خاطره ی مهتاب و روایت این بود زندگی

نویسنده

» روایت زمزمه‌های امروز، مرور خاطره‌های دیروز

صدا/ ترانه ی امروز، دیروز - محمد حسن مقصودلو: ترانه ی “این بود زندگی” انتخاب “ترانه ی امروز” ما و “مهتاب” نیز انتخاب ما از میان “ترانه های دیروز” است.

 

ترانه ی امروز: این بود زندگی

شاعر: حسین پناهی - آهنگساز و خواننده: محسن چاووشی – تنظیم: فرشاد حسامی

محسن چاووشی یکی از پیشگامان عرصه ی ترانه های به اصطلاح زیر زمینی بود. اوکه با صدایی خاص و اشعاری متفاوت خیلی سریع شناخته شد و با ترانه های فیلم “سنتوری” بیش از پیش در میان طیف گسترده ی مردم، محبوبیت یافته بود، سکوت نسبتا طولانی خود را با ترانه “این بود زندگی” شکست. ترانه ای که چیزی برای یه خاطر ماندن ندارد. شعری از حسین پناهی را به ساده ترین شکل ممکن، چند بار خواندن و چند ساز را روی آن اجرا کردن، همه ی وجود این ترانه است. همه ی شعر حسین پناهی هم همین چند خط است:

میزی برای کار، کاری برای تخت

تختی برای خواب، خوابی برای جان

جانی برای مرگ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ این بود زندگی

ترانه ای که این روزها، در فضای مجازی دست به دست می شود و شنیده می شود و به اصطلاح با استقبال هم رو به رو شده است.

 

ترانه ی دیروز: مهتاب

شاعر: ناصر رستگار نژاد – آهنگ: اسپانیایی - خواننده: ویگن

جایی از تاریخ موسیقی پاپ به این ترانه گره خورده است. گره ای که باز نمی شود و با کشیدن سفت تر هم می شود. جادستی شده است برای بالا رفتن و به قله رسیدن و به مهتاب نگریستن!

هیچ مهتابی اینچنین نور بر دشت ترانه و صدا نتاباند! پهنه ی خاطرات با این ترانه سیاه نمی ماند.

مهتاب را به شهادت ِعاشقانه ها گرفتن، کار این ترانه است. کلام ترانه، به شمشیر و خون و رگ و مردانگی قسم نمی دهد. مهتاب را به حکم چراغ آسمان بودن، به شهادت آن شب زیبا وا می دارد. با مهتاب صحبت می کند، اما دست در سینه ی خود می کند تا “با یکدیگر اما، پیش تو تنها بودیم” را در خود مرور کند. اما از آن شب زیبا، به شب تنهایی خود می رسد. مهتاب، ترانه ی روزگار است. ترانه ی عاشقانه های به فارق رسیده.

ناصر رستگار نژاد، در دوران ِاوج کوچه بازاری ها ی جبلی و آذری خوانی های مصطفا پایان، این شعر را بر یک ملودی اسپانیایی نشاند تا ویگن را به جهان معرفی کند. با این ترانه “سلطان” صدایش را پرده ی زیبای پنجره ی رو به تاریخ ساخت. ترانه با این ترانه، آبرومند تر زیست.

“مهتاب” در دهه ی ۴۰ جان گرفت و در بازگشت دوباره ی ویگن به ایران، در اواسط دهه ی ۵۰ با تنظیم ناصر چشم آذر جان تازه ای برای ترانه شد.