بنا به اخبار جسته و گریخته از حصر رهبران جنبش سبز، آنان در قرنطینه خبری از رویدادهای بیرون قرار دارند. احمد جنتی در مقام خطیب جمعه مدتی قبل خواسته بود که کلیه کانال های ارتباطی این رهبران با بیرون قطع شود که چنین نیز شد.
در یکی از دیدار های دختران موسوی با پدرشان که از نظر او درباره شرکت در انتخابات ۹۲ جویا شده بودند، میرحسین گفته بود به دلیل فقدان بی خبری از روند انتخابات، نفیاً یا اثباتاً نظری ندارد.
شاید در بهترین حالت اینان دسترسی محدود به رادیو و تلویزیون و یا روزنامه ای مثل کیهان داشته باشند. در چنین شرایطی چگونه آنان می توانند دریابند که مقاومتشان در حصر چون خاری در چشم اقتدارگرایان است؟ چگونه می توانند بدانند که جنبش اعتراضی که آنان رهبری کردند همچنان در بستر زیرین جامعه، فعال است و قدرت فائقه اقتدارگرایان را به چالش کشیده و جامعه چشم انتظار استخلاص آنان است؟ آنان چگونه می توانند باور داشته باشند، جنبش سبز خواب آرام را از چشمان ارباب قدرت ربوده است؟ فرض بر این است که آنان جز دسترسی محدود به رسانه های همچون صدا و سیما و کیهان از همه چیز محرومند.
تذکرعلنی خامنه ای به کابینه برای دوری از فتنه
در هفته دولت و در نخستین سال سپری شده از دولت حسن روحانی، خامنه ای در دیدار با کابینه بر نقطه گذاری و فاصله گرفتن “وزرا و هیات دولت” از فتنه (همان جنبش سبز) تاکید کرد. او در توصیه ای که از تلویزیون پخش شد به کابینه گفت:“مسأله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که “آقایان وزرا” باید همان گونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.”
این تذکر او آنگاه پر رنگ تر می شود که چند روز پیش از این دیدار، مجلس در یک اقدام کاملا سیاسی با رای عدم اعتماد خود، دکتر فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری را از مقام خود برکنار کردند. عمده دلیل مجلسیان در استیضاح فرجی دانا، به کار گارگماردن افرادی مرتبط با فتنه (جنبش سبز) در پست های مدیریتی وزارتخانه و اجازه تحصیل به دانشجویان ستاره دار بود.
در حالی که مجلسیان در طول هشت سال مدیریت مخرب احمدی نژاد عمدتا ساکت بودند تا آنجا که او گفته بود “مجلس دیگر در رأس امور نیست”، اولین وزیر با کفایت روحانی را به دلیل تعلق خاطر به جنبش سبز اینک در سال اول دولت روحانی استیضاح کرده ند.
آب در هاون کوفتن خامنه ای
تذکر خامنه ای به کابینه مبنی بر دوری جستن از فتنه گران از سه لحاظ حایز اهمیت است.
یکم؛ تذکر به وزرا از تذکر پنهانی گذشته و اینک شخص رهبر به طور علنی وزرا و کابینه را از رعایت نکردن خط قرمز (همدلی با جنبش سبز) پرهیز می دهد.
دوم؛ تذکر او نه به مردم عادی بلکه به مقامات ارشد نظام است که هر یک پست های کلیدی مدیریتی را در دست دارند.
سوم؛ این تذکر او در حالی است که که وی پیشترجنبش سبز را “فتنه” و “میکروب سیاسی” و رهبران آن را “نانجیب” خوانده بود. او تا آنجا پیش رفت که با مقایسه خود با امام علی، موسوی و کروبی را با طلحه و زبیر (دو یارپیامبر اسلام که علیه امام علی شوریدند) مقایسه کرده بود. گفته بود: “گذشته افراد مورد توجه نیست، اگر حال فعلی اشخاص در نقطه مقابل گذشته بود، آن گذشته دیگر کارآیی ندارد… طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند، اما سوابق آنان محو شد و امیرالمومنین با آنها جنگید.” (۱۴ خرداد ۹۱)
عمق نگرانی او را از جنبش اعتراض ۸۸، می توان با نگاه به “نمودار عددی کلید واژه فتنه ۸۸” که در سایت رسمی خامنه ای منتشر شده دریافت. این نمودار به خوبی نشان می دهد که وی از ۸۸ به این سوهزاران بار واژه فتنه ۸۸ را به کار برده و در تبیین آن کوشیده است.
