خارجی هائی که برای گردش در مرکز شهر تهران قدم می زنند از وفور کالاهای غربی در مغازه ها تعجب می کنند. خیلی راحت می توان در تهران شلوار جین کلوین کلین یا ای فون یا کیف مارک گوچی خرید. آنطور که پیداست در بخش هائی از اقتصاد “بیزنس” روال معمول خود را طی می کند. امّا نباید به ظواهر دل خوش کرد زیرا بخشی از اکثر کالاهای اساسی، حتی چای، از خارج وارد می شوند و به قیمت گران به فروش می رسند. و در کنار سیل واردات قانونی( و غیرقانونی) کالاها بسیاری از سرمایه گزاری های استراتژیک متوقف مانده اند.
به گفته کلمان ترم، پژوهشگر انجمن مطالعات عالی بین المللی ژنو “تحریم ها اقتصاد را می فرسایند و هزینه واردات را بالا می برند”. ایران اکنون سی سال است که، با اوج و فرودهائی، هدف تحریم ها قرار دارد: ابتدا به خاطر گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا در دهه هشتاد، سپس به خاطر حمایت از جنبش های تروریستی و دست آخر نیز به دلیل گسترش برنامه هسته ای. سه قطعنامه ای که سازمان ملل در سال 2006 و 2007 صادر کرد حلقه محاصره را به دور ایران تنگ تر ساخت هرچند نتوانست به هدف اصلی یعنی توانائی ایران برای صدور طلای سیاه خدشه ای وارد آورد.
امّا نفت و گاز که قلب اقتصاد ایران را تشکیل می دهند با این تحریم ها لطمه ای اساسی خورده اند.
تولید روزانه نفت در سطح حدود 4 میلیون بشکه در روز ثابت مانده است که در مقایسه با 6 میلیون بشکه ای که در آستانه انقلاب اسلامی 1979 استخراج می شد و تهران امیدوار بود تا سال 2000 تولیدش را به سطح آن برساند، رقم پائینی است. ایران قادر نیست منابع گاز خود را که دومین ذخیره گاز در جهان به شمار می رود(%6) به بهره برداری برساند و ناگزیر است در فصل زمستان گاز مورد نیاز کشور را از ترکمنستان وارد کند!
شرکت های شل، رپسول و توتال طرح های بزرگ استخراج و ساخت کارخانه های گاز طبیعی مایع را در میدان نفتی عظیم پارس جنوبی که بیست سال پیش در خلیج فارس کشف شد و قطر در آن با ایران سهیم است، به حالت تعلیق در آورده اند. ایرانی ها از اینکه می بینند کشور همسایه آن ها امارات به نخستین صادر کننده جهانی گاز طبیعی مایع تبدیل شده است خشمگین اند. ایران به خاطر منزوی شدن قادر نیست حتی گاز خود را از طریق خط لوله به اروپا بفرستد. به گفته جمشید اسدی، استاد و پژوهشگر مدرسه عالی تجارت دیژون “ایران از نشستی که اخیراً در ترکیه درباره طرح خط لوله نابودوک تشکیل شد حذف شده بود در حالی که سوریه را دعوت کرده بودند”. در مورد طرح “خط لوله صلح” با محوریت ایران ــ ترکیه ــ هند نیز باید گفت که این طرح با تردید دهلی نو مواجه شده است.
آیا مرحله بعدی تحریم ها شامل بنزین خواهد شد؟ شرکت های نفتی اروپائی از طرق قانونی بنزین ایران را به بهای سالانه چند میلیارد یورو تأمین می کنند. ایران چون قادر به ساخت تصفیه خانه با بهره گیری از تکنولوژی غربی نیست 40% بنزین مورد نیاز خود را وارد می کند. آقای ترم می گوید: “ایران نگران این مسئله است و دارد خود را آماده مواجهه با آن می کند. گویا مقامات ایرانی از بهار 2008 ذخایر استرتژیک بنزین را آماده کرده اند که کفاف حدود دوماه نیاز مصرف کنندگان را می دهد”.
