من دچار خفقانم، خفقان!

نویسنده

khafaghan.jpg

‏عکس:از سایت جواد منتظری

شیرین کریمی

نشست اعتراضی‎ ‎نمایندگان‎ ‎مطبوعات، اعضای کمپین یک میلیون امضا، روزنامه نگاران و فعالان‎ ‎اجتماعی فرهنگی و ‏سیاسی در اعتراض به بازداشت مریم حسین خواه و جلوه جواهری، در محل انجمن صنفی روزنامه نگاران، در شعر ‏فریدون مشیری که آرش آشوری در سایت کسوف آورده، توصیفی همه جانبه دارد: من دچار خفقانم، خفقان!‏

مشت می‌کوبم بر در

پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها

من دچار خفقانم، خفقان!‏

من به تنگ آمده‌ام، از همه چیز

بگذارید هواری بزنم،

‏-آآآآآآی!

با شما هستم!

این درها را باز کنید!

من به دنبال فضایی می‌گردم،

لب بامی،

سر کوهی،

دل صحرایی

که در آنجا نفسی تازه کنم.

آه!

می‌خواهم فریاد بلندی بکشم

که صدایم به شما هم برسد.

من هوارم را سر خواهم داد،

چاره درد مرا باید این داد کند.

از شما خفتهء چند،

چه کسی می‌آید با من فریاد کند؟

و همراه با این گزارش تصویری

‎ ‎دیوارهای پر از عکس‏‎ ‎

آیدا سعادت و مریم مالک‎ ‎هم درسایت تغییر برای برابری “روز اعتراض” را چنین به تحریر کشیده اند:‏

‏”انجمن صنفی روزنامه نگاران روز پنچ شنبه 22 آذرماه، میزبان جمع کثیری از نمایندگان‎ ‎مطبوعات و نشریات ‏اعضای کمپین یک میلیون امضا و نیز روزنامه نگاران و فعالان‎ ‎اجتماعی فرهنگی و سیاسی بود که در اعتراض به ‏بازداشت مریم حسین خواه و جلوه جواهری‎ ‎گرد هم آمده بودند. یک ماه از بازداشت مریم و دو هفته از بازداشت جلوه ‏می گذرداین نشست به درخواست تعدادی از روزنامه نگاران عضو انجمن صنفی که به‏‎ ‎تهدید امنیت شغلی روزنامه ‏نگاران و نیز برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان زن‏‎ ‎اعتراض داشتند برگزار شد. به رغم اینکه نشست مذکور در ‏دفاع از حقوق مطبوعاتی این‎ ‎دو روزنامه نگار و وب نگار برگزار شده بود، حضور جمع کثیری از طیف های مختلف‏‎ ‎مطبوعاتی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دانشجویی و حقوق بشری وکلای روزنامه نگاران و‏‎ ‎فعالان جنبش زنان و نیز ‏خانواده های مریم حسین خواه و جلوه جواهری این برنامه را به‎ ‎یکی از پرشور ترین نشست های اخیر انجمن صنفی ‏روزنامه نگاران تبدیل کرده بود”‏‎.‎

در ادامه گزارش می خوانیم: دیوارهای سالن اجتماعات انجمن صنفی روزنامه نگاران با پوسترهایی از‏‎ ‎مریم حسین ‏خواه و جلوه جواهری و مریم نوربخش روزنامه نگار متوفی و نیز شعارهایی در‏‎ ‎اعتراض به ادامه بازداشت این دو نفر ‏پوشانده شده بود. “جرم روزنامه نگاران زن‎ ‎چیست؟”، “تشویش اذهان عمومی یا تنویر افکار عمومی؟”، “سانسور ‏کلمات کافی نبود؟ دست‏‎ ‎به حذف حق طلبان می زنند”، “نوشتن از قوانین تبعیض آمیز تشویش اذهان عمومی نیست” از ‏جمله شعارهایی بود که بر دیوارهای انجمن صنفی روزنامه نگاران به چشم می‎ ‎خورد‎.‎ابتکار جالب کمیته ی هنری ‏کمپین یک میلیون امضا، ماسک هایی با علامت‏‎ ‎ضربدر سیاه در اعتراض به ادامه بازداشت دوستانشان بود که توجه ‏شرکت کنندگان در‎ ‎مراسم را به خود جلب کرده بود. به طوری که تعدادی از شرکت کنندگان نیز به تبعیت از‎ ‎آنان این ‏ماسک ها را بر چهره زدند‎.‎

