بیست و یک ماه پس از بازداشت موقت حسین درخشان، یکی از نخستین وبلاگنویسان ایرانی، خبرگزاری فارس خبر از محاکمه او داده است. به نوشته فارس، این دادگاه با حضور وکیل و خانواده درخشان برگزار شده اما خواهر حسین درخشان، حضور پدر و مادرش را در دادگاه تکذیب کرده است.
این وبلاگ نویس، پس از سالها زندگی در کانادا و بازگشت به ایران، در یازدهم آبانماه سال 87 بازداشت شد. وی در دادگاه با اتهاماتی چون “همکاری با دولت های متخاصم”، “تبلیغ علیه نظام اسلامی”، “تبلیغ به نفع گروهک های ضد انقلاب”، “توهین به مقدسات”، “راه اندازی و مدیریت سایت های مبتذل و مستهجن” روبهرو شده است. دادگاه درخشان، به ریاست قاضی صلواتی، در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب برگزار شد. قرار است که اتهامات درخشان در جلسه دوم دادگاه بررسی شود.
بازگشت و بازداشت حسین درخشان
حسین درخشان آبانماه سال هشتاد و هفت، پس از هفت سال زندگی در غرب، به ایران بازگشت. وی پس از قرار گرفتن محموداحمدینژاد در جایگاه رییس جمهور، کمکم به سمت وی گرایش پیدا کرد و پس از مدتی صراحتا از وی دفاع میکرد. وی یکی از دلایل این تغییر در دیدگاهها را، حضور در میهمانی شام هیات کنسولی ایران در زمان حضور احمدی نژاد در نیویورک و ملاقات با او میدانست. درخشان پیش از این تغییر رویکرد، در وبلاگاش نوشت پس از بررسیهای بسیار و مشورت با روانشناسان مختلف بر وی مسجّل شده است که محمود احمدینژاد در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته و رفتار و عملکرد حاضر وی نیز به همین دلیل میباشد. سخنان منتقدانه درخشان درباره اصلاحطلبان و فعالان مدنی، از سوی عدهای به “پروندهسازی” تعبیر شد.
وی چندی بعد بحثهایی نیز درباره احتمال بازگشتاش به ایران مطرح کرد. مسالهای که با واکنش تند بسیاری از وبلاگنویسان اصولگرا رو به رو شد. آنها وی را فردی فرصت طلب میدانستند که اکنون نیز به سفارش آمریکا و اسراییل از احمدی نژاد حمایت میکند و قصد تخریب وی را دارد. اصولگرایان همچنین وی را به توهین به مقدسات مسلمانان محکوم کردند. درخشان پیش از بازگشت، در یک میزگرد در تلویزیون “پرس تی وی” ـ تلویزیون انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ـ شرکت کرد. این مساله باعث شد تا بسیاری بگویند وی در بازگشت به ایران، قرار است در این رسانه مشغول به کار شود.
با وجود همه این حرف وحدیثها، درخشان سرانجام به ایران بازگشت و وبلاگی با نام “بچه قلهک” راه اندازی کرد. وی درباره بازگشتاش به ایران نوشت: “من پریشب رسیدم تهران و همانطور که خیلیها و خودم هم حدس میزدیم، بر طبق روال عادی و قانونی، پاسپورتم در بدو ورود توقیف شد. حالا قرار است که بروم همین هفته و برای گرفتن آن اقدام کنم که معنیاش البته پرس و جویی است که طبیعتا و بر طبق پیشبینی منتظرم خواهد بود.”
درخشان پس از بازگشت، بر این عقیده بود که اکنون زمان آن است تا ایرانیان خارج از کشور، برای ساختن ایران، به کشور خویش بازگردند، زیرا: “میدانم ته دلتان دوست ندارید این را قبول کنید، ولی شعار »ایران برای همهی ایرانیان» را خاتمی میداد، ولی احمدینژاد جدی گرفته و دارد اجرا میکند. خودتان بیایید و مثل من امتحان کنید.”
پس از مراجعه درخشان به نهادهای امنیتی در ۱۱ آبان سال ۸۷ وی بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در بازداشت به سر میبرد. گرچه خبر بازداشت وی، ابتدا جدی گرفته نشد، اما نخستین بار علی رضا جمشیدی، سخنگوی وقت قوه قضاییه، در تاریخ 10 دی ماه سال 87 بازداشت وی راتایید کرد. برخی رسانه های غیررسمی هم اتهام درخشان را جاسوسی برای اسراییل و توهین به مقدسات اعلام کردند.
در فروردین سال ۸۸، محمود احمدی نژاد، طی نامه ای به رییس قوه قضاییه، خواستار آن شد تا وسایل دفاع قانونی و امکانات لازم در اختیار “حسین درخشان” قرار گیرد، اما عملا تغییری در وضعیت وی ایجاد نشد.
همه اتهامات حسین درخشان
اتهاماتی که در دادگاه اخیر برای حسین درخشان اعلام شده است، جدید نیست. پس از اعلام رسمی بازداشت حسین درخشان، این اتهامات بارها در رسانههای غیررسمی، اما نزدیک به دولت نقل شده است. گرچه تصور حسین درخشان پیش از بازگشت به ایران این بود که تنها به اتهام سفر به اسراییل محاکمه می شود که “با یک جریمه نقدی” میتواند مشکل خود را حل کند، اما اکنون خود او شاید متوجه شده باشد که وضعیتاش بسیار وخیمتر است.
