو احکام به شدت سنگین صادر شده است در حالیکه استقلال قضات ایجاب می کند به توصیه های این چنینی توجهی نکنند.

این وکیل دادگستری درباره دیگر موکل خود، ضیا نبوی نیز گفت: ضیا نبوی با اتهام ثابت نشده بستگانش که با گروههای سیاسی مخالف حکومت ایران همکاری دارند به 15 سال زندان محکوم شده که ده سال آن توام با تبعید است این در حالیست که موکل من صرفا به دلیل شرکت در راهپیمایی 25 خرداد بازداشت شده و 15 سال حبس برای شرکت در یک راهپیمایی برای او صادر شده است.

خانم ستوده افزود: دستگاه قضایی باید اعلام کند مردم اگر حق راهپیمایی مسالمت آمیز ندارند و به خاطر آن 15 سال حبس نصیبشان می شود چگونه باید اعتراض کنند؟ اصلا حق اعتراض دارند یا ندارند؟

همزمان ضیا نبوی نیز ضمن تماس تلفنی از زندان اوین با یکی از دوستانش اعلام کرده است که اتهام وارده را به هیچ وجه قبول ندارد.   

به گزارش خبرنامه امیرکبیر ضیا نبوی در تماس تلفنی خود به یکی از دانشجویان بابل اظهار داشت که قاضی پیرعباسی به وی گفته است “علی رغم جوانی ات و اینکه هیچ اعترافی در رابطه با ارتباط با منافقین نکردی ولی من مجبورم بر اساس درخواست کتبی وزارت اطلاعات تو را محکوم به ارتباط با منافقین نمایم”.
 ضیا نبوی در ادامه اظهار داشت: “ظاهرا نامه ای از سوی وزارت اطلاعات به قضات دادگاه انقلاب ارسال شده و وزارت اطلاعات در آن نامه خواسته است که تمامی بازداشت شدگانی که عضو شورای دفاع از حق تحصیل هستند را به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محکوم کنند”.

نبوی در پایان گفتگوی کوتاه تلفنی اش گفته است که “این حکم بزرگترین توهین به او و تفکراتش است و از سوی او به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و در صورت تایید حکمش ساکت نخواهد نشست.”

 

زندانیان گمنام و احضارهای تازه

پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، روز گذشته در حالی از برگزاری آخرین جلسه محاکمه پنج نفر از بازداشت شدگان روز عاشورا در شعبه 15 دادگاه انقلاب خبر داد که  براساس گزارش خبرنگاران “روز” این بازداشت شدگان که اسمی از آنان منتشر نشده در وضعیت بسیار بدی به سر می برند و اکثرا متهم به محاربه شده اند.

ارتباط و تلاش موثر برای گروهک منافقین، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع سازمان مجاهدین خلق از طریق تهیه و ارسال عکس و فیلم برای آن سازمان، اتهامات مشترکی است که به این زندانیان نسبت داده می شود و بر اساس آنچه که دیروز خبرگزاری اسنا منتشر کرده 5 نفری که دیروز محاکمه شدند به جای دفاع از خود، به تایید اتهامات انتسابی پرداخته و کیفرخواستی علیه خود صادر کرده اند.

این مساله به شدت نگرانی افکار عمومی را به دنبال دارد که این زندانیان گمنام در چه شرایطی نگهداری می شوند و چگونه و در چه شرایطی به جای دفاع از خود، به بیان اتهاماتی علیه خود می پردازند که توسط نماینده دادستان ادعا شده است.

محمد سیف زاده، عضو کانون مدافعان حقوق بشر که وکالت یکی از زندانیان گمنام بازداشت شده بعد از انتخابات 22 خرداد را برعهده دارد، درباره وضعیت موکلش به “روز” گفت: خانم معصومه یاوری، روز یکشنبه هفته آینده در حالی محاکمه خواهد شد که در کیفرخواست، برای او تقاضای اعدام شده است.

وی افزود: این در حالیست که موکل من در راهپیمایی بازداشت شده و در کیفر خواست ادعا شده که وی یک تماس تلفنی با منافقین داشته و بر اساس همین تماس تلفنی تقاضای اعدام برای او شده است.

 

ادامه بازداشت ها، احضار ها و تمدید قرار بازداشت ها

عباس شیری، وکیل دکترعلیرضا بهشتی از تمدید قرار بازداشت فرزند آیت الله بهشتی خبر داده است.