‎‎اصل بر مجرمیت‎ ‎است، نه بر برائت‎‎

و اما سخنرانان چه گفتند؟

‏”گوهر بیات مادر جلوه جواهری در خصوص بازداشت دخترش و مریم حسین‎ ‎خواه گفت: مریم یک روزنامه نگار است ‏و جلوه تحقیقاتش در مورد زنان است. هر دو فعال‎ ‎اجتماعی هستند، جوانانی که در زندان هستند. اینها برای حقوق زنان ‏تلاش کردند. مگر‎ ‎اینطور نیست که از دامن زن مرد به معراج می آید من خودم که یک زنم می بینم هزاران‎ ‎مشکل ‏وجود دارد و حقوق ما را هم رعایت نمی کنند پس چطور از ما می خواهند بچه هایمان‎ ‎را پرورش دهیم. جلوه و مریم ‏برای کودکان کار زحمت کشیدند و برای حقوق اجتماعی‎ ‎دخترانمان زحمت کشیدند. باید از این جوانان پشتیبانی شود نه ‏اینکه به زندانشان‎ ‎ببرند.‏‎”‎

‏”کاوه مظفری همسر جلوه جواهری، حاضرین را مورد خطاب‎ ‎قرار داد و گفت: از شما می خواهم هیأت منصفه ی ما ‏باشید. شما بگویید جلوه کدام‎ ‎امنیت را به خطر انداخته است. جلوه ای که فقط به خاطر امنیت زنان این مملکت تلاش‎ ‎کرده امنیت چه کسانی را به خطر انداخته است. آیا امنیت ملی ما از امنیت زنان‎ ‎کشورمان جداست؟…. اینکه نمی دانم ‏حتا اسم قاضی چیست یا دادستان کیست‎ ‎و در آنجا چه خبر است مرا عصبانی کرده است. به این موارد اعتراض دارم اما ‏اینجا نمی‎ ‎شود اعتراض کرد. تنها می توان دفاع کرد‏‎.‎‏..چون اینجا اصل بر مجرمیت‎ ‎است و نه بر برائت، میخواهم ‏بگویم که جلوه چه کارهایی نکرده است. جلوه تاکنون تفنگ‎ ‎به دست نگرفته است. تا به حال برای تهدید کسی چاقو هم به ‏دست نگرفته! جلوه تاکنون‎ ‎قصد بر اندازی نداشته، دزدی نکرده، از دیوار بالا نرفته است. تا حالا از هیچ جاسوسی‎ ‎پول ‏نگرفته است.. از امریکای جهانخوار هم پولی نگرفته. هیچ کدام این کارهای عجیب‏‎ ‎غریب را انجام نداده.. اما جلوه ‏نوشته است. با زنان این مملکت حرف زده است برای‎ ‎اینکه برای آنان امنیت بیاورد با ایشان حرف زده است. جلوه مقاله ‏و گزارش نوشته، ترجمه کرده، جلوه تحقیق کرده است و گاهی هم برای زنان این مملکت گریه کرده است.‏‎ ‎نمی دانم چرا ‏باید دفاع کنم اما اینجا نمی شود تند تر از اینها حرف زد، نمی شود در‎ ‎باره ی حقوق حرف زد. ممکن است بعضی ها ‏فکر کنند ما می خواهیم به ایشان حمله کنیم‎..‎‏. نه اینها حرفهای حداقلی است. من می خواهم از این حقوق حد اقلی دفاع ‏کنم.‏‎ ‎میخواهم بگویم حق داریم زنده بمانیم و برای این حقمان تلاش می کنیم، مبارزه می‎ ‎کنیم و هزینه می دهیم.” ‏

در ادامه این جلسه سمیه فرید و سارا لقمانی، از دوستان جلوه جواهری و مریم حسین خواه، گزارش های این دو فعال ‏حقوق زنان از زندان را برای حضار خواندند‏‎.‎