سایت “خودنویس” حدود یک ماه پیش فایلی صوتی را منتشر کرده بود که مدعی بود مربوط به جلسه عدهای از مقامات امنیتی است. در این جلسه فردی بهنام “مشفق” از ارتباطات حسین درخشان با محمدعلی ابطحی سخن میگفت و اتهام حسین درخشان را جاسوسی ذکر میکرد.
برخی هم که در زندان، چند روزی را با حسین درخشان، همسلول بودهاند، به “روز” گفتهاند که درخشان پیش از این نیز به دادگاه رفته، اما تمامی اعترافات خود را در دادگاه تکذیب کرده و گفته اعترافاتاش “تحت فشار” از وی اخذ شده است.
حسین درخشان: انقلابی غیرمذهبی
آن گونه که برخی منابع به “روز” گفتهاند، درخشان توسط بخش اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده و در اختیار این نهاد است. وی بیش از ۱۲ ماه از زمان بازداشتش را در سلول انفرادی و در تنهایی به سر برده است. آن گونه که خود درخشان اعلام کرده تحت شکنجههای شدید روحی و جسمی قرار گرفته است. از جمله این موارد می توان به ضرب و شتم، بیدار نگاه داشتن برای روزهای متوالی، قرار دادن در زیر اب سرد و تهدید به بازداشت اعضای خانواده اشاره کرد. اتهام اصلی درخشان، جاسوسی برای اسراییل است. وی در زمان بازجویی ها، این اتهام را به دلیل فشارهای زیاد پذیرفته، اما در جلسه دادسرا، این اتهام را تکذیب و اعلام کرده است که تحت شکنجه مجبور به اعتراف شده است. از آن زمان تاکنون وی در حالت بلاتکلیف به سر می برد. گرچه گاهی اوقات بازجویی می شود و البته در آن بازجویی ها، به طور مکرر مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.
بازجوهای حسین درخشان ـ که در بند 2 الف زندان اوین محبوس است ـ وی را بارها تهدید به اعدام کردهاند. از سوی دیگر آن گونه که درخشان اعلام کرده به لحاظ شرایط نگهداری هم در وضعیت بسیار ناگواری قرار دارد. بسیاری از روزها امکان استفاده از دستشویی به وی داده نمیشود و گاهی برای روزها، به حال خود رها میشود.
در این میان اما، نکته جالب آن است که حسین درخشان، هم چنان بر سر عقاید خود ایستاده است. وی همچنان از احمدی نژاد دفاع می کند و خود را “انقلابی غیرمذهبی” میداند. با وجود آنکه بارها خواستار آن شده تا با تشکیل دادگاه و صدور حکم، وضعیت وی روشن شود، اما معتقد است مسببان برخورد با وی، بخشی از بدنه تندرو حاکمیت هستند که دست پایین را در جمهوری اسلامی دارند.
آن گونه که همسلولیهای وی میگویند، درخشان با وجود تمامی شکنجهها، هنوز روحیه خود را از دست نداده است. وی در زندان نیز همان روحیه سابق را دارد. یکی از افرادی که با درخشان هم سلولی بوده است، به روز می گوید:“در و دیوار سلول پر از نوشتههای درخشان است. نوشتههایی که البته شاید به سادگی قابل پیدا کردن نباشند، اما خواندن آن ها باعث میشود که زندانی روحیه خاصی بگیرد. او در یکی از این دیوارنوشته ها، اعلام کرده است که بیش از ۹ ماه به تنهایی در سلول ـ که سلولی ۲ در یک است - زندانی بوده، اما همچنان به آینده امیدوار است.”
وبلاگنویسان علیه درخشان
خبر بازداشت درخشان در ابتدا با ناباوری بسیاری از وبلاگنویسان و فعالان سیاسی و مدنی مواجه شد. برخی این مساله را سناریوی دستگاه امنیتی دانستند و برخی دیگر اساسا معتقد بودند خبر بازداشت وی کذب است.
پس از آن اما، برخی مدعی شدند وی به همکاری با دستگاه امنیتی مشغول است. بازداشت گردانندگان چند سایت پورنوگرافی ـ که برخی بر این عقیده بودند حداقل کار طراحی یکی از این سایتها را خود درخشان انجام داده است ـ و تبدیل یکی از آنها به نهاد اینترنتی سپاه پاسداران، ایجاد اختلال در برخی از سایت های پرطرفدار نظیر “بالاترین”، برخی بیانیه ها و گزارشهایی که از سوی خبرگزاری هایی چون فارس درباره فعالیت های اینترنتی منتشر شد، از نظر مخالفان درخشان، سند همکاری وی با دستگاه امنیتی بود. بسیاری هم بر این عقیده بودند که اصولا ادبیات این نوشتهها، ادبیاتی است که حسین درخشان از آن ها استفاده میکند.
پس از مدتها سکوت خانواده، خواهر حسین درخشان از چند ماه پیش وبلاگی با نام “عدالت برای حسین درخشان” راهاندازی کرده است. وی دراین وبلاگ، خاطراتی از برادرش و نظرات دیگران درباره وی را منتشر میکند.
اکنون باید منتظر ماند و دید که پس از بیست و یک ماه “بازداشت موقت” حسین درخشان، آیا سرانجام عدالت برای وی اجرا خواهد شد؟