برزو درآگاهی
یک گزارش جدید بر مبنای اسناد محرمانه نشان می دهد که دولت های نیکسون و فورد شرایطی را ایجاد کردند که به بی ثباتی ایران در اواخر دهۀ 1970 کمک کرد و باعث پیدایش انقلاب اسلامی شد. در این گزارش که قرار است امروز در شمارۀ پاییز میدل ایست ژورنال چاپ شود، آمده است، رونوشت ها، یادداشت ها و سایر مکاتبات حاکی از اختلافات شدید میان دولت های جمهوریخواه آمریکا و محمدرضا شاه پهلوی در اواسط دهۀ 1970 بر سر افزایش بهای نفت هستند.
این گزارش، که حاصل دو سال تحقیق اندرو اسکات کوپر است، بر نقش سیاست گذاران کاخ سفید – از جمله دونالد رامسفلد مشاور وقت رئیس جمهور فورد – تکیه می کند که به پایین آوردن بهای نفت و مهار بلندپروازی های شاه امیدوار بودند. از سوی دیگر، هنری کیسینجر وزیر امور خارجۀ وقت آمریکا هشدار داده بود که چنین اقدامی احتمالا ً باعث روی کار آمدن یک “رژیم رادیکال” در ایران خواهد شد.
در این گزارش آمده است، در گفتگوی اوت 1974 کیسینجر به فورد، که در حال بررسی گزینه ها به منظور تحت فشار گذاشتن شاه ایران برای پایین آوردن بهای نفت بود، هشدار داد، “شاه آدم سرسخت و پستی است، اما دوست واقعی ماست. ما نمی توانیم بدون شکستن او از پسش برآییم.“
تحلیلگران و مورخان اغلب مدعی هستند که رئیس جمهور کارتر، عضو حزب دموکرات، با ایران کلنجار رفت و در نهایت باعث شد این کشور به یکی از حریفان اصلی آمریکا در منطقه تبدیل شود. اما این گزارش نشان می دهد که رؤسای جمهور قبل از کارتر از حزب جمهوریخواه نه تنها در سقوط شاه نقش داشتند، بلکه به سمت عربستان سعودی بعنوان متحد اصلی آمریکا در خلیج فارس تغییر جهت دادند.
کوپر می گوید، شرایط اقتصادی ایران درست قبل از انقلاب مانند وضعیت فعلی ایران بود، با این تفاوت که این بار رئیس جمهور احمدی نژاد روی بهای بالای نفت برای حفظ قدرت خود حساب می کند. کوپر معتقد است، “در زمانی که نرخ تورم ایران حدود 30 درصد و کسری بودجۀ این کشور حدود 12 میلیارد دلار است – بگذریم از بیکاری شدید – ولخرجی مالی احمدی نژاد به طرز وحشتناکی یادآور ولخرجی شاه است.“
این گزارش، که اساسا ً بر مبنای اسناد جمع آوری شده در کتابخانۀ ریاست جمهوری جرالد فورد است، دری بسوی یک دورۀ نامشخص30 ساله که باعث پیدایش انقلاب اسلامی ایران شد، می گشاید. اسناد موجود نشان می دهد که بهای بالای نفت در اوایل دهۀ 1970 که باعث بحران اقتصادی آمریکا شد، واشنگتن را بر آن داشت با ایران سر ناسازگاری بگذارد. پس از اینکه تحریم نفتی واشنگتن بخاطر حمایت آمریکا از اسرائیل در ماه مارس 1974 پایان یافت، مقامات آمریکا شاه را مقصر اصلی بهای بالای نفت دانستند و از او خواستند دست از این کار بردارد. حتی یکبار رامسفلد به تیمسار حسن طوفانیان از مقامات اصلی تدارکاتی تسلیحات ایران هشدار داد که تهران دارد دوستان خود را در واشنگتن از دست می دهد.
همانطور که در گزارش کوپر نیز آمده است، سی سال قبل روزنامۀ واشنگتن پست از قول رامسفلد خطاب به تیمسار طوفانیان چنین نوشت، “سعی نکن من را دور بزنی. یادت باشد که کیسینجر و من باید همۀ صادرات (تسلیحات) را تأیید کنیم.“
از جمله کسانی که حامی اصلی اعمال فشار بر ایران بودند، ویلیام سیمون وزیر دارائی و وزیر انرژی آمریکا در دولت های نیکسون و فورد بود. او شاه را بخاطر افزایش بهای نفت مقصر می دانست و از آمریکا خواست از فروش تسلیحات به ایران بعنوان یک اهرم استفاده کند. سیمون در ژوئیه 1974 دربارۀ شاه ایران به رئیس جمهور نیکسون گفت، “او، در کنار ونزوئلا، حلقۀ اصلی بهای نفت است. آیا ممکن است به شاه فشار بیاوریم؟”
کیسینجر سال ها از رویکرد دوستانه تر در قبال شاه و ایران حمایت کرد. گزارش یاد شده نشان می دهد که کیسینجر شناخت خاصی نسبت به بی ثباتی ایران داشته است. تا اواخر سال 1976 شاه در مشکلات اقتصادی غوطه ور شد. او از اپک (سازمان کشورهای صادر کنندۀ نفت) خواست بهای نفت را تا 25 درصد افزایش دهد، اما آمریکا با این اقدام مخالفت کرد.
در آرشیو اسناد آمده است، رئیس جمهور فورد در دسامبر 1976 به اردشیر زاهدی سفیر ایران گفت، “همۀ مشاوران من در این باره اتفاق نظر دارند که اقتصاد جهان در شرایط خوبی نیست. هر گونه افزایش بهای نفت تأثیر جدی بر ساختار مالی جهان خواهد داشت.“
اما مقامات آمریکا، به ویژه سیون، با همکاری مقامات سعودی و دور از چشم شاه تلاش کردند در ازای حمایت سیاسی و نظامی از عربستان، به پایین آمدن بهای نفت کمک کنند. سعودی ها در نشست ماه دسامبر در دوحۀ قطر با اعلام اینکه تولید خود را از 8.6 میلیون بشکه در روز به 11.6 میلیون بشکه افزایش خواهند داد، اقدامی که باعث کاهش بهای نفت شد، اعضای اپک را شوکه کردند.
اما ثابت شد که این اقدام، برد بدتر از باخت بود. ایران که بیشتر ذخائر مالی خود را صرف برنامه های تمدن عظیم شاه و خرید تسلیحات آمریکا کرده بود، به شدت در مضیقه بود. شاه آس و پاس شد. کاهش درآمدهای نفتی در میان افزایش تورم، او را مجبور کرد برنامه های جاه طلبانۀ مدرنیزه کردن کشور را رها کند.
کوپر در گزارش خود می نویسد، “شکست نشست دوحه و تصمیم سعودی ها برای کاهش بهای نفت خام و افزایش تولید خود، اقتصاد ایران را به لبۀ پرتگاه برد.” دولت شاه که بخاطر کاهش درآمدهای نفتی متزلزل شده بود، بودجۀ سختی را تحمیل کرد که باعث بیکار شدن هزاران نفر، از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران و همچنین هراس اقشار متوسط جامعه شد. بیکاری و هرج و مرج اقتصادی بلافاصله در کشور گسترش یافت. ظرف یک سال از برگزاری نشست دوحه، اولین تظاهرات مردمی که منجر به پیدایش انقلاب شد، در خیابان های تهران ظاهر گشت.
منبع: لوس آنجلس تایمز، 17 اکتبر