‎ ‎مقاومت در برابرتغییر وضع موجود‎ ‎

سپس نوبت به پروین بختیار نژاد، دیگر فعال حقوق زنان و روزنامه نگار رسید تا بگوید: “خواسته ی تغییر همواره از ‏طرف‎ ‎آنانی که تغییر به وحشتشان می اندازد با مقابله مواجه شده است…در مقابل‎ ‎پافشاری عده ای برای نگهداشتن ‏وضع موجود، تلاش، فداکاری و از خودگذشتگی عده ای همچون‎ ‎مریم حسین خواه و جلوه جواهری است که راه را ‏برای افق های روشن تر که فقط با تغییر‎ ‎در وضع موجود اتفاق می افتد باز می کند‎.“‎

سخنران بعدی این نشست اعتراضی، محمد شریف، استاد‎ ‎دانشگاه علامه طباطبایی و حقوقدان بود که گفت: “معاهدات ‏حقوق بشر تکلیف محض است، دولتها متهم‎ ‎اصلی در حقوق بشر هستند این نکته بسیار بسیار مهم است که ما بدانیم ‏دولت ها متهم‎ ‎اصلی نقض حقوق بشرند و ما نمی توانیم با متهم اصلی حقوق بشر، به گونه ای صحبت کنیم‎ ‎که یک ‏طرف قرارداد و در مقابل ما ایستاده. گاهی دولت توان حمایت از حقوق بشر و‎ ‎شهروندی را ندارد مانند دولت بوسنی و ‏هرزگوین در برابر صربهاو یا افغانستان در‎ ‎برابر طالبان. گاهی در بلایای طبیعی تواناییش را ندارند مثل سیل و زلزله، ‏منتها‎ ‎اینها استثناء است. دولت هایی که حقوق بشر را نقض می کنند متهم هستند نه این‎ ‎استثناها. بنابراین این عبارات و ‏الفاظ و اسناد را که ما می خوانیم اینها روی کاغذ‏‎ ‎است تا چیزی که وجود دارد در جامعه است نه در کاغذ. ما گویی ‏دچار یک توهم شدیم، ما‎ ‎باید در نظر داشته باشیم که آنچ وجود دارد در خود جامعه است نه روی کاغذ. این‎ ‎عبارات ‏میثاق ها را از کاغذ بیرون آوردن شوخی محض نیست. چیزی را که ما می بینیم‎ ‎اینهاست [اشاره به عکس مریم و ‏جلوه] در زندانها است و شوخی نیست. کشورها به عنوان‏‎ ‎متهم اصلی نقض حقوق بشر با این اسناد چطور برخورد می ‏کنند؟ دولتها این اسناد را می‎ ‎پذیرند و باید تعهد به اجرا داشته باشند”.‏

‎ ‎بی تناسبی وثیقه با جرم‎ ‎

نسرین ستوده، وکیل مریم حسین خواه به دعوت زهره ارزنی، وکیل جلوه جواهری که از گردانندگان برنامه‏‎ ‎نیز بود ‏پشت تریبون قرار گرفت و ضمن سخنانی با تاکید بر اینکه “وثیقه باید با نوع جرم، شخصیت متهم‎ ‎و یا امکان متواری ‏شدن وی تناسب داشته باشد” اظهار داشت: “رقم سنگین وثیقه های صادر شده نه با شخصیت‏‎ ‎متهمان تناسب دارد و نه ‏با نوع جرمشان. در پرونده ای که خود من وکیل هستم در یک‎ ‎تجاوز خانگی که منجر به تولد فرزند نامشروع شده بود ‏دادگاه کیفری استان مبادرت به‎ ‎صدور یک میلیون قرار وثیقه می کند بنا بر این این دوستان ما که به نام متهم در‎ ‎دادگاه ‏حضور پیدا می کنند جرائمی خیلی سنگین تر از یک قتل عمد مرتکب می شوند که‎ ‎وثیقه های حداقل صد میلیونی برای ‏آنها صادر می شود و گاهی وثیقه های هشتصد میلیونی‏‎ ‎هم داشته ایم.‏‎”‎

