ازاستیصال تا سقوط

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

زمستان سیاه دیگری می رسد. مردمان صاحب یکی از بزرگترین منابع نفت وگازجهان ناچارند شبانه درمقابل بانک صف بکشند  تا با گدائی ثروت ملی خود، سوخت را امروز و نان را فردا به چند برابر قیمت بخرند.

ستم ملی دیرگاهی است از کردستان دلاور و آذربایجان قهرمان به زادگاه رستم دستان رسیده است. “عدالت سریع‌السیر و اعدام سرپایی” جوانان گرسنه و بیکار بلوچ، تنها پاسخی است که “نظام” دارد. تروری راکه موردپذیرش هیچ کس نیست بهانه می کنند وگوش بر سخنان  مولانا عبدالحمید امام جماعت صلح جوی اهل سنت می بندند که همه بغض فرو خورده بلوچ را در خود دارد.

آتش، دوباره به جان جنگل های رودبار گیلان افتاده است. قطر با عملیاتی کردن دو خط تولید شش و هفت پروژه “قطر گاز” با ظرفیت تولید حدود هفت میلیون و ۸۰۰ هزار تن به رکورد تولید ۷۷ میلیون تن  به مقام بزرگترین تولیده کننده گاز مایع  در جهان رسیده است. این گاز مایع  از سفره مشترکی با ایران استخراج می شود که کشتی جمهوری  اسلامی درآن به گل نادانی نشسته است.
اخلاق چنان بر جامعه حاکم شده که دود ازسر انسان بلندمی شود. هفته پیش خبر رسید که “ نظام” دختران ایرانی را برای کسب نفوذ دراختیار شیوخ عراقی می گذارد و عنوان دیگری بر عناوین جمهوری اسلامی افزوده می شود.

این هفته فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ از کشف سه میلیون سی دی مستهجن خبر می دهد. منظورش همان فیلم های پورنو است که مانند همه چیز درجمهوری اسلامی نامی دیگر دارد.

 د رهمان حال که در یک گوشه تهران این فیلم ها رامی سوزانند، در جای دیگر دستور به حذف موسیقی پاپ از جشنواره موسیقی فجر می دهند. در محل دیگری، رحیم مشائی که بقول محمدیزدی “می خواهد باپول باداورده مردم رئیس جمهور” شود، علم دفاع از موسیقی رابلند کرده است. مکارم شیرازی که در موسیقی شیرینی شکر را نمی یابد علیه او برخاسته است. حسین شریعتمداری که می نویسد از سیلی خوردن یک نفرهم ناراحت می شود، مرجع تعیین می کند و از خلال مقاله اش معلوم می شود هدف از سفرهای “آقا” به قم از جمله زمینه سازی حذف هاشمی رفسنجانی بوده است. همکار مامسعود بهنود هم ازمقاله برادر حسین رمز گشائی می کند: “ماجرای حذف هاشمی بزرگ‌تر از حادثه حذف آیت‌الله شریعتمداری و هم حذف آیت‌الله منتظری است…”

 

این است فضای “آزادترین کشور دنیا” وهر کس هم به اعتراض دهان بگشاید از  رئیس دانای اقتصاددان تا جعفر پناهی فیلسماز و احمد غلامی روزنامه نویس و نسرین ستوده وکیل باید زندان راانتظار بکشد و بداند حتی با خانواده اش در روز عاشورا چنان خواهند کرد که یزید روسفید گردد. آخرین نمونه اش رفتار با بستگان نوریزاد نویسنده:

”….ما ظهر عاشورا با لبی تشنه و قلبی ترک‌خورده مقابل اوین نشستیم و - حتی به توصیه‌ی ماموران - با صدای آرام زیارت عاشورا خواندیم. ناگهان در مقابل چشمان حیرت‌زده ی ماموران انتظامی، برادران شریف و بزرگوار لباس شخصی، بی‌هیچ کلامی، دعا از ما ربودند و حجاب از سر ما کشیدند و بر سر و دست ما تا توانستند، نواختند و تنها خدا شاهد است که در ظهر عاشورا، چه کردند با ما… تنها چیزی که در خاطرمان مانده، صحنه‌ کشیده‌شدن بدن مادرمان بر روی زمین است…”

 از درون این متن است که در دومین عاشواری بعداز جنبش سبز، “یزید زمان” به القاب رهبر جمهوری اسلامی افزوده و توسط محسن مخملباف به ثبت تاریخ داده می شود.

