روایت

نویسنده
یوسف محمدی

چهره های برجسته سینما و تئاتر ایران از کوچ سعدی افشار می گویند

مرد نکونام نمیرد هرگز

 

 

پرویز پرستویی: بازیگر

بعید می‌دانم کسی را بتوانیم داشته باشیم که راه سعدی افشار را ادامه بدهد.او یادگار آئین‌هایی بود که امروز فراموش شده است. این ضایعه را به همه کسانی که دستی در عرصه نمایش دارند و تمام جامعه هنری تسلیت می‌گویم. رفتن سعدی افشار داغی است که باید امروز نگران شد که دیگر نمایش سنتی نخواهیم داشت. سعدی افشار مرجع همه افرادی بود که وارد عرصه سیاه‌بازی می‌شدند.

 

داود فتحعلی بیگی: نویسنده و کارگردان

در سوگ مردی نشسته‌ایم که نام و یادش همیشه یادآور جشن شادی و مراسم‌های شادی‌آور است. میراث به یادگار مانده از او که به ما رسیده میراثی گرانقدر است.اگر شرایط مناسب بود امروز نه تنها آثار باقی‌مانده از سعدی‌ افشار چراغ راه نمایش ایرانی بود‌ بلکه تعداد هنرمندان این رشته بیش از انگشتان یک دست بود.او حاضر جواب بود و حرف را به موقع می‌گفت ، کلام را گران می‌فروخت اما به موقع. هرگز دیر نمی‌آمد‌، بسیار متواضع بود و اگر از هنرمندی انتقادی داشت به روی او نمی‌آورد. سعدی جزو معدود هنرمندانی بود که در تمام نقاط ایران برای مردم نمایش اجرا کرد و در نوع کار خود حرفه‌ای بود.“سعدی” خود را سیاه نمی‌کرد که سیاه‌پوستان را دست بی‌اندازد بلکه رنگ سیاه او رنگ دانایی بود. او تنها سیاه‌بازی نمی‌کرد هرچند این ویژگی به مرور در زندگی شخصی او هم اثر گذاشت.خوش به‌ حال کائنات که امشب چه مجلس شادی دارند.

 

ایرج راد: بازیگر

 سعدی افشار هم رفت. بالاخره همه روزی به دنیا می‌آیند و می‌روند ولی برخی افراد اثرگذار زندگی می‌کنند و زندگی‌شان بی‌حاصل و بی‌ثمر نمی‌گذرد.

کمتر کسانی هستند که ماندنی و ماندگار باشند و سعدی افشار جزو آنها بود. او در شرایطی بسیار سخت و در محیط‌هایی بسیار عجیب زندگی کرد اما سالم و سربلند از این محیط‌ها بیرون آمد و ماندگار شد و به همین دلیل همه هنرمندان برای او ارزش قائل هستند. برای او که بدون حمایت و پشتیبان به تنهایی در محله‌هایی فقیر نشین کار کرد و بالا آمد و امروز به عنوان یکی از بازیگران شاخص تئاتر سنتی ایران شناخته می‌شود.مطمئنم نام سعدی در تاریخ تئاتر مملکت همواره خواهد ماند و ارزش خود را خواهد داشت.

 

محمود دولت آبادی: نویسنده و بازیگر

رفت بی‌آنکه فرد دیگری را جانشین خود کند. هرچند امروز نیز جوانانی در این عرصه فعالیت می‌کنند اما تئاتر روحوضی ویژگی‌های خود را دارد و فردی که وارد این حیطه می‌شود باید از کودکی در گروه‌های تئاتر سنتی بپلکد و از سوی دیگر به زبان کوچه و بازار نیز مسلط باشد چرا که هنرمندان این گونه نمایشی‌، بداهه گویی می‌کنند. سعدی افشار بازیگری دوست داشتنی‌، مردی شیرین و البته انسانی بسیار خوب بود. سعدی افشار را بسیار دوست می‌داشتم و متاسفم که با رفتن او یکی از نوابغ تئاتر روحوضی از دست رفت، بی‌آنکه توانسته باشد هنرمند دیگری را جانشین خود کند.

