از هر دری

نویسنده
میترا سلطانی

از دنیای واقعیت تا لمس خیال…

نمایشگاه نقاشی مهرناز تنباکوساز در گالری میرمیران خانه هنرمندان ایران برپا شده است.درآثار این نمایشگاه که سیر نزولی فراوانی نسبت به دیگر نمایشگاه های این نقاش جوان داشته شاهد نوعی داستان پردازی هستیم که کمتر دردنیای نقاشی ایرانی امروزی سراغ کرده ایم… همکارمان در تهران نگاهی منتقدانه به این نمایشگاه داشته است…

شتابزدگی در اجرا

عشق، حوا را مجذوب سیبی کرد که مسبب تمامی زمین بودنش است. با هبوط روح پاک و سبک، انسان مسئولیتی سنگین را برعهده گرفت. مسئولیتی در قبال امانت جسم، که تنها یک ابزار برای زمینی شدن انسان است. برای سنگین شدنش، برای اینکه روی زمین بماند، آن قدر سنگین که دیگر قادر به پرواز نباشد.

” انسان فرشته “های مهرناز تنباکوساز درگالری میرمیران خانه هنرمندان آن قدر می توانستند زمینی و اینجایی باشند که در باور بنشینند.هریک با هبوط شان رنج ها و شادی هایی را که به پیشرفت وتکامل اشان کمک می کند تجربه می کنند، هرکدام به کاری مشغول اند و زندگی می کنند.فضای آثارتنباکوساز فانتزی، رمانتیک وتصویر سازانه است.او که همواره در خلق آثارش بیشترین دقت را می کرد واز نوع آفرینش تابلوهایش ظرافت وخلاقیت پیدا و نمودار بود این بار در چاله ای غوطه می خورد که شاید تنها “شتابزدگی” واژه ی مناسب در بیانش باشد.

شتابزدگی نقاش در بسیاری از تابلوهای وی به چشم می آید. او که در ترسیم طرح های اولیه خود سعی کرده از کمترین خطوط اسکیس استفاده نماید تا تابلوهایش با کمترین حجم رنگ ها و خط ها بیشترین پیام را به بیننده القاء کند دررنگ گذاری های خود تا حد شلوغی پیشروی می کند.رنگ گذاری تابلوها در بیشتر موارد کمترین هارمونی را درخود می بیند.اغلب این نمونه گذاری ها به دلیل رنگ برداری بیش از اندازه تبدیل به بافتی فرسوده در روی بوم شده است.با این که دراین نقاشی ها با فضای ساخت وساز تصویر سازانه روبروئیم اما شلوغی و ازدحام درون آثارش چنان آشفته می نمایاند که بیننده آن ها را جدی فرض نمی کند واز ایجاد ارتباط باز می ماند.اما درنمایشگاههای پیشین همین نقاش ودربازدید از اغلب آثارش متوجه می شدیم که ذهنیات وتصوراتش درقالبی پالایش یافته ومجرد عینیت یافته اند.

نقاش این بار به قصد بازنمایی تکنیکی وقدرت نمایی آناتومیک از فیگورها کمترین استفاده را کرده است. نقاشی های موجود از فیگوراتیوهای انسانی اصول زیبایی شناسی را که ازحرکت دربدن نقاشی ها سراغ داریم به نمایش نمی گذارند.انگار جستجوهای آرام آرام وی درخلق فیگورها متناسب با متریال و رنگ، تلاش وی را درالقای احساسی که درنظر دارد ومفهومی که از تابلوها سراغ داریم، بیان نمی کند.

تنباکوسازنقاش جوان وفعالی است که درنمایشگاههای متعددی حضور داشته است.علاقمندی وی به طراحی اکسپرو، رنگ گذاری های جستجوگرایانه وتعمدش در طراحی نائیو وهمچنین ترسیم فیگورهای دفرمه شده، آثارش را درذهن بیننده ثبت کرده است.

آخرین نمایشگاه این نقاش در گالری میرمیران یکسره انتظارات بیننده را معلق می گذارد.او که برای گریختن از سایه سنگین نقاشان نام آشنا، سعی کرده به شیوه نقاشی خاص خود دست پیدا کند، مولفه های بصری نقاشی اش را که بیننده با آن آشنا است به دست فراموشی بسپرد.

تنباکوسازدراین مجموعه به سمت لکه گذاری های شلخته وطراحی های شتاب زده روی آورده، شلختگی و شتابزدگی که به آشفتگی بصری اثر منجر شده است.طراحی اکسپرسیو وشیوه رنگ گذاری وفیگورهای دفرمه شده جای خود را به ازدحام سطح های رنگی داده است..تنها خصوصیتی که این آثار را می تواند به کارهای پیشین تنباکوسازنسبت داد، فیگور زنی است که در جلوی اغلب تابلوها وجود دارد، فیگوری که تنها صورتش او را به عنوان یک انسان قابل تشخیص کرده است.اگر این زن را از نقاشی های وی حذف کنیم، بک گراند اثر شباهت به شیطنت نقاشان جوانی دارد که برای فروش کارهای خود وبرای فرار از ضعف طراحی، از روی کارهای مشابه نقاشان آبستره کپی می کردند.

اما از مهم ترین رویکردهای این نمایشگاه برای به نقد کشیدن آن ارتباط موضوعی و داستانی هریک از این تابلوها درقبال یکدیگر است.ارتباطی که با خط زنجیره ای مناسبی با هم گره و پیوند می خورند.داستان از تابلویی شروع شده و به دیگر بوم های نمایشگاه برخورد می کند.به این ترتیب ودرتجربه ای خلاقانه نخستین نمایشگاه داستانی درقالب فریم بندی سینما ویا نشانه های تصویر در عکاسی به عنوان نخستین زیرمجموعه های نقاشی نمایشگاهی به معرض عموم درمی آمده است.

معلوم نیست چرا نقاش که با پیش زمینه ذهنی و عاطفی، رنگ گذاری های جسورانه وطراحی اکسپرسیو وپرکشش خود شناخته می شد، به دامن چنین غفلتی غلطیده است.وی که از برخورد فلسفی با نقاشی دست کشیده، با نقاشی های گنگ ورنگ های متعدد وفیگورهای ناتمامش، تلخی را به جان بیننده می ریزد.همواره می توان تلخی و آشفتگی اثر را به آشفتگی ذهن و زندگی هنرمند ودل آشوبی جامعه نسبت  داد، اما برخوردهای ناتمام فرمی ورنگ گذاری های پیاپی الزاما نمی تواند دلیل مناسبی برای قابل قبول بودن یک اثر هنری باشد.

به نظر می آید نقاشی های روی بوم نمایشگاه این نقاش فاقد رویکرد بصری اند وزیر بار تسلط معنایی آثار، رنگ وبویی عامیانه ومهربان پیدا کرده اند.