گزارش

نویسنده
میترا سلطانی

نگاهی به نمایشگاه طراحی – نقاشی مینا نادری در گزارش و دیگر معرفی “ وبلاگ خانه ” و نخستین مطلبش در صفحه ی تازه گشوده شده ی هنر روز، مطالب این هفته ی چهل کلید…

 

پتانسیل نهفته در قلموی نقاشی

 

نمایشگاه طراحی- نقاشی مینا نادری این روزها درگالری میرمیران خانه هنرمندان تهران خودنمایی می کند.  مجموعه ای که با بهره گیری از ظرافت های هنری، توانسته است نظر مثبت مردم و منتقدین را به خود جلب کند، همکارمان در تهران نگاهی دارد به این نمایش که می خوانید…

مینا نادری از فارغ التحصیلان نقاشی دانشکده هنرومعماری تهران است.وی فعالیت درعرصه نقاشی را از سال 1378 آغاز نموده و تاکنون با برپایی 6 نمایشگاه انفرادی و 2 نمایشگاه جمعی خود را به عنوان یکی از فعالان نقاشی ایرانی به جامعه فرهنگی کشور معرفی نموده است. او درنمایشگاه اخیر خود درخانه هنرمندان تهران سعی می کند با پیش روی کشیدن طراحی ها و رنگ گذاری های خود درابعاد بزرگ تر قاب بندی، احساسات خود را با روشی نوین در اختیار تماشاگران قرار دهد.

 

 

نادری در نخستین قدم سعی می کند تا درانتخاب موضوعات خود حساسیت چندانی نشان ندهد وانرژی خود را دربخش اجرایی سوژه ها قرار دهد. از این روی و با دقت درآثار این نمایشگاه متوجه می شویم که هنرمند، با گذر از روی موضوعات قاب های خود تمرکز را برروی تکنیک ونوع اجرا گماشته است.

 اجرا و پیاده کردن طرح اولیه، اصلاح نقاط ضعف و برطرف نمودن ایرادهای اجرا، عموما نقاش را در انجام اینگونه کارها به تصمیم گیریهای آنی و دشواری وادار می سازد که این دشواری بسته به تکنیک انتخاب شده و همچنین مضمون و چهارچوب محتوایی اثر، درجه بندی شده و شدت و ضعف می یابند. آثار به نمایش گذاشته شده این گالری در عین حال که دارای صور تجربی هستند، پتانسیلی نهفته در خطوط و لکه های تنال بکار گرفته شده در خود را به نمایش می گذارند. پتانسیلی که پیوسته بدنبال مفری برای رهایی و آزاد شدن می گردد. اولین سری از کارهای بزرگ این هنرمند، آغازی برای این رهایی محسوب می شوند و گویای نقاط روشن شده ای هستند که شاید تا پیش از این و در طراحیها و سیاه مشقها به صورت گره های مبهم و مجهول باقی مانده بودند: جریان سیال تاثیر پذیری ذهن از واقعیات و محیط.
تأثیر دلنشین عنصر خط و نمایش دیدنی هاشورها و بازی های قلمی در جوار عناصر دیگری مثل  بافت و تنوع سطوح، طرح های او را جذاب و تماشایی کرده است.

 وی در این آثار با انتخاب ابعاد بزرگ برای بومش و رنگ آکریلیک بعنوان متریال اصلی کارش، شور و هیجان کافی برای درهم شکستن قیود تکنیکی گذشته را بدست می آورد و تا آنجا در این امر پیش می رود که حتی به شستن بوم بزرگ نقاشی خود با آب هم متوسل می شود و بنا بر شدیدترین مجذوبیتهای خود، آثاری را به ظهور می رساند که با وجود دگرگونی و تنوع و فی البداهگی در وصف و روش بیان، همچنان از پیشینه هویتی و شخصیتی وی آب و رنگ می گیرد. نادری در طراحی های سیاه و سفیدش از یک تمهید تصویری جذاب هم بهره گرفته است، او با استفاده از چند نوع کاغذ به چند نوع حس و چندنوع بافت و بالطبع به چند نوع تأثیر متفاوت دست یافته است. نقاش با هوشیاری توانسته است این چندگانگی ها را در ساختاری پیوسته سازماندهی کند.

حرکت نرم و ملایم و گردش فرم و خطوط چهره ها و چسبیدگی و درهم آمیختگی تنوعات بصری پس زمینه ای، گاه کمپوزیسیونی واقعا کامل از یک نقاشی با موضوع انسان را ارائه می دهد. تک چهره ها و صورتها و بعضا نیم تنه هایی که احساسات و افکار عجیب به خواب رفته در بطون آنها غم ساکن و وهم انگیز انسانهایی را به تصویر می کشد که حکمران همه چیز و محکوم همه چیز می باشند. هر چیزی که استعداد نفوذ در آن وجود داشته باشد، نفوذ می کند و کارهایی که نقاش توانسته در آنها، از شدت و قدرت لایه های رنگ زنده در کنار سایر کیفیتهای بصری ایجاد شده، بهره مناسب تری ببرد و بدون لطمه زدن به طراوت وتازگی ترکیب رنگها به منظور خویش دست یابد، بخوبی این استعداد نفوذ را کسب کرده است.این شکل زندگانی است که در آثار موفق تر نقاش بر ذوق و احساساتش فرمانروایی می کند و احساسات خود را از روی نادانی و نو گرایی نمایشگونه، با تکنیکهای امروزی وفق نداده است.  

نادری، گاه یک طرح واحد را بر روی چند سطح متفاوت ترسیم می کند و به گونه ای حالت شفافیت یا Trans parency  دست پیدا می کند.تجربه گری های او در تکنیک اجرایی اش به طرح هایش دوام و اهمیت بیشتری می بخشد. در حالی که ممکن بود هریک از همین طرح ها بر روی یک برگ کاغذ سفید اجرا شود و خیلی هم جذاب به نظر نیاید. نکته اینجاست که نادری با توانمندی قابلیت های خود را بسته بندی می کند و خیلی زود به عامل «ارائه» یا presentation پی برده است.