ستوده با اشاره بر تاکید قانون بر لزوم در دست بودن مدارک کافی برای‎ ‎بازداشت متهمان گفت: “در شیوه های برخورد ‏غیر قانونی با این فعالان ابتدا اتهامی را‏‎ ‎برای افراد در نظر می گیرند و آنان را بازداشت کرده و در قرنطینه قرار ‏میدهند به‎ ‎گونه ای که هیچ کس اعم از خانواده و وکلای آنان قادر به ملاقات با آنها نباشند و پس‏‎ ‎از آن طی تحقیقات دست ‏به جمع آوری مدارک می زنند. در یک مورد، پرونده ی آقایی که از‎ ‎فعالان جنبش زنان هستند و به این اتهام بازداشت ‏شده اند، دادیار درخواست جمع آوری‎ ‎مدارک را داده و دستور داده است که متهم را به طور نامحسوس تحت نظر قرار ‏دهند و اگر‎ ‎موارد اخلاقی سوء مشاهده شد گزارش بدهند. چطور است که کسی را به اتهام مشارکت در‎ ‎جنبش اجتماعی ‏می گیرند و بعد قرار است موارد سوء اخلاقی به شما گزارش شوند.“‏

‎ ‎اگر تشویش این است، مرگ بر ما‎ ‎

شهلا لاهیجی، دیگر سخنران این نشست گفته های خود را این گونه آغاز کرد‎:‎‏ “زمانی که در کوچه های انقلاب می ‏دویدیم آرزویمان این بود که آنچه بر جامعه مستولی‎ ‎میشود چیزی فراتر، برتر، بیشترو بهتر انسانی باشد از آنچه که در ‏دسترس داشتیم. آیا‎ ‎امروز باید بگرییم برای اینکه آنچه را هم داشتیم از دست دادیم؟ جرم دوستان ما که‎ ‎زندانی هستند ‏چیست؟ چه گفتند جز انتقاد از قوانینی که باید منسوخ شود؟ زمانه پویاست‎ ‎و به پیش می رود. قوانین صد سال پیش ‏امروز کاربرد ندارد همانطور که زندگی ما زندگی‏‎ ‎صد سال پیش نیست. این ساده ترین، طبیعی ترین، کوچکترین و ‏حداقل خواسته های جامعه‎ ‎است. خواسته های زنان و مردان….تصور بکنید اگر بناست اذهان عمومی ما اینچنین مشوش ‏شود مرگ بر ما! اگر‎ ‎بنا ست که ذهن ما آنقدر ترسان باشد که حتی نظر دیگران را نخواهد بشنود بگذارید به‎ ‎شهر ‏مردگان به شهر خاموشی بپیوندیم. نه! باید این واقعیت را بفهمند که دیگر این‎ ‎دوران قابل دوام نیست. تا کی می شود که ‏دوستان ما به صورت سمبلیک بر دهانشان چسب‎ ‎بزنند و بگویند دیگر حرفی نمی زنیم؟ من به کسانی که تصور می کنند ‏با چنین روشی می‎ ‎شود جامعه را به سکوت واداشت اعلام میکنم بترسید از جامعه که از حرف ساکن بماند”.‏

آسیه امینی، روزنامه نگار و فعال زنان وحقوق بشرو سخنران بعدی جلسه از جمله گفت: “امروز، دقیقا روزی که ‏گردهم‎ ‎آمده ایم تا در مورد مریم حسین خواه و دوست عزیز دیگرمان جلوه جواهری صحبت کنیم، سالروز روزی است ‏که چهار سال پیش 13 دسامبر 2003، سران کشورهای جهان در سوئیس گرد‎ ‎هم آمدند تا با هم پیمان نامه ای را برای ‏گسترش جامعه ی اطلاعاتی در جهان امروز‎ ‎امضا کنند… کشور ما امضا کننده ی‎ ‎این بیانیه است. ما متعهدیم ضامن این ‏باشیم که جامعه اطلاعاتی به زنان قوت ببخشد و‎ ‎مشارکت کامل آنان رابه طور برابر در همه عرصه های اجتماعی و ‏حاکم تبدیل کند و از‎ ‎فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی برای این هدف بهره بگیرد. شما را دعوت می کنم به اینکه ‏عادلانه قضاوت کنید. آیا آنچه که امروز بر ما می رود پاسخ مناسبی به امضا ی این‎ ‎تعهد بین المللی است؟ آیا ما نباید ‏پاسخگویان به این تعهد بین المللی را دعوت کنیم‎ ‎که توضیح مناسبی به ما و سایر همپیمانان خود بدهند. به اینکه آیا دو ‏زن که کاری به‎ ‎جز تعهدی که کشور ما و دولت ما به دنیا داده انجام نداده اند باید امروز در زندان‎ ‎باشند و فردا معلوم ‏نیست کدام یک از مدافعان حقوق زنان و مدافعان حقوق بشر؟‎”‎

