بعد از حوادث روز عاشورا در تهران و چندشهردیگر ایران و کشتار مردم بی دفاع در خیابانها که تاکنون آمار آن، به 37 نفر رسیده، مجلس و رییس آن، اولین ارگان و نهاد بلندپایه رسمی در کشور بود که این حوادث را محکوم کرد و این محکومیت نیز، نه به علت کشتار مردم بی دفاع، بلکه به علت توهین به مقام رهبری صورت گرفت.
در این میان، نایب رییس دوم مجلس، از رییس مجلس نیز پیشی گرفت و اعلام کرد، مجلس آمده است برای مجازات توهین کنندگان به مقام رهبری و مقدسات دینی، طرح های دو یا سه فوریتی به تصویب برساند.
اما آقای باهنر این پیشنهاد را در حالی بیان میکند که هنوز، دولت و مجلس با همکاری همدیگر نتوانسته اند برنامه پنجم توسعه، برنامه بودجه سال آینده و لایحه هدفمند کردن یارانه ها را در دستور کار مجلس قرار دهند و آن را به تصویب برسانند و با این تاخیرهای اساسی است که کشور تا دو ماه دیگر، عملا بدون برنامه خواهد بود.
در عین حال اعلام آمادگی دیروز مجلس، برای مقابله با مردمی که به گفته آقای لاریجانی «فتنه گر »نامیده میشوند، باعث شد که دیگر نهادها و ارگان های رسمی نیز در محکوم کردن توهین به مقام رهبری، وارد رقابت شوند و مسابقه محکوم کردن و تقرب جویی به رهبری آغاز شود.
این تقرب جویی به صورت رقابتی بین ارگان ها و نهادها از دیروز صبح آغاز شد و در آخر روز، به یک دستور اجباری برای کارمندان دولت و نهادهای رسمی تبدیل گشت.
هرچند این ریاکاری و تملق گویی از سوی مجلس و مجلسیان برای اولین بار نیست که طی چند سال اخیر رخ میدهد، اما در این شرایط نشان دهنده آن است که ساختار سیاسی ایران از حالت دیکتاتوری به استبداد مطلقه تغییر کرده است، استبداد مطلقه ای که تاریخ ایران، و جهان با آن نا آشنا نیست و در دوره های مختلف، حتی در دوره معاصر نیز، چندین بار تکرار شده است.
نمونه این حکومت ها و رفتارهای تقرب جویانه افراد و نهادهای رسمی را نیز میتوان در حکومت استبدادی استالینی به یاد آورد، به گونه ای که درآن زمان، هرگاه استالین درجمعی سخنرانی میکرد، حاضران در پایان سخنرانی، برای او کف میزدند و او را تشویق میکردند و در آخر کسی حاضر نمیشد اولین نفری باشد که کف زدن خود را قطع کند و گاهی این کف زدن و تشویق کردن استالین از سوی حاضران، 7 تا8 دقیقه به طول میانجامید و همه ترس از آن داشتند که اگر کف زدن خودرا قطع کنند، فردای ان روز احضار شده و به نام دشمن از سر راه برداشته شوند.
در این حالت استبدادی است که ارادت به شخص اول کشور، جای لیاقت و محرمیت جای شایستگی را میگیرد و شرط تقرب نیز وفاداری و اطاعت بی قید و شرط از ولی امر است و رقابت نهادها و مسئولان نیز با یگدیگر، بر سر میزان وفاداری به شخص حاکم، ظهور می کند.
از دیگر ویژگی های نظام استبدای میتوان، شخصی شدن امر سیاست، توجیه دینی، لیاقت گری نظامی و غیر رسمی شدن قدرت را نام برد که در حال حاضر در کشور ایران به عیان این نوع ساختار سیاسی مشاهده می شود.