شاید افسانه “فلوت زن شهر هاملین” را شنیده باشید. نوازنده دوره گردی که با نوای جادویی فلوت اش کودکان “هاملین” را سحر کرد و با خود به ناکجاآباد برد. امروزه “هاملین” را تنها با فلوت زن افسانه ای اش نمی شناسند چرا که زادگاه کاریکاتوریستی افسانه ای هم هست: “سباستین کروگر” که قلم اش مانند ساز فلوت زن، ما را سحر می کند و به دنبال خود می برد.
کاریکاتوریست شهر هاملین
درباره سباستین کروگر
شاید افسانه “فلوت زن شهر هاملین” را شنیده باشید. نوازنده دوره گردی که با نوای جادویی فلوت اش کودکان “هاملین” را سحر کرد و با خود به ناکجاآباد برد. امروزه “هاملین” را تنها با فلوت زن افسانه ای اش نمی شناسند چرا که زادگاه کاریکاتوریستی افسانه ای هم هست: “سباستین کروگر” که قلم اش مانند ساز فلوت زن، ما را سحر می کند و به دنبال خود می برد.
سباستین کروگر متولد 1963 هاملین آلمان، با این همه شهرت و اعتبار، چندان سنی ندارد. او در رشته نقاشی و گرافیک تحصیل کرده و از همان سال های جوانی نام خود را به عنوان نقاش، تصویرگر و کاریکاتوریستی جریان ساز بر سر زبان ها انداخته است. او تا به حال سه مجموعه از کاریکاتور ها و نقاشی های اش منتشر کرده و نشریات معتبری مانند پلی بوی، اشترن، پنتهاوس، لِسپرسو، اشپیگل و یو.اس.تودی به طور متناوب محل نشر آثارش بوده اند، اخیراً بر روی چند پروژه سینمایی هم کار می کند.
کروگر با مهارتی شگرف تکنیک های متنوع نقاشی را در کاریکاتور چهره به کار می برد و از سوژهای اش تابلو هایی ماندگار می سازد. بسیاری از شخصیت های معروف هالیوود ستایشگر، خریدار و البته سوژه آثار چهره او هستند.
اگر ژان مولاتیه هنر کاریکاتور چهره را در دهه 70 و 80 با ساخت و ساز های پُر وسواس و رنگ آمیزی های دقیق و هنرمندانه اش به شکلی از نقاشی نزدیک کرد، کروگر این سیاق را در دهه 90 به اوج و اعتلا رساند. او بیشتر، نقاشی خبره با مهارتی شگرف است که خطوط و تناسبات چهره را عالی می شناسد و استعداد عالی خود را در اغراق چهره و اندام انسانی با این مهارت در هم می آمیزد و آثاری همسنگ با نقاشی های کلاسیک اروپا خلق می کند.
کروگر در آثارش سبک های مختلف نقاشی را به کار می گیرد از طراحی های مدادی تا نقاشی ابستره اما عمده شهرت او ساخت و ساز های پر وسواس و جزئیات او با رنگ اکریلیک است که آثار کم اغراق تر او را به عکس-نقاشی نزدیک می کند.
در اغراق، او بر بدیهیات انگشت نمی گذارد، بزرگتر کردن یک بینی بزرگ از هر کاریکاتوریست آماتوری بر می آید، کروگر آنچه را هم که به چشم من و تو نمی آید می بیند و پر رنگ می کند. او حالات، حرکات و رفتار های انسانی را عالی می شناسد و چهره و اندام را مثل خمیر بازی ورز می دهد و به شکلی که می خواهد در می آورد. کاریکاتورش را از هنری فوندا در فیلم روزی روزگاری در غرب ببینید که چطور به جای چهره در حالت اندام اغراق می کند و تمام حس شخصیت فوندا را در یک قاب به تصویر می کشد و به نتیجه ای بدیع و متفاوت از کاریکاتورهای سنتی می رسد. بی جهت نیست که تایمز لندن درباره اش نوشته : “ کروگر جوهره شخصیت سوژه اش را از خلال کاریکاتور به اختیار خود در می آورد.” گاهی دفرماسیون های شدید اش باعث می شود که تصویری گروتسک و سرشار از حس زوال پدید آورد (مثل پرتره سیلوستر استالونه یا سوفیا لورن پا به سن گذاشته) و گاه با اغراقی ملایم و محبت آمیز شخصیت محبوب اش را نقش می زند (مثل بونو، خواننده یو.تو) در هر حال در شدید ترین اغراق ها شباهت با سوژه را از دست نمی دهد.
اگر کاریکاتور را به شکل سنتی و در سبک دومیه، دیوید لوین یا بسک و سامپه دوست دارید، به عبارت دیگر اگر مانند من ستایشگر “خط” در کاریکاتور هستید شاید که شیوه کار و تکنیک نقاشانه و پیچیده سباستین کروگر که بر رنگ و نور متکی است چندان برای شما دلچسب نباشد اما در هر صورت نمی توانید از ستایش قدرت و استعداد او خودداری کنید! گشتن در گالری سایت شخصی او مثل چرخیدن در شهرکی مدرن با ساختمان هایی عظیم و “های-تک” است، نیم ساعتی با دهان باز به گرد بناها می چرخید و سرشار از حس تحسین و اعجاب نسبت به جزئیات و اتصالات و مصالح مدرن می شوید اما آخر سر بعید نیست احساس غریبی کنید و دل تان برای خانه های سنگی “فرانک لوید رایت” تنگ شود!