‎ ‎اعتدال و خشونت‎ ‎

ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار، فعال زنان و‎ ‎مسئول سایت کانون زنان ایرانی سخنران بعدی بود که خواست از مریم و ‏جلوه و مریم بگوید: “هر سه زن، هر سه روزنامه‎ ‎نگار، هر سه از طبقه متوسط با درآمد متوسط شاید رو به پایین. از ‏مریم نوربخش شروع‎ ‎می کنم که از میان ما رفت، روزنامه نگار اجتماعی حوزه زنان، با شور زیاد اغلب‎ ‎برنامه های ‏جنبش های مدنی، به ویژه زنان و دانشجویان حضور پیدا می کرد. روزنامه نگار‎ ‎حق التحریری با حقوقی اندک که حتی ‏برای پرداخت کرایه تاکسی اش کافی نبود. چند هفته‎ ‎پیش بود که با او صحبت می کردم، می دانستم که پس از ده سال ‏هنوز در هیچ روزنامه ای‎ ‎استخدام رسمی نیست و هیچ بیمه ای ندارد پرسیدم چقدر درآمد داری؟ با همان معصومیت‎ ‎همیشگی اش گفت بد نیست. در آخرین نشریه ای که کار می کردم ماهانه بین 30 تا 50 هزار‏‎ ‎تومان می گرفتم اما خب ‏همان هم تعطیل شد…به یاد می اورم در هشت مارس به هنگام تهیه‎ ‎گزارش از نیروهای لباس شخصی آنچنان او را ‏کتک زدند که تا یک هفته از درد نمی توانست‏‎ ‎که بخوابد. بارها از خودم پرسیده ام مامورانی که او را می زدند، می ‏دانستند که‎ ‎خبرنگاری را در حال انجام وظیفه کتک می زنند که درآمدش به زحمت در ماه 50 هزار‏‎ ‎تومان است‎.‎و این ‏روزها از خودم می پرسم آن کسانی که برای مریم حسین خواه و جلوه‎ ‎وثیقه های یکصد میلیونی تعیین کرده اند واقعا ‏می دانند که درآمد مریم به عنوان‏‎ ‎روزنامه نگار و جلوه به عنوان وب نگار چقدر است؟ یا همچون پزشک بهداری بند ‏‏209 اوین‎ ‎که می گفت من مطمئن هستم که هم روزنامه نگاران که در روزنامه های اصلاح طلب و غیر‎ ‎دولتی کار می ‏کنند از خارج دلار می گیرند و هر چه من توضیح می دادم قبول نمی کردند‏‎ ‎می گفت مدارکش را کیهان چاپ کرده ‏است!“‏

‏ بنی یعقوب سخنان خود را با ذکر این نکته که‎ ‎مریم و جلوه هم در مطالبشان و هم در فعالیت های اجتماعی شان، سمبل ‏اعتدال هستند، ادامه داد: “اگر افراد معتدلی همچون مریم و جلوه هم حق فعالیت در این کشور‎ ‎ندارند پس چه کسانی ‏دارند. سیستم امنیتی و قضایی با زندانی کردن فعالان معتدل چه‏‎ ‎پیامی می خواهد بدهد؟! چه نتیجه ای می خواهد ‏بگیرد؟! آیا هر جور شده می خواهند‏‎ ‎فعالان اجتماعی را به سمت رادیکال شدن بیشتر ببرند تا بهانه لازم را برای ‏سرکوب‎ ‎درست داشت باشند؟ اما خوشبختانه عملکرد فعالان جنبش زنان در یکسال گذشته نشان داده‎ ‎که آنها واکنش ‏رفتاری نمی کنند و در برابر رفتارهای تند بخشی از سیستم، رادیکال‎ ‎نخواهند شد و به حرکتهای مدنی خود ادامه خواهند ‏داد‎.“‎