او به خبرگزاری ایسنا گفته است: قرار بازداشت موقت موکل از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تایید شده است و ظاهرا اتهامات همان اتهاماتی است که پیش از این موکل با قرار وثیقه آزاد شده بود، ولی به علتی که هنوز برای اینجانب مشخص نیست قرار وثیقه مجددا تشدید شده و قرار بازداشت از سوی بازپرس شعبه 4 دادگاه انقلاب صادر و به تایید دادستان عمومی و انقلاب تهران رسیده که با اعتراض موکل، پرونده به شعبه 28 دادگاه انقلاب، ارجاع شد و در نهایت قرار بازداشت از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تایید شد.

همزمان حمزه غالبی، مشاور میرحسین موسوی و رئیس کمیته جوانان و دانشجویان ستاد انتخاباتی وی، برای آخرین دفاعیات به دادگاه احضار شد.به گزارش وب سایت کلمه، این احضاریه توسط دادسرای انقلاب شعبه هفتم صادر شده است و به وی ۵ روز برای حضور در دادگاه فرصت داده اند.

حمزه غالبی که عضو شورای مرکزی جمعیت توحید و تعاون است، در تاریخ ۳۰ خرداد بازداشت و بعد از ۷۵ روز بازداشت که ۶۲ روز آن در انفرادی بود به طور موقت آزاد شد.وی طی مدت بازداشت برای اعتراف و مصاحبه تلویزیونی تحت فشارهای روحی و جسمی بوده است.

در شهرستان مهاباد نیز نیروهای اطلاعاتی اقدام به دستگیری ماموستا عبدالرحمن فتاحی و عده ای دیگر از مسلمانان اهل سنت مهاباد کردند.ابراهیم رسولی، ایوب کریمی، اسکندر اسماعیلی، محمد رسول پینه دوز، ابوبکر شکره، فقیه محمد، سیامک، ملا احمد سنندجی مسول طلاب مسجد سوور و عبدالله، افرادی هستند که همزمان با ماموستا عبدالرحمن فتاحی بازداشت شده اند.

یک عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز در شهرستان بروجرد بازداشت شده است. مرتضی صارمی که از رابطان این سازمان در شهر بروجرد است روز چهارشنبه بازداشت شد.

خبرگزاری فارس نیز روز جمعه از دستگیری یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد در رابطه با آنچه “اهانت به امام خمینی” و “آتش زدن” عکس او عنوان شده، خبر داد.

بنا بر گزارش این خبرگزاری نزدیک به نیروهای امنیتی ـ نظامی، این دانشجوی بازداشت شده گفته است که به یکی از اقلیت های مذهبی “گرایش” پیدا و “اعتراف” کرده که او عکس آیت الله خمینی را “آتش” زده است.

 

محکومیت قاری قرآن

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، مهدی اقبال، قاری قرآن و دعای کمیل حسینیه دارالزهرا و از اعضای جبهه مشارکت را به هفت سال حبس محکوم کرد.

به گزاش سایت تا ازادی زندانیان سبز، اقبال که از اوایل آبان ماه در در بند ۲۰۹ اوین به سر می برد در حالی به ۷ سال زندان محکوم شده که در دادگاه وکیلی نداشته و حاضر به دفاع از خود نشده بود.

اقدام تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش و اقدام عیله امنیت ملی از جمله اتهامات این قاری قرآن است.

ناپدید شدن دو فعال دانشجویی

علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی از فعالان دانشجویی دانشگاه زنجان از سه هفته قبل ناپدید شده اند و هیچ خبری از آنان در دسترس نیست.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این دو فعال دانشجویی که در اوایل هفته جاری به قصد مسافرت به تبریز از تهران خارج شده بودند، از بدو ورود به این شهر ناپدید شده‌اند.

پیگیری خانواده‌های این دو در طول هفته گذشته تا رسیدن آن‌ها به شهر تبریز و سپس ارومیه حکایت داشته، اما پس از آن هیچ اثری از این دو فعال دانشجویی به دست نیامده است.

 

محسنی اژه ای به دنبال مهار افکار

دادستان کل کشور به صراحت به خانواده محمد نوری زاد گفته است “تا زمانی که افکار ایشان مهار نشود، به هیچ یک از خواسته های شما پاسخ داده نخواهد شد!”

