در صدا و سیما چه می گذرد

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» روز بررسی می کند

حوادث پس ازانتخابات 22 خرداد برای اهالی رسانه، بیکاری، تهدید، زندان و احکام سنگین حبس و شلاق و تبعید و محرومیت از حقوق اجتماعی و سیاسی را به ارمغان آورد اما آن سو تر، در اردوگاه حکومت، فضای کاری اهالی رسانه ای که قرارست ملی باشد، چگونه است؟ انتخابات مخدوش 22 خرداد و حوادث پس از آن برای خبرنگاران و کارکنان صدا و سیمای جمهوری اسلامی چه ارمغانی داشته است و آنها در چه فضایی به کار اطلاع رسانی مشغول اند؟ “روز”  در گفتگو با برخی از خبرنگاران و کارمندان رسمی صدا و سیما به بررسی این موضوع پرداخته است.

[به دلایل امنیتی انتشار اسامی مصاحبه شوندگان مقدور نیست.]

بعد از وقایع خونین خرداد و تیر 88، تجمعاتی در مقابل سازمان صدا و سیما شکل گرفت و حتی برخی زمزمه ها در مورد احتمال تسخیر صدا و سیما توسط مردم به گوش رسید. اما با وجود این تجمعات و شعار هایی که علیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی سر داده می شد، خبرنگاران و کارمندان  صدا و سیما به کار معمول خود مشغول بودند:وارونه نشان دادن وقایع ایران. این در حالیست که براساس گزارش خبرنگاران “روز” و براساس گفتگوهای مختلفی که با کارکنان رده های مختلف صدا و سیما صورت گرفته، بدنه این سازمان با جنبش مردمی همراه هستند اما در فضای امنیتی حاکم بر این سازمان امکان اظهار نظر یا اعتراض ندارند.

 

اعدام رسانه ای

یکی از کارشناسان ارشد صدا و سیما که در برنامه های بسیاری حضوری چشمگیر دارد، در گفتگو با “روز” با تاکید بر اینکه صدا و سیما را نمی توان رسانه ای یکدست تلقی کرد، می گوید: در این سازمان هر کس بنا به افرادی که از وی حمایت می کند می تواند خروجی های متفاوتی داشته باشد به عنوان نمونه شبکه سوم سیما به دلیل حضور فردی همچون علی اصغر پورمحمدی با قدرت لابی بالا می تواند با جسارت بیشتری به مباحث روز بپردازد و یا حتی در مواردی همچون برنامه “رو به فردا” صدای منتقدین رامنعکس کند؛ هر چند این برنامه صوری و برای کاهش التهاب جامعه تا 22 بهمن است.

وی با اشاره به فشارهایی که به عوامل صدا و سیما وارد می شود، می افزاید: در واقع همه به نوعی قربانی سیستم هستند و در نهایت اگر مشکلی پیش بیاید به عنوان صف اول، اعدام رسانه ای می شوند که یا اخراج است یا تغییر محل کار؛ در سایر شبکه های سیما هم شرایط بسته تر است برای همین تلاشی برای خلاقیت هم نیست؛ به نوعی گذراندن زمان با سطحی ترین اخبار.

به گفته این کارشناس صدا و سیما، افراد در سیستمی که به آن اعتقاد ندارند، مشغول به کار می شوند و به عنوان یک شغل، از اندیشه خود در ساعت کاری دست می کشند، در حالیکه مخالف هستند.

وی توضیح میدهد: به مرور این فضا در کل سازمان جا افتاده است و مبانی فقه که از آن با عنوان “تقیه” یاد می شود برای کارمندان سازمان بستر روانی رامهیا کرده است.

وی در پاسخ به این سئوال که برخی شنیده ها حاکی از این است که در مقطع کنونی سیاست های صدا و سیما از سوی مدیران این سازمان ریخته نمی شود بلکه دستگاه های امنیتی و سپاه هستند که برنامه ریزی میکنند، می گوید: سئوال جالبی است اما سپاه کیست؟ نهاد امنیتی کیست؟ همه خودشان هستند، همه دوست و رفیق هستند، تعامل دوستانه برقرار است، همه یک جوری فامیل هستند و لزومی ندارد سپاه خط و نشانی بکشد یا فردی چیزی بگوید، چون در جلسات خانوادگی یا کاری دور هم هستند.

