مدیر روابط عمومی گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از آخرین نتایج کارگروه واژهگزینی حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل خبر داد و در ادامه واژههای زیر را برشمرد. ما هم برای توضیح دقیق این واژه ها را معنی می کنیم:
by- election: انتخابات میان دورهای، یعنی انتخاباتی که در میانه دوره ها انجام می شود. نوعی انتخابات تخیلی. در این نوع انتخابات معمولا نمایندگانی که قبلا انتخاب نشده بودند ولی اسم شان اعلام شده بود، دوباره انتخاب نمی شوند و اسم شان اعلام می شود. در این نوع انتخابات تعدادی که قبلا وزیر بودند و نتوانستند کارشان را انجام دهند، نماینده مجلس می شوند تا در مجلس اشتباهات شان را تکرار کنند. کار از محکم کاری عیب نمی کند.
midterm election: انتخابات بینادورهای ، یعنی انتخاباتی که بین دوره ها انجام می شود. انتخابات دست گرمی (بین با میان فرق می کند) این انتخابات برای دست گرمی بین دوره های انتخاباتی برگزار می شود تا مردم و کاندیدا ها به نقاط ضعف و قوت هم پی ببرند. در این نوع انتخابات مردم اشکالات کسانی را که قبلا دیده بودند فراموش می کنند و دوباره آنها را انتخاب می کنند.
snap election: انتخابات زودهنگام ، یعنی انتخاباتی که زودتر انجام می شود. انتخابات سرپایی. انتخابات عجله ای. این نوع انتخابات در مورد جنتی انجام نمی شود، اما اگر نماینده یا رئیس جمهوری در اثر استجابت دعای مردم تصادف کند، یا اتفاقا به فکر مردم بیافتد و به همین دلیل برکنار شود یا به جای استفاده از آفتابه در توالت کارهای واجبی در حمام انجام دهد، انتخابات زودهنگام برگزار می شود. در برخی موارد که نمایندگان برای انتخاب شدن و مردم برای انتخاب کردن عجله دارند، انتخابات زودهنگام انجام می شود.
popular election:انتخابات عمومی. یعنی انتخابات ارزان. در مقابل انتخابات نمره و خصوصی هزینه های کمتری دارد. معمولا در کشورهای جهان سوم از این نوع انتخابات بیشتر استفاده می شود. در انتخابات عمومی نامزدها بعد از نزدیکی با پدر عروس در صورتی که بلد باشند از سنگ پا به خوبی استفاده کنند، یا اصولا خودشان سنگ پا باشند، به محل انتخاب رفته و به مدت چهار سال این اتفاق دیگر تکرار نمی شود. انتخابات عمومی در 25 درصد از کشورهای جهان توسط عموم مردم و در پنجاه درصد جهان به صورت خصوصی توسط افراد بخصوصی انجام می شود و در 25 درصد دیگر کشورها اصولا مردم نمی دانند حمام کجاست و خودشان خودشان را در رودخانه می شویند، مگر اینکه کسی زیرآبی برود یا جهت آب عوض شود.
direct election: انتخابات مستقیم، انتخابات راست. انتخاباتی که معمولاجناح راست برگزار می کند تا راست راست برود سر کار و چپ چپ به انتخاب نشده ها نگاه کند. در انتخابات مستقیم مردم مستقیما به کسی که دوست دارند رای می دهند و در این وضعیت چند حالت رخ می دهد، کسی که مردم دوست دارند در عرض سه سال کاری می کند که مردم از او متنفر می شوند، کسی که مردم دوست دارند سرکار می آید و بعد از مدتی از کارش خوشش می آید و دیگر از سرکار کنار نمی رود مگر با جنگ جهانی یا کودتا یا مرگ یا انقلاب، و در حالت سوم اگر علاقه مردم به قوت خودش باقی بماند، احتمالا رقبای فردی که مستقیما انتخاب شده او را برکنار می کنند. در حالت چهارم اگر مردم همچنان به فردی منتخب مستقیم علاقه مند بمانند، او هم درست رفتار کند، معمولا به ما ربطی ندارد، حتما در یک کشور دموکراتیک اتفاق افتاده و ما از آن متنفریم. معمولا این نوع انتخابات بعد از برگزار شدن، دچار انحراف شده و کج می شود.
indirect election: انتخابات غیرمستقیم ، انتخابات کج.انتخاباتی که مردم به طور غیر مستقیم به کسی که می خواهند رای می دهند، بعد نمایندگان درجه دوم مردم به کسی که مردم دوست ندارند رای نهایی را می دهند. معمولا بعد از پایان این نوع انتخابات مردم احساس می کنند یک چیزی توی پاچه شان رفته است، ولی هر کاری می کنند درنمی آید. در این نوع انتخابات کاندیدایی که به نظر می رسد کمترین رای را بیاورد، بیشترین رای را می آورد و رئیس جمهور می شود.
