کسی به پوپولیست ها رای نمی دهد

نویسنده
فهیمه عبداللهی

» واکنش اصلاح طلبان به خشونت پایداریها

حمله یک عده از گروه های تندرو به جلسه سخنرانی موسوی لاری و مرتضی الویری در ورامین که مقدمه ای برای مبارزات انتخاباتی تلقی می شد با حمله گروهی از نیروهای تندرو و پایداری که شعارهایی علیه روحانی و برجام و گفتگوبا آمریکا سر داده بودند، فرصتی در اختیار هواداران دولت گذاشت تا با تقبیح آن و اشاره به امنیت انتخابات، گروه رقیب را از دست بردن به سلاح همیشگی خود مانع شوند.

در حمله به مجلس سخنرانی اصلاح طلبان وزیر کشور دولت خاتمی و سفیر و شهردار دوران اصلاحات، عمامه از سر موسوی لاری برافتاد. وزیر کشور و مدیرانش به مردم اطمینان دادند که برای تامین امنیت انتخابات از جلسات دارای مجوز و قانونی انتخاباتی دفاع می کنند و بزودی خودسرهای ورامین را دستگیر می کنند.

رسانه های اصولگرا در دفاعی کم جان از حمله کنندگان به مجلس سخنرانی ها، به انعکاس خبرهای کوتاهی از واقعه بسنده کردند. رسالت قدیمی ترین ارکان جناح راست از قول نماینده ای از جناح پایداری که گفته می شود هدایت خودسران را به عهده داشت نوشت نماینده مردم ورامین در مجلس گفت: مخالفت مردم قرچک به خاطر برگزاری نشست یا همایش نبوده بلکه به باز شدن پای محکومین و بازداشت‌شدگان فتنه 88 به شهر قرچک بوده، حرف معترضین هیچ‌گاه برگزاری همایش نبوده است.

سیدحسین نقوی‌حسینی نماینده مردم ورامین درخصوص حوادث رخ داده در شهر قرچک و تجمع مردم نسبت به برگزاری همایشی در این شهر با بیان این مطلب که هیچ‌کس مخالف برگزاری همایش قانونی و مجوزدار نیست، اظهار داشت: فتنه خط قرمز نظام است و مردم ولایت‌مدار قرچک هم اجازه نخواهند داد که عده‌ای به دنبال تطهیر و بزک کردن چهره فتنه‌گران و محکومان فتنه باشند.

او که از جانب رسانه های میانه رو متهم شده که خودسرها را هدایت می کرده است گفته : در این جمع که امام جمعه شهر، خانواده شهدا و روحانیون نیز حضور داشتند.جمعی حدود 400 نفر به صورت خودجوش در این تجمع شرکت کرده بودند.

مجتبی فتحی در روزنامه بهار نوشت: با اتفاقاتی که روز پنجشـنبه و در جریان برگزاری همایـش اصلاح طلبان در قرچک ورامین پیش آمد، تغییر چهره مجلس از یک خواست به یک ضرورت تبدیل شد.

این روزنامه همصدا با دیگر رسانه های اصلاح طلب حضور نماینده فراکسیون پایداری مجلس را در جمع گروه های حمله برنده در حالی که همایش اصلاح طلبان ورامین که با مجوز مراجع قانونی یعنی فرمانداری و اسـتانداری برپا شده بود، به عنوان هدایت خودسرها توسط یک نماینده پایداری خواند و نوشت: نماینده ای که ابایی از قانونگریزی ندارد و در روز روشـن هدایت جریان تندرو و قانونگریز را برعهده می گیرد تا مانع از برگزاری همایش جریان فکری مخالفش شود چطور می تواند مجلس را دررأس امور نگه دارند. از این رو تغییـر چهره مجلس و کنارگذاشـتن چنین افرادی باید امروز به یک ضرورت و خواست عمومی تبدیل شود. مجلس آینده دیگر جای چنین افرادی نیست.(لینک)

