زخم کاری بر یک رژیم ایدئولوژیک

نویسنده

» گفتگوی سی ان ان با فرید ذکریا درباره تحولات ایران

پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات هفته گذشته با حاشیه اطمینان خیره کننده، بسیاری از ناظران را شگفت زده کرد و طرفداران مخالفان وی را که ظرف روزهای اخیر در دسته های چند صد هزاری به اعتراضات خیابانی رو آورده اند، خشمگین کرد.

به گزارش تلویزیون دولتی پرس- تی وی تا کنون حداقل 8 نفر به کام مرگ کشیده شده اند.

برخی تحلیلگران، این رویداد را بی سابقه می خوانند: علیرغم حمایت آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی کشور از نتایج به نفع محمود احمدی نژاد، تعدادی از چهره های قدرتمند به حمایت آشکار از میر حسین موسوی رقیب اصلی وی دست زده اند.

در همین حال، ایرانی ها با استفاده از وب سایت های اجتماعی نظیر تویتر، توانسته اند بر تلاش دولت برای محدودیت پوشش رسانه ای غلبه کنند و فریاد اعتراض برعلیه نتایج انتخابات بلندتر شده است.

خامنه ای در نماز جمعه تهران به مخاطبان ایرانی خود گفت “مسؤولان حاکم، مسؤول خشونت ها، خونریزی و اغتشاشات” خواهند بود. شبکه سی- ان- ان در مورد دامنه اعتراضات اخیر و عکس العمل رهبری ایران به گفتگو با فرید ذکریا پرداخته است:

 

سی ان ان : با توجه به اوضاع پیش آمده در ایران ظرف هفته گذشته، نظر شما چیست؟

فرید ذکریا: یکی از اولین چیزهائی که به نظرم می آید، این است که شاهد سقوط حکومت اسلامی هستیم.

منظورتان این است که به نظر شما رژیم سقوط خواهد کرد؟

نه، منظورم این نیست که رژیم ایران به زودی سقوط خواهد کرد اما رژیم های سرکوبگر نمی توانند برای مدت طولانی باقی بمانند. منظورم این است که این پایانی بر ایدوئولوژی است که با بنیان جمهوری اسلامی تنیده شده است.

آیت الله روح الله خمینی بنیانگذار نظام، تفسیر خاص خود از اسلام سیاسی را در مجموعه ای از سخنرانی های سال 1970 ارائه کرد. در تعبیر وی از اسلام شیعه، قانونگذاران اسلامی واجد قدرت های مقدر الهی برای حکومت بر جامعه تحت عنوان قیم هستند، اقتدار عالی که نه تنها بر اخلاقیات جاری است، بلکه سیاست را هم تحت پوشش خود قرار می دهد. هنگامیکه خمینی انقلاب اسلامی ایران را تأسیس کرد، این عقیده محور آن بود. هفته گذشته این ایدئولوژی دچار یک زخم کاری شد.

 

چگونه؟

زمانیکه آیت الله علی خامنه ای رهبر علی ایران، انتخاب محمود احمدی نژاد را یک «تشخیص الهی» خواند، یعنی برای آن مجوز (ضمانت اجرائی) الهی قائل شد. اما هیچکس آن را قبول نکرد. او مجبور شد لزوم تحقیق درباره انتخابات را بپذیرد. شورای نگهبان، نهاد عالی قانونی در ایران، با (نمایندگان) نامزدها دیدار کرد و ممکن است بخشی از آرا را بازشماری کند. خامنه ای متعاقباً موضع خود را سخت تر کرد اما اکنون این اقدام، بی معناست. در ایران امروز، یک مسأله بسیار مهم در جریان است… مشروعیت از مأخذ الهی تبعیت نمی کند، بلکه از حمایت مردمی بدست می آید.