آیا تامل برانگیز نیست که علاوه بر حملات منصوبان رهبر به جنبش سبز، اقتدارگرایان با هزینه هنگفت “دایرةالمعارف فتنه 88” را در ۹ جلد که محصول کار ۱۴ پژوهشگر معرفی شده، به چاپ رسانده ولی با این همه حمله و هجمه به فتنه و فتنه گران، خامنه ای در نخستین دیدار کابینه روحانی باز ناگزیر می شود بر فاصله گرفتن کابینه از فتنه تاکید کند؟ آیا نه این است که هر آنچه او در تقبیح فتنه گری موسوی و کروبی بافته حتی به گوش مدیران ارشد نظام نیز نرفته است؟
به راستی مگر حبیب الله عسگر اولادی (از معتمدین خامنه ای) نبود که در ماه های آخر عمرش، موسوی و کروبی را “برادران” خود نامید و از ترس آنکه برای قیامت خود پاسخ نداشته باشد گفت که به باور او آنان “فتنه گر” نیستند. او گفته بود:“من موسوی و کروبی را در فتنه ۸۸ مجرم نمیشناسم. آیا نباید این را بگویم، چون به من انتقاد میکنند؟… آفتاب عمرم لب بام است… دیری نخواهد پایید که دیگر نیستم. من برای قبر، برزخ و قیامت جواب میخواهم… من نمیخواهم جوری حرف بزنم که برایم زندهباد بگویند… باید این واقعیتها را بگویم که پیش خدا جوابی داشته باشم… من با برادرم موسوی و برادرم کروبی سالها کار کردهام، ولی در سالهای فتنه برخی مسائل را نپذیرفتند.” (۲۶ دی ۹۱) ۳-
حبیبالله عسگراولادی کسی است که سالها در ضرورت اطاعت محض از رهبر گفته بود که “همه باید ذوب در ولایت باشند”. پس چگونه است که بر آخرت خود بیم دارد و برادران خود (موسوی و کروبی) را فتنه گر نمی داند.
معنای این موضعگیری عسگر اولادی آن بود که لزوماً دفاع از رهبر یا همان “نائب برحق امام زمان” (بنا به ادبیات رایج در جمهوری اسلامی) موجب رضایت خدا نیست، وقتی برای کسی محرز است که رهبر خطا میاندیشد.
موضع عسگر اولادی ناشی از این پرسش عموم مردم از جمله وزرای روحانی است که موسوی و کروبی چه فتنه گرانی هستند که از روز انتخابات ۸۸ تا کنون ا دقیقه ای به آنان فرصت داده نشد تا از رسانه های رسمی با مردم سخن بگویند؟ به راستی اینان کدامین فتنه گرانی هستند که به قول خامنه ای “هتک حرمت نظام” کرده ولی نظام جمهوری اسلامی “جرأت” محاکمه آنان را ندارد؟ مگر نه این است که کروبی گفته به رأی دادگاه حتی اگر مرتضوی قاضی آن باشد اعتراض نخواهد کرد فقط بگذارند در دادگاه حاضر شود؟
پیام مقاومتی که خامنه ای ناخواسته داده است
به شرحی که گفته شد اگر فرض را بر این بگیرم که هر یک از ما به جای رهبران سبز در قرنطینه خبری بودیم، آیا با شنیدن همین یک تذکر علنی خامنه ای به اعضای کابینه در نمی یافتیم که حقانیت مان تا آنجاست که اینک به یُمن حمایت مردم، وزیرانی بر مسند قدرت هستند که بی اعتنا به رهبر، همسو و همدل با رهبران سبز و جنبش ۸۸ هستند؟
در مقابله روحانی با استیضاح سیاسی فرجی دانا همین بس که او محمد علی نجفی را به سرپرستی وزارت علوم گماشت که خود به عنوان وزیر آموزش و پرورش از مجلس به دلیل همسویی با جنبش ۸۸ رأی نیاورد. علیرضا زاکانی نماینده تندروی مجلس در مخالفت با محمد علی نجفی، وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش گفته بود: “من در شورای عالی هلالاحمر بودم. زمانی که گروهها برای سرکشی به منازل آسیب دیدگان فتنه میرفتند، خانوادهها میگفتند قبل از شما آقای نجفی با خانم م. الف (معصومه ابتکار) آمده و گفتهاند که ما نماینده موسوی و کروبی هستیم، چرا شما مدعی شهدایی که دادهاید نمیشوید؟”
پر واضح است که تذکر خامنه ای به وزرا، تذکر به روحانی بود که چنین وزرایی را به کار گماشته است. این چنین تذکر صریح خامنه ای به کابینه، رساترین پیامی بود که می شد کسی در ستایش از مقاومت رهبران سبز به آنان ابلاغ کند که مقاومت را ادامه دهید و بدانید فریادتان در حصر بلندتر شنیده می شود.
آیا به راستی خامنه ای آب در هاون نمی کوبد؟