راهی که به تهران می رود

نویسنده

» تحلیل لا ورداد از وضعیت منطقه

ایگناسیو آلوارز

در ایالات متحده دیگر گزینه ای باقی نمانده و اکنون باید در انتظار فرسایش تدریجی حکومت دین سالار تهران طی ماه های آینده نشست. اکنون کاملاً قطعی شده که راه حل از داخل این کشور خواهد آمد.

همه می دانند که نیروهای امریکایی مستقر روی شن های کویری خاورمیانه در آن واحد در چندین جبهه می جنگند. با اینکه وضعیت در عراق و افغانستان به هیچ وجه رضایت بخش نیست و هر روز نیروهای امریکایی آماج حملات گروه های تروریستی می شوند، ولی دولت باراک اوباما اظهار داشته که جبهه جدیدی را در یمن باز خواهد کرد [به دلیل حضور تروریست آموزش دیده در یمن که در هواپیمای دیترویت حضور داشت]. ژنرال دیوید پتروس، فرمانده کماندوهای مرکز نیز اظهار داشته که ایالات متحده نقشه حمله علیه تأسیسات هسته ای ایران را تهیه کرده.

احتمالاً این اظهارات صرفاً به دلیل اعمال فشارهای بیشتر بر دولت دین سالار تهران که در حال حاضر سخت ترین برهه زمانی عمرش را می گذراند بیان شده. پیروزی متقلبانه محمود احمدی نژاد در انتخابات، موج صاعقه ها را بر سر حکومت جمهوری اسلامی فرود آورد و منجر به برگزاری تظاهرات گسترده مردمی شد؛ آخرین تظاهرات مردم در روز عاشورا در ماه دسامبر بود که به شدت از سوی نیروهای بسیج مورد سرکوب قرار گرفت، ولی ازطرف دیگر باعث عمیق تر شدن شکاف میان دولتمردان جمهوری اسلامی شد.

نباید فراموش کرد که ضرب الاجل گروه ۵+۱ مبنی بر واگذاری غنی سازی به یک کشور خارجی و گسترش برنامه صلح آمیز هسته ای روز ۳۱ دسامبر به پایان رسید. با اینکه سخنگوی کاخ سفید روز ۵ ژانویه اعلام کرد که “راه مذاکره به روی ایران گشوده است تا خواسته های جامعه بین المللی را بپذیرد”، ولی کاملاً مشخص است که این گزینه هر بار نیازمند فشار و تحریم های بیشتر است. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا نیز خواستار “اعمال فشار بیشتر بر دولت جمهوری اسلامی، به ویژه سپاه پاسداران” شد؛ سپاه پاسداران نقش مهمی در سرکوب مردم تظاهرکننده داشته و همچنین بخش های اقتصادی، ارتباطی، نفتی و ساخت و ساز در این کشور را تحت تصرف خود دارد.

درعین حال، اسراییل که ایران را به عنوان اصلی ترین تهدید برای امنیت و بقای خود می داند و خواهان حمله علیه تأسیسات هسته ای این کشور است، اعلام کرده که به سرعت ماسک های ضد گاز را میان مردم توزیع خواهد کرد. در مقاله منتشر شده در روزنامه محافظه کار “وال استریت ژورنال” آمده است که جمهوری اسلامی ۴۰ هزار موشک برای حزب الله تأمین کرده؛ موشک هایی که می توانند به صورت باران بر شهرهای اسراییلی و اروپایی و حتی پایگاه های امریکایی در خاورمیانه ببارند. ازطرف دیگر، جمهوری اسلامی می تواند حملات انتحاری را در عراق و افغانستان برنامه ریزی و نیروهای خفته حزب الله در ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان را بیدار کند و به عمل وادارد.

روزنامه اکونومیست در سرمقاله خود نشان داد که کاملاً با حمله نظامی به ایران مخالف است، زیرا این مسأله می تواند جبهه جدیدی را در جنگ علیه تروریسم که از قبل به اندازه کافی پیچیده شده باز کند. از دید این هفته نامه بریتانیایی، “حمله نظامی امریکایی علیه ایران یک اشتباه است، زیرا چنین حمله ای نه تنها نتایج مشخصی درپی ندارد، بلکه می تواند منطقه را به آتش بکشد و حتی ایرانیانی را که از خامنه ای نفرت دارند، به طرفداری از او وادارد.”

با اینکه باراک اوباما بارها تکرار کرده که تمامی گزینه ها روی میز است، ولی بی شک دولت او توان کافی برای اعمال فشار بر ایران را ندارد و به همین دلیل در انتظار فرسایش تدریجی حکومت دین سالار تهران نشسته تا بلکه پایه های این حکومت با رویکرد سرکوبگرانه ای که علیه جنبش “سبز” مردم ایران اتخاذ کرده، سست تر و سست تر شود. این مسأله بیش از پیش ناظران را متقاعد می کند که مشکل ایران باید از داخل این کشور حل و فصل شود، همان طور که انقلاب سال ۵۷ از درون مردم برخاست و علیه شاه به موفقیت دست یافت.

 

منبع: لا ورداد،۱۹ ژانویه