 

فضای امنیتی

یکی از خبرنگاران باسابقه صدا و سیما اما از حاکم شدن فضای به شدت امنیتی بر این سازمان سخن گفته است.

وی در گفتگو با “روز” با بیان اینکه همه از هم می ترسد و به شدت نگران و ملتهب هستند، فضا را چنین ترسیم می کند: اما همین بچه ها با مردم هستند و من به عنوان نمونه، در مراسم خاکسپاری آیت الله منتظری، تعدادی از بچه ها را دیدم که میان مردم و با مردم بودند و شب و یا روز بعد  در رادیو یا تلویزیون برنامه داشتند. این یعنی چی؟ یعنی بدنه سازمان با جنبش سبز است اما اینجا در صدا و سیما  فکر کردن بی معنی است؛ باید برده باشی؛ جای تو فکر کنند و فکر هم فقط در چارچوب مشخصی که دیکته می شود می توانی بکنی.

وی می افزاید: طبق گزارش خود سازمان، بیش از نیمی از خبرنگاران و کارکنان صدا و سیما، به جناح چپ نزدیک هستند  ولی گلوگاه های رسانه طی 30 ساله گذشته با هوشیاری جوری برنامه ریزی شده که افراد مشخصی امکان طرح بحث داشته  باشند و چند کانال نظارتی، همزمان همه چیز راکنترل کند و کلا فقط یک صدا شنیده شود هر چند که اعتراضات تندی در خفا وجود دارد و در حال شکل گیری است.

وی همچنین با اشاره به تدارکات گسترده حراست صدا و سیما و نهادهای نظامی در صورت حمله مردم به این سازمان می گوید: مردم فقط بار اول شانس داشتند که صدا و سیما را از دست حکومت خارج کنند دیگر نمی توانند؛ مانند مراکز هسته ای که در یک جا نیست اینجا هم پراکنده است اگر مردم بتوانند یک پادگان بگیرند می توانند صدا و سیما را بگیرند اکنون سازمان به لحاظ امنیتی در حد ریاست جمهوری است. یعنی دفعه اول ممکن بود غافلگیر شوند  و مردم موفق شوند اما حالا آمادگی پیدا کردند در حالیکه بار اول نیروی نظامی وجود نداشت و برنامه ای برای حفظ سازمان نبود اما اکنون نیروهای نظامی از سازمان حراست میکنند.

 

مانور در صدا و سیما

اما یکی دیگر از خبرنگاران صدا و سیما که در بخش خبر سیاسی این سازمان مشغول به کار است، در گفتگو با “روز” از فضای حاکم بر بخش خبر و سایر بخش های صدا و سیما در روز 22 خرداد و پس از آن سخن گفته است.

وی با اشاره به اعلام احمدی نژاد به عنوان برنده انتخابات گفت: من در راه رفتن به سازمان بودم که خبر را شنیدم اما باور نکردم؛ وقتی وارد سازمان و بعد بخش خودمان شدم بهت و حیرت را در چهره بچه ها هم می دیدم. برخی از بچه ها می گفتند کودتا شده اما برخی دیگر معتقد بودند عوام فریبی احمدی نژاد در روستاها نتیجه داده. شاید باور نکنید آن روز و آن ساعات محدود آخرین باری بود که بین بچه ها در این مورد صحبت شد. بچه ها واقعا باور نمیکردند؛ همه منتظر بودند خبر پیروزی میرحسین موسوی را اعلام کنند که همه چیر عوض شد.بعد از آن چنان جوی در سازمان درست کرده اند که بچه ها دیگر حتی نظر یا عقیده خود را نیز نمی توانند بیان کنند. آن روز، آخرین اظهار نظر بچه ها درباره انتخابات به صورت علنی بود.