اجامر واوباشی که دستگاههای امنیتی به آنها ماموریت داده اند جامه روزنامه نگاری بپوشند به معترضان دور از دسترس دشنام می دهند که یکی از آنها “پیرزن” است و خطاب به شیرزنان ایران که در برابر سازمان ملل در ژنو، سرمای هولناک زمستان امسال را به جان خریده اند تاصدای زندانیان در بند را آفتابی کنند.

کسی نیست به بازجویان روزنامه نویس بگوید رهبران آنها اغلب فقط دو سال از خدا کوچکترند. اما تحقیق جالبی نشان  می دهد زنان معترض از میان بزرگترین جامعه مهاجر قرن آمده اند: “چهار و نیم میلیون ایرانی مهاجر می تواند به راحتی، جمعیت یک کشور باشد؛ هر چند شاید کشوری کوچک، اما هم اندازه جمعیت کشورهایی مانند کرواسی، گرجستان، لبنان، و یا نیوزیلند.”

و اکثریت این انبوه مهاجران ازایرانی  گریخته اند که طبق اسناد تازه منتشره ویکی لیکس حتی مهمترین فوتبالیست هایش در سازمان های اطلاعاتی اش  پرونده دارند. دولتش ماهانه 25 میلیون دلاربه سازمان تروریستی حماس کمک می کند. و چنان غارت درآن گسترده است که خبر دستگیری “یک شهروند ایرانی و سه شهروند جمهوری آذربایجان که در حال حمل غیر قانونی اسکناس‌هایی به ارزش ۲۰ میلیون دلار از استانبول ترکیه به روسیه بودند” در میان خبرها گم می شود.

و یکشنبه، سرانجام ناگهان  نوبت حل همه مسائل می رسد. هدفمند سازی یارانه ها با پول امام زمان و در حضور نظامیان آغاز می شود. هنوز روشن نیست که این “جراحی” عمل به خواست بانک جهانی برای رسیدن به سازش های نهان است، ریشه در برچیدن سیاست اقتصادی برنهاده توسط هاشمی رفسنجانی دارد و یا…..

آیا دست گذاشتن برنان مردم سبب غلبه انفجار بر اصلاح خواهدشد و یا…

اما به روشنی ظهر تابستان تهران می توان”مواضع سخت‌تر واشینگتن برای رساندن پیام مهم به تهران” رادید و دراخبار نشانه های بسیار یافت که این تیتر نیوزویک تنها شامل دولت امریکا نیست و تا کنار گوش ایران ادامه دارد.

پس لرزه های افشای اسناد ویکی لیکس مبنی  براینکه “عربستان سعودی، رهبری طرف های مقابله با ایران را عهده دار شده است” تازه امیر قطر راروانه ایران کرده است که رابرت گیتس حرف تازه ای  می زند. وزیر دفاع ایالات متحده که به تازگی از دو کشور حاشیه خلیج فارس دیدن کرده است، با اشاره به حمایت کشورها منطقه از تحریم‌های اتخاذ شده علیه جمهوری اسلامی، می گوید: “این کشورها به شدت نگران «رویه تهاجمی» ایران هستند.” امیر قطر هم به زبان دیپلماتیک همین را به سیدعلی خامنه ای می گوید.

از این دیدار معلوم می شود لبنان هم شاهد حوادث تازه ای به زیان جمهوری اسلامی خواهد بود. اسناد ویکی لیکس ردپای جمهوری اسلامی  و شخص رهبر جمهوری اسلامی را در ترور رفیق حریری و اعلام آن در دادگاه بین المللی علنی کرده است.

پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای این است: “دادگاه حریری فرمایشی است و هر حکمی بدهد مردود است.”

سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان و فرزند رفیق حریری، سیاستمدار ترور شده لبنانی، که تازه از تهران برگشته، براعتبار احکام بین‌المللی تأکید می کند. فیلیپ کراولی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا صریحتر حرف می زند: “دادگاه بین المللی تحت اختیار رهبر جمهوری اسلامی نیست، بلکه دادگاهی است مستقل که به بوسیله سازمان ملل برپا شده است.”