فاطمه ملکی، همسر این روزنامه نگار با انتشار نامه ای خطاب به مردم ایران اعلام کرده است که هیچ گونه اطلاعی از وضعیت روحی و جسمی همسرش ندارد و تاکنون هیچ تماسی با این روزنامه نگار نداشته است.

متن کامل نامه خانم ملکی بدین شرح است:

مردم شریف و آگاه ایران

بیش از یک ماه از بازداشت همسرم، محمد نوری زاد، می گذرد؛ بی آنکه هیچگونه اطلاعی از وضعیت ایشان داشته باشیم. در ملاقاتی که در تاریخ ۲۳/۱۰/۸۸ با دادستان کل کشور صورت گرفت، ایشان جرم همسرم را «بسیار بسیار سنگین» اعلام کردند و نهایتاً درمقابل درخواست تماس، ملاقات و پیگیری پرونده فرمودند: تا زمانی که افکار ایشان مهار نشود، به هیچ یک از این خواسته ها پاسخ داده نخواهد شد. البته با درنظرگرفتن آنچه که در چند ماه اخیر بر مردم بیگناه و آگاه کشورمان گذشت و انبوه جمعیتی که هنوز بعد از گذشت هفت ماه، روبروی ساختمان دادگاه انقلاب اسلامی، با نگاهی نگران و مستاصل، چشم انتظار عزیزانشان هستند و از همه دردناکتر سکوتی است که بر فضا حاکم است و یا در قالب وارونه انگاری وقایع خود را نشان می دهد، مشاهده ی چنین برخوردی نیز چندان دور از انتظار نبود. اگر “مهار افکار افراد” در قوانین اسلامی، مدنی و یا انسانی ما، حقیقتاً از جایگاه قابل اعتنایی برخوردار است، و اگر امروز به جایی رسیده ایم که باید شمشیرها را علیه “اندیشه”ی افراد بالا ببریم، باکی نیست. چه؛ او خودش سال ها پیش در مناجات روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان، خطاب به ابوذر می نویسد: “…هان ای ابوذر خوب، تو مگر چه گفتی و چه کردی که تو را به این ورطه ی بلا تبعید کرده اند؟ تو نه از اشراف بودی، نه سپاه داشتی و نه زور؛ تو اساساً جز زبانت که سرخ و صریح بود و از ایمانت گرما می گرفت، هیچ نداشتی. تو ای ابوذر خوب، نه وامدار کسی بودی و نه انتظار داشتی مردمان به خاطر سالها مجاهدت و یاوری پیامبر خدا، مطیع و دست به سینه ی تو باشند. نه بابت سالها خون دل خوردن و شمشیر زدن و پاک بودن و گرسنگی کشیدن از کسی طلبکار بودی و نه ایمانت را از سر راه آورده بودی که اجازه بدهی نوکیسه ها و ازراه رسیده ها و سراسیمگان، هرکس که می خواهند باشند، به اسم اینکه حالا منصبی یافته اند و موقعیتی به دست آورده اند، پوست از تن دین خدا بکنند و هیچ از او به جا نگذارند و عجیب که امروز، خود، گویی مصداق ابوذر زمان شده است. و چه حقیقت دردناکی که جزای بر زبان آوردن کلمه ی حق، آن هم در محترمانه ترین و دلسوزانه ترین وجه ممکن، این چنین تلخ و غیرمنصفانه است.” باری؛ در پایان این نامه، باز از کلمات همسرم کمک می گیرم که در جایی دیگر از مناجات هایش، خدا را اینطور می خواند: “خدایا، به سیاسیون و سیاست مداران ما، سینه ای فراخ برای شنیدن و تحمل سخن مخالفان خود عنایت فرما. یعنی همان خصلتی که قرن های قرن، پیامبران و امامان ما، جانانه، و نه در شعار، به انجام آن همت می کرده اند. خدایا سیاسیون ما را آنچنان هوشمندی عنایت فرما که نگاهشان در کوچه پس کوچه های هم طریقان و حاجت های صنفی شان متوقف و محدود نشود. و آنچنان صداقتی نصیبشان کن که اگر خطا کرده اند و می کنند و یا در انجام کاری توانایی ندارند، مرد و مردانه از مردم پوزش بخواهند و مسئولیت خطاهای خود را بپذیرند”.