محمد علی وکیلی هم در سرمقاله ابتکار نوشت: همیشه نزدیک انتخابات، جریانات خاص چونان آتشفشان فضای جامعه را ملتهب و سعی در رادیکالیزه نمودن فضا می کنند. این جریانات و گروه ها در قالب های مختلفی سازماندهی و اقدام می کنند. در قاموسشان، فرقی بین زن و مرد، روحانی و غیر روحانی، سید و شیخ، جوان و پیر وجود ندارد. چنانچه در آخرین اقدام روز پنج شنبه، عمامه از سر سید موسوی لاری (در هنگام ورود به یک مجلس در ورامین) برداشتند. آنان با این اقدام خواسته‌اند به جامعه پیام دهند که با رای سال ۹۲ مردم، هیچ تغییری در ساحت عمومی و در محیط سیاسی رخ نداده است. می‌خواهند بگویند میدان سیاسی همچنان جولانگاه خودسری است و تغییر دولت‌ها تاثیری در خودمختاری آنان ندارد.

سرمقاله ابتکار به این جا رسیده که: آنان نیک می‌دانند که وقتی میدان سیاسی در قبضه آنان باشد، تاثیر رای مردم صفر می‌شود و تو گویی که نه کسی آمده و نه کسی رفته است. در همچنان بر پاشنه آنارشیسم گروه‌های خاص می‌چرخد.(لینک)

احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق نوشت: با وضعیت فعلی بعید است تندروها دیگر بتوانند در سیاست داخلی ایران کاری از پیش ببرند. اینک آنها از سرند هشت‌ساله سیاست عبور کرده‌اند و مردم نیز به‌خوبی آنها را می‌شناسند و می‌دانند چه زمانی دلواپس و چه زمانی دربند منافع خویش‌اند. چیزی که تندروها دیگر قادر به تشخیص آن نیستند و از این‌رو دست به رفتاری شتاب‌زده و هیستریک می‌زنند.

نویسنده سر مقاله شرق با اشاره به حمله این گروه ها به سخنرانی موسوی لاری نوشت: از کجا که تندروها در پی خلقِ سیاست باشند، شاید آنها تنها راه مانده را در همین سیاست‌زدایی و آشوب می‌جویند. اما کارشان درک‌شدنی است. آنها باید همه راه‌های به‌جامانده را بروند تا بعدها برای خودشان جای سرزنشی نماند که چرا برای ماندن در قدرت، این کار یا آن کار را نکردند. اصولگرایان تندرو برای جای‌گرفتن در ساختار قدرت هرگز به «مردم» التفاتی نداشته‌اند، پس چرا حالا مردم را صدا می‌زنند.(لینک)

مهدی معتمدی مهر هم در سرمقاله قانون ابراز عقیده کرده که در ایران دیگر امکان به قدرت رسیدن پوپولیست ها وجود ندارد. توافق هسته‌ای، گذار از رومانتیسیسم انقلابی و کلی‌گویی‌های شعارگونه را تسهیل کرده و دروازه ورود به عقلانیت و محاسبه گری در عرصه های اقتصادی و سیاسی به شمار می رود. این وضعیت جدید، جایی برای فرافکنی باقی نمی‌گذارد و نبود فرافکنی، 

خواه ناخواه به افزایش میزان مسئولیت پذیری دولت می‌انجامد.

به نظر نویسنده مقاله: هر دولتی که در ایران سر کار بیاید، اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا، فرصتی ندارد تا در ورای جاروجنجال تبلیغاتی و کلی‌گویی بر مشکلات درونی‌اش سرپوش بگذارد یا خود را سرگرم مدیریت جهانی نشان دهد و کمبودها و مضایق را به گردن دشمن فرضی خارجی بیندازد. درچنین شرایطی پوپولیسم کمرنگ می‌شود و امکانی برای تحمیل و ارائه هویتی توده‌وار از مردم باقی نمی‌ماند و از این رو توسعه سیاسی و رشد جامعه مدنی واقعیتی ناگزیر و محتوم خواهد بود.(لینک)