کسانی که با هواپیما سفر می کنند از فرسایش ناوگان هوائی تجاری ابراز نگرانی می کنند. به گفته کارشناسان سوانح هوائی پی در پی شاهدی بر این فرسایش است. صنعت اتومبیل سازی ایران نیز بر اثر تحریم ها لطمه دیده است. گسترش شبکه متروی تهران به تعویق افتاده زیرا سرمایه گزاران خارجی ضمانت هائی را که سازمان های دولتی ایران می دهند قبول ندارند. تأمین دارو های مورد نیاز کشور به خاطر تحریم بانک های ایرانی تأمین کننده منابع مالی صنعت داروسازی مختل شده است.
هدف شورای امنیت سازمان ملل آن بود که با اتخاذ تحریم های” هوشمند” مانع لطمه خوردن به مردم شود امّا در این زمینه موفق نبوده است. اقتصاد ایران در سطحی پائین تر از توان بالقوّه رشد خود مانده و بیکاری نسل جوان را تحت فشار قرار داده است. به خاطر تحریم ها هزینه معاملات در بازارهای مالی و واردات کالاها ازطریق واسطه های مختلف بالا رفته و موجب افزایش تورم شده است که یکی از علل گرانی اجناس تا میزان 16% همین مسئله است. میرحسین موسوی، رهبر اعتراضاتی که بعد از انتخاب مجدد احمدی نژاد شکل گرفت مخالف تشدید تحریم هاست زیرا به نظر او: “تحریم ها موجب رنج بیشتر ملتی می شود که هم اکنون نیز از فقر در عذاب است و در آستانه بحران به سر می برد”.
امّا تحریم ها باعث رونق بازار گروهی از جمله کارخانه هائی که تحت سرپرستی مقامات حکومت قرار دارند شده است. آقای ترم می گوید: “تحریم ها باعث رشد بازار سیاه و شبکه های غیررسمی سپاه پاسداران انقلاب می شود که از طرق غیرقانونی به وارد کردن کالاهای تحت تحریم می پردازد. این تحریم ها مانع از آن نمی شود که بنیاد مستضعفان سلاح های ساخت روسیه را از دوبی خریداری کند”. ایران بسیاری از معاملاتش را از طریق این چهارراه بین المللی انجام می دهد. در الیزه گفته می شود که: “پاریس با دوبی کار می کند چون جریان های مالی از آنجا عبور می کنند”. و باید گفت نه تنها جریان های مالی که کالاهائی که مجدداً به ایران صادر می شوند نیز از دوبی عبور می کنند. به گفته آقای اسدی امارات متحده عربی سیاستی سختگیرانه تر در پیش گرفته و از اقامت واسطه های ایرانی در خاک خود جلوگیری می کند.
پیمان کاران دچار تردیدند. بر اساس گزارش” doing business” سال 2010 بانک جهانی در مورد وضعیت داد و ستد، ایران در میان صد و هشتاد و سه کشور در مرحله صد و چهل و دوم قرار دارد. آیا می توان ایران را بازاری برای روسیه و چین که مخالف تحریم ها هستند دانست؟ پاسخ آقای اسدی به این سئوال منفی است و خاطر نشان می سازد که رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین اخیراً از پائین بودن سطح معاملات گله داشت. 22% معاملات بازرگانی چین با اروپا صورت می گیرد در حالیکه این میزان برای کلّ خاورمیانه تنها 4% است.
با این حال ایران با جمعیت هفتاد میلیونی هنوز هم بازاری است که مؤسسات اروپائی نمی خواهند از دستش بدهند. به گفته آقای ترم” مذاکره دولت ها در مورد تحریم ایران دقیقاً همسو با اقدامات اقتصادی و بازرگانی آن ها نیست”. ایتالیا، آلمان، فرانسه و انگلستان در ایران با هم رقابت می کنند تا جائی که سفارت خانه هایشان در تهران، به گفته فردی که ایران را خوب می شناسد، تحت پوشش مطالعات اقتصادی همدیگر را می پایند.
انزوای اقتصادی نسبی ایران باعث شده است که آقای احمدی نژاد با برداشت منظم از ذخایر ارزی درآمد نفت، بخش اعظم این ذخایر را حیف و میل کند. یکی از انتقادات اساسی که متوجه رئیس جمهور ایران است، حتی از جانب محافظه کاران عملگرا، همین مسئله است.
منبع: لوموند 30 سپتامبر