سرانجام محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، با صدور اطلاعیهای رسما کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد.
در نگاه اول به نظر نمیآید این مسئله تاثیر چندانی در آرایش کنونی نیروهای درون جناح راست که «مصلحت» را در حمایت از رئیس دولت نهم دیدهاند و البته “سمبه پرزوری” هم این مصلحت را تقویت میکند، داشته باشد. بنابراین رضایی میتواند در این مسیر بر روی حمایتها و کمکهای برخی گروههای حاشیهای اصولگرا مانند آبادگران جهادی، ائتلاف مردمی اصولگرایان، حزب توسعه و عدالت، تعدادی از نمایندگان مجلس و البته برخی مقامات ارشد کشور و چهرههای شاخص جناح راست که از سیاستهای احمدینژاد دلچرکینند، (مانند قالیباف، لاریجانی، باهنر، توکلی و برخی دیگر) حساب کند.
پایگاه آرای رضایی هم بیشتر در حوزه مناطق غرب و جنوب غرب کشور و استانهای حوزه زاگرس است که این مناطق پایگاه اصلی آرای مهدی کروبی هم به حساب میآیند و از این رو قطعا او بخش نه چندان مشخصی از آرای کروبی را به خود اختصاص میدهد. درباره حجم و کیفیت حمایت نیروهای بدنه سپاه پاسداران از رضایی نمیتوان پیشبینی دقیقی داشت اما با توجه به تغییرات گسترده رخ داده در سپاه در مقایسه با دوران جنگ و خروج اکثر نیروها و پرسنل قدیمی آن در سالهای اخیر، رضایی امید چندانی به این حمایتها نخواهد داشت.
علاوه بر این، رضایی از آن دست نیروهای جناح راست است که علاقه زیادی به اتخاذ ژست مستقل دارد و مواضع سالیان اخیر او علیه طیف محافظهکار این جناح و رابطه نه چندان گرمش با روحانیت سنتی، باعث شده که این طیف هرگز او را جدی نگیرد حتی اگر رضایی در دیدار با مراجع قم به عنوان یکی از منابع اصلی تولید مشروعیت در جناح راست، انواع و اقسام وعدهها را برای جلب حمایت آنها از خود بدهد.
پیشبینی میشود که رضایی با علم به این نقطه ضعفها، به منظور جلب نظر هرچه بیشتر افکار عمومی و بالا بردن پایگاه رای خود، به طرح شعارها و وعدههای فضایی و نقد پرحجم و سنگین عملکرد دولتهای قبلی به ویژه دولت احمدینژاد دست بزند.
با استناد به موارد فوق، میتوان گفت که محسن رضایی در مجموع شانس چندانی برای نقشآفرینی ویژه در انتخابات پیشرو نخواهد داشت مگرآنکه یا در فرصت باقیمانده کاری کارستان انجام دهد که با توجه به پتانسیلهای شخصی و گروهی او و حامیانش بعید به نظر میرسد یا اینکه همای اقبال از “آن دورها” بیاید و بر شانه او بنشیند که تجربه احمدینژاد در انتخابات گذشته این را لااقل در عالم امکان محتمل میسازد.