پرونده/ روایت – هنر روز: وقتی عطاالله خرم، واروژان را به رادیو برد و کار تنظیم و ارکستراسیون آهنگها را به عهدهاش گذاشت، چندان جدی گرفته نشد. اما به تدریج، تنظیمهای او جای خودش را باز کرد. قصه دو ماهی، من و گنجشکهای خونه، جاده و دو پنجره را در همکاری با آهنگسازانی مثل پرویز مقصدی، بابک افشار، پرویز اتابکی، محمد اوشال، حسن شماعی زاده، بابک بیات، فرید زلاند و ترانه سرایانی چون ایرج جنتی عطایی، پرویز وکیلی، اردلان سرفراز، شهیار قنبری، جهان بخش پازوکی و… تنظیم کرد.
واروژان همچنین آهنگسازی و تنظیم کارهایی مثل حرف، بوی خوب گندم، هفته خاکستری، شب شیشه ای و… را نیز به عهده داشت.
از سوی دیگر، موسیقی پاپ نیز در سال ۱۳۴۹، با موسیقی فیلم “حسن کچل” از ساخته های علی حاتمی، و با همکاری واروژان به سینمای ایران راه یافت. موسیقی این فیلم، کار مشترکی بود از واروژان، بابک افشار و پرویز اتابکی.
در این مطلب، گفتههایی از ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، بابک بیات، داریوش و مهرداد پازوکی را که روایتهایی است از واروژان و برای واروژان جمعآوری کردهایم.
ایرج جنتی عطایی: اعتبار ترانه نوین ایران
در روزهای اول که با او و کارش آشنا شدم، در زمینه آهنگ سازی هنرمند موفقی نبود، ولی از آنجایی که در تنظیم و ارکستراسیون بی همتا بود، خیلی زود به یک آهنگساز و آرنژمان بی نظیر بدل شد که در این مسیر ترانه های پل، پوست شیر، خوابم یا بیدارم، همسفر و بسیاری دیگر از کارهایم حاصل همکاری خوانندگان با واروژان بزرگ بود و در واقع می توان گفت واروژان، اعتبار ترانه نوین ایران بود.
شهیار قنبری: “بوی خوب گندم”
همکاری من و واروژان در حقیقت شروع دوران دیگری از زندگی هنری من بود. نخستین ترانه ام در همکاری با او “بوی خوب گندم” با اجرای داریوش بود که باعث شد تا خواننده، آهنگساز و شاعر هر سه به زندان بیفتیم بعدها من در جایی درباره این ماجرا به یاد واروژان نوشتم: “راستی ما چرا آنجا بودیم؟ما که فقط ترانه می نوشتیم و تو ( واروژان ) را داشتیم و دریای صدا های خوش رنگ را و شاعر می گوید از رفیق دلتنگی ها و تشنگی ها: امروز که بی تو، بر ما هزار سال گذشته است، حتی نمی توانم از سنگینی این غیبت بزرگ بنویسم. واژه ها، نیروی موسیقی را کم دارند. واژه های من تو را کم دارند! واروژانِ من..! مرد سازها و آوازها…!
… بعد از این هر جای دنیا که باشد،ترانه قدیس را به یاد عالیجناب واروژان خواهم خواند که خاطرات زیادی با او دارم تمام این ترانه و واژه های نابی که اشاره کردید برای شخصیت منحصر به فرد واروژان ساخته و پرداخته شده است.
بابک بیات: ادامه راه واروژان
به جرأت میتوانم بگویم که واروژان یک عمر در موسیقی ایران جاری است. او یک عمر زحمت کشید تا در موسیقی ترانهای مملکت ما، لحظههای زیبا خلق کند. بسیاری از تنظیمکنندگان موسیقی ایران که بعد از واروژان شروع به کار کردند، راه واروژان را ادامه دادند. او آنقدر بیعقده بود که پیشرفت هر هنرمندی، او را خشنود میکرد. یادم میآید وقتی موسیقی فیلم برهنه تا ظهر با سرعت را به تنهایی میساختم، او مرتب نگران من بود که مبادا نتوانم کار خوبی ارائه دهم ولی وقتی موسیقی فیلم را شنید، از جا بلند شد، مرا بوسید و گفت: معلوم است که خیلی زحمت کشیدهای! و این بوسه و این جمله برای من جاودانه شد.
داریوش: آهنگهایی که از گریه ساخته شد
با آهنگهای او ترانه های بسیاری خواندم و از او چیزهای زیادی آموختم، یک روز برای تمرین ترانه “بوی خوب گندم” به منزل او رفته بودم و در حالی که پیانو می نواخت، چشمم به قاب عکسی افتاد که بالای پیانو بود. عکس یک پسر بچه ای که با چشمان گریان به اطراف خود خیره شده بود نظرم را جلب کرد و به او گفتم: واروژ ببین این بچه هم از نواختن تو به گریه افتاده که او در پاسخ گفت: اتفاقاً این آهنگ از گریه های او ساخته شده. و واقعاً موسیقی پاپ به او بدهکار است و به راستی که جایش خالی است.
مهرداد پازوکی: وقفه در موسیقی پاپ پس از واروژان
واروژان آهنگساز و تنظیم کننده ای بود که در موسیقی سالهای ۵۰ به بعد تحولی ایجاد کرد و به لحاظ استعداد و قابلیتهای خاص خودش، دیگر کسی نتوانست مسیری را که وی آغاز کرد، تداوم ببخشد. پس از درگذشت واروژان وقفه ای جدی در موسیقی پاپ به وجود آمد و متأسفانه هنوز که هنوز است، آن مسیر که می توانست در نهایت به شکل گیری و ایجاد نوعی خاص از موسیقی پاپ هنری ایرانی بینجامد، در مسیر خودش دچار توقف و رکود شد.