و تازه این سند مهم ویکی لیکس علنی شده است “سوریه خطاب به ایران: در حملۀ تلافی‌جویانه ضدّ اسراییل شرکت نمی‌کنیم”، که تحریم شرکتها و بانک های مرتبط با سپاه پاسداران، کشتیرانی جمهوری اسلامی و بخش انرژی ایران کلید می خورد.

پرویز فتاح، وزیر سابق نیرو و مدیرعامل بنیاد تعاون، بیمه معلم،  شرکت نفت و گاز پارس، شرکت کشتیرانی لاینر ترانسپورت کیش، بانک مهر، بانک انصار و بنیاد تعاون سپاه  به  فهرست شرکت ها و افراد مورد  تحریم های آمریکا  افزوده شده اند.

روز بعد هم آخرین بانک ایتالیایی قابل دسترس برای معاملات نفت خام ایران، تأمین مالی داد و ستدهای نفتی تهران را متوقف می کند.

و تازه این از نتایج سحر است. هفته‌نامه فارن پالسی در تحلیلی از سیاست‌های راهبردی آمریکا در قبال ایران، خاطرنشان می‌کند که عدم پیشرفت سریع در مذاکرات هسته‌ای اخیر احتمالا بار دیگر برخی از تحلیل‌گران و سیاست‌گذاران آمریکا را به طرفداری از سیاست “تغییر رژیم” سوق خواهد داد.
و همه این اتفاقات در آستانه دور دوم گفت وگوهای گروه موسوم به پنج به علاوه یک با ایران روی می دهد که در آغاز سال جدید مسیحی در ترکیه انجام خواهد شد.

دولت کودتا که “تلاش های پنهانی اش برای توافق با 1+5” فاش شده، همچنان به حماسه سرایی درباره نشست ژنو ادامه می دهد، منوچهر متکی را با بیرحمی و بی ادبی حذف می کند  تا تیم مذاکره کننده به سودنظامیان یکدستر شود. علی اکبر صالحی یک زاده دیگر درعراق- کربلا- زمام امور وزارت خارجه را عهده دار می شود و به ترکیه و عربستان در روابط خارجی جایگاه خاص می دهد.

 آخر هفته هم احمدی نژاد روانه ترکیه می شود. در یک بازی مشابه، روسیه سودسرشاری از مساله اتمی به جیب زده و سپس به موضع مخالف رفته است. حالا ظاهرا نوبت ترک هاست که بر سر سفره میلیاردی بنشینند.

کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم برای یکدست کردن کامل مخالفان نظام، قطع کامل روابط دیپلماتیک با دولت انگلستان را تصویب می کند.

ودر برابر این جهان متحد، دولت جمهوری اسلامی، سرطانی، عاجز و بی انضباط، – به تعبیر مجید محمدی-،  مدام کوچکتر و منزوی تر می شود. شایعه پرس می گوید که رئیس دولت کودتا د رخلوت رهبر جمهوری اسلامی را “یارو” خطاب می کند. اخبار حکایت دارد: “در مصاحبه احمدی نژاد و در پیام کوتاهی که به مناسبت اولین روز اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها داد تصاویر آیت الله خمینی و خامنه ای بر خلاف همیشه پشت سرش نبود.”

هیات تحقیق و تفحص مجلس اعلام می کند که شرکت مخابرات به صورت صوری و کاملا غیر رقابتی به سپاه پاسداران واگذار شده و برگزاری مزایده برای رعایت ظاهری مقررات بوده است.

مهرداد بذرپاش در پی انتقاد از دخالت های اسفندیار رحیم مشایی در امورسازمان ملی جوانان به دستور احمدی نژاد برکنارمی شود.

غلامحسین محسنی اژه ای، پرونده فساد مالی محمد رضا رحیمی، معاون اول رئیس دولت کودتا، رادوباره باز می کند. مکارم شیرزای ومحمد یزدی برای رحیم مشائی شمشیر را از رو می بندند.