در گذشته هم اعتراضاتی در ایران وجود داشته است. چه چیزی این یکی را متفاوت می کند؟

در گذشته، اعتراضات همیشه شامل خیابان دربرابر حکومت بود و روحانیون همیشه در کنار حکومت بودند. زمانیکه محمد خاتمی رئیس جمهور اصلاح طلب سابق در قدرت بود، به نظر می آمد در صدد حمایت از خیابان برآید، اما در نهایت در کنار تشکیلات باقی ماند. اکنون، خیابان و حکومت دوباره دچار اختلاف شده اند و این بار در میان حاکمان نیز اختلاف به وجود آمده است. خاتمی و نیز آیت الله العظمی منتظریِ اصلاح طلب، آشکارا از میرحسین موسوی حمایت کرده اند. این شامل علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران و فردی که صاحب ارتباطات فامیلی قدرتمند با سطوح بالای هرم مذهبی کشور است، نیز می شود. اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور سابق و رئیس فعلی مجلس خبرگان که نهاد عالی قانونی دیگری در کشور است، نیز در پشت صحنه در برابر احمدی نژاد و حتی خود رهبر عالی کشور ایستاده است.  اگر روحانیون عالیرتبه، تشخیص الهی خامنه ای را زیر سؤال ببرند و بگویند شورای نگهبان اشتباه می کند، این یک ضربه مرگبار به بنیان های پس زمینه در جمهوری اسلامی ایران قلمداد می شود. مثل این است که یک رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سال 1980 اعلام کرد کارل ماکس رهبر خوبی برای سیاست اقتصادی نبود.

 

آمریکا باید چه کار کند؟

باید بگویم به کاری ادامه بدهد که الان مشغول انجامش هستیم. باراک اوباما با اعلام علنی و مکرر تمایل به تماس با ایران، کار رژیم این کشور را برای اینکه ادعا کند به نبرد با آمریکای خشونتگرا و مشغول است، بسیار سخت کرده است. در سخنان روز تحلیف، پیام نوروزی و سخنرانی قاهره، تلاش های ممتدی در بیان احترام و دوستی نسبت به ایرانی ها به عمل آمد. به همین دلیل خامنه ای عکس العمل همراه با عصبانیتی به پیام نوروزی رئیس جمهور نشان داد. تصویر شیطان بزرگ که زینت بخش سخنان معمول وی در مراسم مختلف است، تحت الشعاع قرار گرفت. خامنه ای در مراسم نماز جمعه گفت آمریکا، اسرائیل و خصوصاً انگلستان در پشت اعتراضات خیابانی قراردارند، ادعائی که مطمئناً از سوی بسیاری از ایرانی ها مضحک به نظر می رسد. این واقعیت که اوباما در واکنش های خود احتیاط آمیز رفتار کرده است، کار خامنه ای و احمدی نژاد برای پیچیدن خود در پرچم ملی گرایانه را سخت تر کرده است.

آیا ما نباید در حمایت از معترضان ایران، صریح تر باشیم؟

فکر می کنم بشود بهترین قیاس تاریخی را با جورج بوش پدر کرد. واکنش محتاطانه بوش به شکاف های ایجاد شده در امپراطوری شوروی در سال 1989. بسیاری از نومحافظه کاران در زمان بوش پدر به این دلیل که وی از کسانی که در صدد سرنگونی رژیم های کمونیستی در اروپای شرقی هستند آشکارا حمایت نمی کند، معترض بودند. اما بوش، نگران شکنندگی اوضاع بود. آن رژیم ها می توانستند به راحتی معترضان را سرکوب کنند و شوروی می توانست دست به کار ارسال تانک هایش شود. بهانه دادن به دست کمونیست ها برای نشان دادن واکنش قهرآمیز به نفع هیچکس نبود، و کمترین نفع را برای معترضان داشت. رویکرد اصلی بوش درست بود و تاریخ بر آن صحه گذاشت.  

 

سرانجام اینکه آیا فکر می کنید رژیم جان بدر می برد؟

همانطور که قبلاً گفتم، نظام های سرکوبگر نمی توانند برای مدت طولانی دوام بیاورند و اگر این رژیم در صدد استفاده از زور و سرکوب سخت معترضان و بازداشت رهبران مخالف برآید، مطمئناً به سختی ادامه خواهد داد. تنها زمان همه چیز را نشان خواهد داد، بنابراین خواهیم دید چه اتفاقاتی رخ می دهد.

فرید ذکریا نویسنده و تحلیلگر روابط خارجی است که برنامه جی- پی- اس در شبکه سی ان ان را اجرا می کند.

منبع: سی- ان- ان – 19 ژوئن

www.cnn.com/2009/WORLD/meast/06/19/zakaria.iran.elections/index.html