general election: انتخابات سراسری، یعنی انتخاباتی که به صورت سراسری برگزار می شود، نه محلی و استانی. در این نوع انتخابات احتمال تقلب نشدن بسیار کم است، چون مسوولان اصلی انتخابات در مرکز حضور دارند و نمی گذارند خدای ناکرده انتخابات به نتیجه برسد. این نوع از انتخابات به عنوان انتخابات سر سری هم شناخته می شود. انتخاباتی که دولت ها همین طوری برای دلخوشی مردم برگزار می کنند. انتخابات مجلس خبرگان.
voter fatigue: انتخاباتزدگی، در مقابل واژه انتخابات خوردگی استفاده می شود.معمولا در کشورهای پیشرفته و دموکراتیک مردم به دلیل تعدد انتخابات دچار انتخابات زدگی می شود. مثل دریازدگی، گرمازدگی، سرمازدگی. انتخابات خوردگی، معمولا در کشورهای استبدادی و عقب افتاده، مردم به دلیل دوری از انتخابات سالم، دچار انتخابات خوردگی می شوند، مثل سرماخوردگی، پیچ خوردگی ، چیز خوردگی و سایر خوردگی های دیگر. در شرایط انتخاب خوردگی معمولا اغلب نامزدهای مردمی یا حامیان جدی شان در اثر خوردگی های زیاد راهی بیمارستان یا مستقیما راهی قبرستان می شوند. انواع مننژیت، کبودی روی شانه، گم شدن کلید در خانه و ماندن در سلول تا حد پرشدن مثانه در این حال رخ می دهد. آی درد داره، آی درد داره!
voter turnout:میزان مشارکت، 85 درصد. مقداری از مردم که باید در انتخابات شرکت کنند. معمولا بیشتر کشورها روی 85 درصد توافق دارند، مگر اینکه خلافش ثابت شود. معمولا میزان مشارکت مردم در انتخابات با نفرت آنها از حکومت رابطه عکس دارد، اگر مردم از حکومت خیلی متنفر باشند، گاهی تا 98 درصد هم مشارکت می کنند، ولی اگر از حکومت راضی باشند معمولا بیش از پنجاه درصد مشارکت نمی کنند. مگر به حکم تصادف.
Vote: رای، نظر، عقیده، پشم. کشک، چرندیات، کاغذ سفیدی که مردم تا می کنند و در صندوق می اندازند تا ماموران دولت اسم رئیس جمهور آینده را رویش بنویسد.
Percentage of votes: درصد آرا، 63 درصد تعداد آرایی که بهتر است کاندیدای پیروز نسبت به کل آرا به دست بیاورد. معمولا برای هماهنگی بیشتر در کشورهای استبدادی از یک عدد استفاده می کنند.
emety vote رأی مردگان، یعنی رای کسانی که مرده اند. معمولا در هر انتخاباتی بعد از شمارش آرا تعدادی از رای دهندگان بلافاصله به مرگ طبیعی فوت می کنند. اسامی: ندا، سهراب، اشکان، ترانه، محسن، مصطفی غنیان.
voter s apathy: رأیگریزی، عارضه ای که در بعضی کاندیداها به صورت خود جوش به وجود می آید و باعث می شود تصمیم بگیرند از رای مردم بگریزند و پیروز نشوند. فرار کردن از رای. از اقدامات بعدی این افراد می توان به گم کردن کلید خانه، انزوا و کم حرفی وابتلا به بیماری های قلبی و تنفسی هم اشاره کرد.
Swimming votes: آرای چرخان ،ببخشید آرای سرگردان. آرایی که خودشان هم نمی دانند کدام طرفی می خواهند بروند. معمولا همین آرای سرگردان نتیجه انتخابات را مشخص می کنند. چون همیشه یک نفر هست که بهتر می داند این آرای سرگردان باید کجا بروند. آرای گیج. سهم امام.
Franchise: حق رأی، فانتزی. تهاجم فرهنگی. توهم. دسیسه ای که غرب برای گول زدن مردم در کشورهای مسلمان و غیر مسلمان از آن استفاده می کند. وجود ندارد، ولی بر اثر تبلیغات غربی ها همه می خواهند داشته باشند. موارد مشابه، حق اجتماعات، حق انتخاب پوشش و لباس، حق آزادی بیان، حق زندگی، حق تفکر، حق تکلم، حق تنفس، کلا رشته حقوق و دانشکده حقوق.