 

قطب‌الدین صادقی: نویسنده و کارگردان

سعدی افشار به مدت ۵ دهه بهترین چهره سیاه‌بازی ایران بود و حتی تبدیل به نماد نمایش روحوضی شد. او مردی با تربیت و فرهنگ مردمی بسیار ریشه‌دار بود. او تکنیک‌های بسیاری به‌ویژه به لحاظ زبانی را به مرور زمان آموخته بود و در کنار آن حضوری استثنایی روی صحنه تئاتر داشت که ناشی از صدای نقره‌ای و زنگ‌دار منحصر به فردش بود.سعدی افشار حضور روحی تمام عیاری روی صحنه تئاتر داشت که باعث می‌شد بر صحنه و همچنین بازیگران دیگر چیره شود. از دیگر ویژگی‌های جذاب او شوخی‌های سرضرب و بداهه‌‌گویی‌های منحصر به فردش بود که همه این‌ها باعث شد تا از سعدی افشار چهره‌ای محبوب، موفق و استثنایی آفریده شود.هر کسی که وارد عرصه سیاه‌بازی شد کم و بیش مرجع اول و آخرش سعدی افشار بود. بعد از زنده‌یاد مهدی مصری هیچ کس موفق‌تر و بهتر از سعدی افشار نبود.سعدی افشار بیشتر از آنچه از هنرمندان پیش از خود درباره سیاه‌بازی آموخته بود، به این هنر افزود. به دلیل بیماری در سال‌های اخیر وضعیت جسمانی خوبی نداشت ولی قدرت و شیرینی بیانش توانسته بود این موضوع را جبران کند

 

علی نصیریان: نویسنده و بازیگر

ایشان آخرین بازمانده از نسل بازیگران سیاه‌بازی بود که به طور خودجوش فعالیت می‌کرد و با رفتن او، نسل این بازیگران به پایان رسید.سعدی‌افشار فردی خودجوش بود که با استعدادی فوق‌العاده بازی می‌کرد. او متعلق به نسلی بود که نه مدرسه رفته بودند و نه آموزشی دیده بودند اما از طریق تقلید هنرمندان پیشکسوت به این مهارت‌ها دست یافته‌بودند.سعدی افشار جوهر و استعداد بسیار بالایی داشت از نظر بدیهه‌سرایی حرکات بسیار شیرین صورت‌، حرکت بسیار قشنگ بدن‌ و… به حدکامل و استادی بود.این استعدادهای بعدی را انکار نمی‌کنم اما معتقدم با رفتن سعدی‌افشار دیگر نظیر او را از نسل هنرمندان خودجوش مستعد و فوق‌العاده شیرین نداریم و درگذشت او باعث تاسف همه ماست اما امیدوارم جوانان با الگو گرفتن از این نسل‌، نگذارند جای آنها خالی بماند.

 

صادق عاشورپور: نمایشنامه نویس

همانطور که همه می دانستند و می دانستیم سعدی افشار تنها بازمانده نسل نمایش ایرانی بود. او با رفتنش یک شکاف بزرگ در وضعیت تئاتر ایرانی و سنتی به وجود آورد که این خلا به زودی پر نخواهد شد و اگر اغراق نکرده باشم هرگز کسی مثل او به این حوزه وارد نخواهد شد.

زنده یاد سعدی افشار در زمان گذشته برای حفظ هنرش مجبور شد در بدترین نقطه از شهر به ایفای نقش بپردازد به طوری که وقتی پیتربروک به ایران آمد و او را دید گفت سعدی افشار چارلی چاپلین ایران است. این سخن به این معنی است که اگر از نظر هنری و معیارهای هنری آثار این هنرمند را بررسی کنیم سعدی افشار جایگاه چارلی چاپلین را دارد.

آخرین خاطره من با سعدی افشار مربوط به مراسم گلریزان بود که از من خواسته شد جایزه وی را به او تقدیم کنم و در پایان مراسم وقتی سوار ماشین شد و آماده برگشت به خانه بود گفت دیدی چطور شد؟ آخرش که چی؟ بله این آخرین سخنان سعدی افشار با من بود که در جواب به او گفتم سعدیا مرد نکنونام نمیرد هرگز/ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.

امیدوارم علاقه مندان به هنر سنتی ایران بتوانند پس از افشار جای خالی او را پر کنند. همچنین از مسئولان حوزه نمایشی کشور می خواهم کاری کنند که این سختی ها، بی مهری ها در تاریخ و فرهنگ ما باقی نماند و اگر سعدی افشار رنجیده خاطر شده بود این مسائل در آینده رخ ندهد.

امیدوارم مجلسی در شان هنرمند بزرگ سیاه باز کشورمان که همواره خنده را بر لبان مردم می آورد، برگزار شود.