‎ ‎وضعیت ظالمانه‎ ‎

بهاره هدایت، دبیر کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت به رغم بیماری، سخنان کوتاهی درباره همه دربندیان سخن گفت: ‏‏”نامی می برم از دانشجویان و‎ ‎دختران دانشجویانی که درحال حاضر در بازداشت به سر می برند؛ سپیده پورآقایی، نسیم ‏سلطان بیگی، انوشه آزاد فر و الناز جمشیدی و دختری که شب گذشته خبر رسیده در‏‎ ‎مازندران بازداشت شده ‏است.همچنین فعالان حقوق زنان، هانا عبدی و روناک صفازاده، مریم حسین خواه و جلوه جواهری…بازداشت ‏دانشجویان‎ ‎دختر نشان دهنده ی این است که فعالیت های زنان در حوزه های مختلف اعم از کمپین یک‏‎ ‎میلیون امضا در ‏زیر مجموعه فعالیت های زنان و ذیل فعالیت های دانشجویی و مطبوعاتی‎ ‎به واسطه ی اینکه این ها یک شاخه ی جدید از ‏فعالیت ها را باز کرده اند تاثیر‎ ‎گذارشده است و متاسفانه حاکمیت به دلیل تصلب ناشی از سیاستهای خود اجازه ی رشد ‏و‎ ‎شکوفایی فعالیت ها ی جدید را نمی دهد. یادی هم میکنم از دکتر زهرا‏‎ ‎بنی یعقوب که متاسفانه ظلم مضاعفی بر او و بر ‏خانواده اش رفت واحکامی که صادر شده‎ ‎است وعدم پیگیری قضیه و ابهاماتی که در این ماجرا وجود داشته نمونه ‏ونمادی است از‎ ‎وضعیت ظالمانه ای که بر زنان ما می گذرد.“‏

فرخنده احتسابیان، از اعضای کمیته ی مادران کمپین یک میلیون امضاء و‎ ‎گروه مادران صلح ضمن محکوم کردن ‏بازداشت مریم حسین خواه و جلوه جواهری بیانیه ی این‎ ‎گروه را برای حضار خواند که در بخشی از آن آمده بود:” نمی ‏توان به بهانه حفظ‎ ‎امنیت ملی، از دانشجویان، معلمان، روشنفکران، روزنامه نویسان، هنرمندان، کارگران، زنان و ‏مردان و… و همه مردم صلح طلب و عدالتخواه با هر مذهب و قومیتی، خواست‎ ‎که سکوت کنند و در حرکت های صلح ‏طلبان فعالیت نکنند و خواهان حق و حقوق خود نیز‎ ‎نباشند”‏‎.‎

منصوره شجاعی، دیگر فعال حقوق زنانهم ضمن اشاره به اینکه “چرا این بار‎ ‎نوعروسان کمپین را نشانه گرفته اند” از ‏اقدامات و ابتکارات مریم حسین خواه و جلوه‎ ‎جواهری در تجهیز کتابخانه ی مخاطب مدار در زندان و نیز تاسیس ‏صندوق یاری زنان‏‎ ‎زندانی و تلاش برای بهبود وضع زنان زندانی سخن گفت‏‎.‎

فریده غائب، وکیل دادگستری در خصوص شرایط مخاطره آمیز شغلی زنان روزنامه نگار و‏‎ ‎محبوبه حسین زاده نیز در ‏مورد فعالیت های مطبوعاتی در زمینه ی تغییر قوانین و طرح‎ ‎خواست های کمپین یک میلیون امضا سخن گفت. سپس ‏عیسی سحرخیز، عضو انجمن حمایت از مطبوعات از این روزها گفت‎ ‎‏[متن سخنان وی در بخش مقالات روز آمده ‏است].‏

و بدین ترتیب یک نشست اعتراضی به پایان رسید؛ بی آنکه نشست های اعتراضی به پایان رسیده باشد.‏