این خبرنگار سیاسی با اشاره به سختی شرایط کار در صدا و سیما  افزود: شرایط ما حتی از مردم نیز سخت تر است چون داریم کاری را می کنیم که اعتقادی بدان نداریم. خیلی از ما روزها در کنار مردم در تجمعات شرکت میکنیم هر چند خیلی تلاش میکنیم چهره ما شناخته نشود اما در سازمان اخبار دروغ را ادیت میکنیم و روی آنتن می فرستیم. خود من یک روز در تجمع به شدت از لباس شخصی ها کتک خوردم و شب از پدرم سیلی خوردم که می گفت شرفت را نفروش و اینقدر خبر دروغ نده!

وی ادامه داد: کوچکترین اعتراضی در صدا و سیما، یعنی عقب افتادگی کرایه خانه و… واقعا شرایط بسیار دشواری است ضمن اینکه فقط بحث مالی نیست و کوچکترین اعتراضی، تو را به دست نیروهای امنیتی می سپارد لذا ناچار هستی کار کنی و صدایت در نیاید.

این خبرنگار صدا و سیما به شب مناظره کواکبیان و زاکانی در شبکه العالم  اشاره می کند و می گوید: یکی از خبرنگاران این شبکه به کواکبیان گفته بود که«از فرصت استفاده کن و حرف مردم را بزن و وقت را با صحبت های پوچ احمدی نژاد یا تجمع مسخره حکومتی هدر نده» اما فقط همین حرف باعث شد این خبرنگار به مدت 4 روز ناپدید باشد و بعد از 4 روز نیز حاضر به گفتن انچه بر سرش آمده نشود.

وی با اشاره به وارد کردن نیروهای جدید بعد از انتخابات 22 خرداد به سازمان صدا و سیما می افزاید: خیلی از این نیروها اصلا تجربه یا تحصیلات آکادمیک کاری ندارند؛معلوم نیست چطوری اینها را آورده اند؛برای همین فضای بسیار بدی حاکم است و بچه ها حتی با همکاران خود نیز درباره هیچ مساله ای صحبت نمی کنند.

این خبرنگار افزود: سیاست های صدا و سیما را اکنون ضرغامی و مدیران سازمان مشخص نمی کنند؛  به طور مثال در روز عاشورا یک فیلم 15 دقیقه ای از سوی سپاه برای ما آمد و گفته شد که باید این فیلم را پخش کنیم.

وی در همین زمینه به مانوری اشاره کرد که از سوی صدا و سیما برگزار شده است و گفت: هفته گذشته یکسری از کارمندان خاص را ساعت 8 صبح جمع کردند و به جایی بردند بعد مشخص شد که یک سیستمی در جای دیگری درست کرده اند و این نیروها را برای سنجش آمادگی آنها و همچنین تاسیسات تازه تاسیس برده بودند.

به گفته این خبرنگار صدا و سیما، تاسیسات تازه تاسیس، به قصد مقابله با حمله احتمالی مردم به سازمان صدا و سیما و برگزاری تجمعاتی در مقابل این سازمان، ایجاد شده است.

این خبرنگار با اشاره به افزایش احضار همکارانش  به حراست  سازمان گفت: با کوچکترین اعتراض یا اظهارنظری، به حراست احضار و مورد تهدید قرار میگیرند؛ برخی از بچه ها نیز به واحد های دیگر فرستاده می شوند. یادم هست بعد ازانتشار فیلم کشته شدن ندا، بچه ها به شدت شوکه شده بودند و برخی  اظهارنظرهایی کردند که همین باعث شد به حراست احضار شوند. بعد که آن داستان ها را ساختند و قرار شد از تلویزیون اعلام کنیم خیلی از بچه ها طاقت نیاوردند؛ هر کسی به بهانه ای از زیر خواندن آن اراجیف در می رفت؛ در نهایت قرعه کشی شد و قرعه به نام یکی افتاد.

این خبرنگار بااشاره به کشته شدن فرزند یکی از مجریان با سابقه صدا و سیما در روز عاشورا، گفت: این روزها در صدا و سیما بچه ها به هم به طعنه می گویند: حرف نزنید؛ کارتان را بکنید قبل از اینکه از رویتان رد شوند.

به گفته او، فرزند مجری صدا و سیما که در روز عاشورا شهید شد، از صدا برداران سازمان صدا و سیما بود. او توضیح می دهد: این جوان 25 ساله کادر رسمی سازمان نبود اما با سازمان کار میکرد.