و هفته نامه نیوزویک پرسش مهمی رامطرح می کند: “هراس تازه حکومت ایران از چیست؟”

جواب را رهبران نمادین جنبش دموکراسی خواهان ایران می دهند.

محمدخاتمی می گوید: “برخوردها بی‌اثر است؛ جنبش دانشجویی موتور جنبش سبز است” میر حسین موسوی به “خشم فروخورده‌ مردم آگاه و مظلوم” اشاره داردو ومهدی کروبی بدرستی بر “مقاومت زندان”  دست می گذارد: “ پیام ایستادگی شما را نسیم سبز آگاهی دهن به دهن و سینه به سینه به همه‌جای ایران عزیز رسانده است.”

و شاید ازهمه اینهما مهمتر  مقامات امنیتی در لباس “قضا” هستند که پرده از ناتوانی “نظام” بر می دارند.

غلامحسین محسنی اژه ای، می گوید: “دلیل برخورد نکردن با این افراد این است که سیاست نظام در حال حاضر، اقتضای این امر را ندارد.” و صادق لاریجانی مقر استبداد را نشان می دهد:‌ “برای محاکمه سران فتنه تنها از رهبر سفارش می‌گیریم.”
شب یلدائی دیگر در دل دیرپاترین و سیاهترین شب تاریخ ایران، پائیز را به زمستان پیوند می زند.

جمهوری اسلامی ایران درزمستانی دیگر با مژده بهار همیشه آمد. سی واندی سال پس از آن نسرین ستوده وکیل زندانی می گوید: “استیصال حکومت، از این آشکار تر که حالا زن و بچه زندانیان سیاسی را دستگیر می کند؟”

مصطفی تاج زاده، از یاران اصلی انقلاب اسلامی از زندان  خطاب به بازجویش می نویسد: “وزیر و وکیل شدن افراد فاسد و زندانی شدن منتقدان سالم، از نشانه‌های استحاله‌ جمهوری اسلامی است.”

جلال طالبانی رئیس جمهور عراق - طبق یکی دیگر از اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس “وضعیت رژیم راقویا بی ثبات و ولی فقیه ارتجاع را فلج شده” عنوان می کند.

ومهمتر ازهمه از قول رئیس جمهور اسبق ایران، ریاست کنونی دو نهاد مهم جمهوری اسلامی واز ستون های اصلی و اولیه انقلاب، حرفهائی منتشر می شود که تکذیبش ازاهمیتش چیزی کم نمی کند. ذکر این سه نکته از طرف هر که باشد عین واقعیت است:
اول، قانون اساسی جمهوری اسلامی که بخش قابل توجهی از آن متاسفانه به طاق نسیان سپرده شده است، اشکالات جدی دارد و می باید در زمان مقتضی اصلاح شود. مهمترین اشکال: اختیارات متعدد و فراوان نمی تواند در دست یک نفر متمرکز باشد، چنین تمرکزی غالبا به فساد منجر می شود.
دوم، شواهد امر حکایت از آن دارد که آیت الله خامنه ای نسبت به آینده نظام و رهبری پس از خود در حال برنامه ریزی و تمهید مقدمات هستند. به نظر می رسد معظم له پسرشان “آقا سید مجتبی خامنه ای” را برای این مهم صالح تشخیص داده اند.
سوم، با این شیوه غیرمدبرانه و ضد کارشناسی که کشور اداره می شود، نتیجه ای جز سقوط در طالع آن متصور نیست. مسئولان نظام بنام دین آنقدر بد عمل کرده اند که اگر گفته شود در آینده شاهد “نظام سکولار” خواهیم بود، دور از انتظار نخواهد بود.

برای حوادث مهم تاریخی نمی توان زمان تائید کرد. از استحاله واستیصال تا سقوط چه حوادث که بگذرد.

مجمع عمومی درآخرین ساعات دیشب (چهارشنبه)اول د یماه 1389 قطعنامه نقض حقوق بشر در ایران را با اکثریت آراء تصویب می کند. انگار “سایه” است که پشت تریبون قرار می گیرد و می خواند:

چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم

برخیزم و بگشایم بند از دل پر آتش
وین سیل گدازان را از سینه فروریزم

چون گریه گلو گیرد از ابر فرو بارم
چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم

ای سایه ! سحرخیزان دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم