قطع ۱۸ میلیون درخت بلوط آلوده به “آفت ذغالی” خبر زیست محیطی تکان دهندهایست که مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرسی از آن به عنوان تنها راه کنترل روند نابودی این جنگلها یاد کرده است. اسماعیل کهرم، طبیعت شناس ایرانی اما در مصاحبه با روز میگوید این اقدام عملی نیست و باید به راه چاره دیگری اندیشید.
روزنامه ابتکار در شماره روز دوشنبه خود در گزارشی با تیتر “وداع زاگرس با ۱۸ میلیون بلوط” از احتمال قطع ۱۸ میلیون درخت بلوط در جنگلهای زاگرس به دلیل آلودگی به آنچه “آفت زغالی” خوانده شده خبر داده است.
این روزنامه صبح تهران به خبرهایی اشاره کرده که بر اساس آن بیش از یک میلیون و ۱۳۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس گرفتار این آفت غیر قابل درمان شده و نوشته است: “برای کنترل این بیماری و جلوگیری از گسترش بیشتر آن چاره ای نیست جز آنکه ۱۸ میلیون بلوط زاگرس به دست تبر سپرده شده و قطع شوند.”
کارشناسان محیط زیست اما نظر دیگری دارند. آنها میگویند در خصوص قطع میلیونها درخت بلوط نباید عجله کرد و به جای بریدن درختان باید به فکر روش دیگری بود.
اسماعیل کهرم، از چهرههای شناخته شده محیط زیست ایران به روز میگوید: “ده درصد بلوطهای زاگرس از قبل آلوده بودند اما حالا که صحبت از ۱۸ میلیون بلوط است، باید تامل کرد و به جای کشتن بیمار، از تکنولوژی و وسایل پیشرفته کشاورزی در داخل و خارج استفاده برد.”
به گفته اوکارشناسان خارجی تحقیقاتی در مورد بلوط ها و بلوطهای ما انجام دادهاند و شاید سمومی پیدا شود که بتواند به راحتی آفت بلوطها را از بین ببرد.
زاگرس در محاصره آفتها
جنگلهای زاگرس از جمله مهمترین منابع طبیعی کشور به شمار میرود. گستره این جنگلها به گفته اسماعیل کهرم از شمال ارضی ایران شروع و در استان فارس و نزدیکی دریاچه پریشان متوقف میشود.
“طول منطقه زاگرس هزار کیلومتر و عرض آن دویست کیلومتر است. دویست هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. در داخل و در سایه زاگرس شهرها، مناطق، دهات و روستاهای مختلفی قرار دارد. مساحت منطقه زاگرس چندین برابر برخی از کشورهای اروپایی مانند سوئیس،بلژیک و سوئد است.”
درخت اصلی منطقه زاگرس بلوط است که از جمله مهمترین و فراوانترین گونههای درختی موجود در غرب کشور محسوب میشود.گفته میشود بیش از یک دهم این جنگلها نابود شدهاند.
به نوشته روزنامه ابتکار بلوطهای استوار زاگرس که طی سالهای اخیر گرفتار آفت پروانه جوانه خوار و آسیب غبار و ریزگردها بودهاند اکنون در حالی اسیر آفت ویرانگری موسوم به آفت زغالی شده که آفتهای پیشین دست از سر زاگرس برنداشتهاند.
با بریدن درختان آفت از بین نمیرود
ابتکار از قول شیرین ابوالقاسمی، مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرس نوشته است: “بر اساس دیدگاه کارشناسان بینالمللی و نظر قطعی رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران که در کمیسیون امور زیربنایی دولت مطرح شد، قطع درختان آلوده تنها کاری است که میتوانیم برای کنترل روند نابودی جنگلهای زاگرسی انجام دهیم.”
اما اسماعیل کهرم معتقد است بریدن این حجم از پوشش جنگلی عملی نیست: “هر درخت حدود ۱۵ دقیقه زمان میبرد. مساله دیگر هم لاشه درختهاست. با آنها چه باید کرد؟ این آفتها از بین نمی روند، حرکت میکنند و به درختان دیگر سرایت میکنند. سوزاندن درختها هم عملی نیست.”
با این حال مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرس گفته است: “طی سه سال، یک میلیون و ۱۳۲ هزار هکتار از شش میلیون هکتار مساحت جنگلهای زاگرسی به کلی نابود شده است و اگر این روند ادامه پیدا کند، به زودی زود شاهد بیابان زاگرسی به جای جنگلهای زاگرسی خواهیم بود.”
زاگرس چرا اهمیت دارد؟
آنطور که کارشناسان محیط زیست میگویند جنگلهای زاگرس ازجمله مهمترین و غنیترین مناطق دارای منابع طبیعی ایران به شمار میرود.
اسماعیل کهرم میگوید: “اهمیت عمده زاگرس در آن است که یک سوم آب فلات ایران را تامین میکند. درختان بلوط به صورت ناودانهایی هستند که ابر را در زمین جذب میکنند.”
به گفته این کارشناس محیط زیست، منطقه زاگرس در سراشیبی واقع شده و اجزای مختلف درختان آن مانند برگ، ساقه و به ویژه ریشه به شکل یک تور با جمع کردن ذرات از خاک محافظت می کنند و مانع فرسودگی خاک میشوند. در غیاب این درختان زمینهای زاگرس در کمتر از دو سال فرسوده میشوند و برای باروری مجدد آن باید چند صد سال صبر کرد: “طبیعت ابتدا سنگ را آفریده و این سنگ است که بر اثر فرسایش آب و باد و باران به خاک تبدیل میکند. “
پیامد قطع درختان زاگرس
اما قطع میلیونها بلوط زاگرس چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؟ پاسخ دکتر اسماعیل کهرم به این پرسش چنین است: “قطع درختان خاک را فرسوده میکند. زمین زاگرس که به صورت سراشیبی است در صورت نابودی پایین و پایین تر میرود. با این کار ما قسمتی از زاگرس را کویر لوت میکنیم. آبهای زیرزمینی کاهش پیدا میکند.”
به گفته وی “بارش آب در ایران حدود چهارصد و بیست میلیارد هزار متر مکعب است که یک سومش از زاگرس تغذیه میشود و در صورت نابودی این درختان قسمت اعظم آب سفره زیرزمینی ایران خشک میشود. در نتیجه خاک فرسوده و زاگرس تبدل به سنگ میشود و این درختها و تاثیراتی که در آب و هوا دارند آن را هم از دست میدهند.”