تکرار اشتباه صدام

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

هرروزهفته سوم فروردین خود هفته ایست از حرف وخبرو حدیث وهمه متمرکز بر ایران.زمان تنگ، سلاح ها ازسرد و گرم کشیده وبر کشیده؛ جهان به شنبه –پس فردا- می نگرد که “نظام” تحت فرمان مطلق رهبربا ایران چه خواهد کرد.

دویست هواپیمای جنگی آمریکا و متحدانش در بزرگترین مانور هوایی بر فراز خلیج فارس گشت می زنند.حلقه محاصره تنگتر شده است: جمهوری اسلامی باید سایت “فردو” را ببندد وغنی سازی رابی چند و چون متوقف کند. تنها متحدش در جهان هم باید سلاح کشتارمردم سوریه زمین بگذارد و با مخالفان به مذاکره بپردازد.

هردو حکومت که سردر یک آبشخور امنیتی ـ سیاسی دارند، هفته را با “وقت کشی” شروع می کنند تا جائی که نخست وزیر ترکیه سر انجام دادش در می آید. رجب طبیب اردوغان که واشنگتن پست می نویسد با پیام باراک اوبا به تهران آمده، و مقامات امنیتی اسرائیلی شش “نکته” مندرج در پیام را فاش می کنند، تا از تهران می رود روش جمهوری اسلامی را “ریاکاری” می خواند.او، در یک کنفرانس خبری با خشم فریاد می زند: “پیشنهاد دمشق یا بغداد، وقت تلف کردن است. معنیش این است که عملی نخواهد شد؛ به خاطر اینکه ایرانی‌ها می‌دانند که طرف دیگر قبول نمی‌کند به دمشق یا بغداد بیاید.ما باید رو راست باشیم ایرانی ها به خاطر این عدم صداقتِ وجهه بین‌المللی خود را از دست می‌دهند.”

 هشدار آلکسی پوشکوف، رئیس کمیته امور بین‌الملل دومای دولتی روسیه به “نظام”، سنگ را هم به فکر می اندازد: “دارید «اشتباه صدام» را تکرار می کنید.”

او توضیح می دهد: “ اشتباه صدام حسین این بود که به جهان اعلام کرد عراق دارای سلاح کشتار جمعی است. صدام حسین با این اقدام به نفع گروهی کار کرد که در آمریکا تهدیدهای محتمل از سوی عراق را بررسی می‌کردند. من فکر می‌کنم ایران جدی بودن تهدید نظامی را دست کم می‌گیرد.”

 وهنوز این هشدار پرمعنا در فضا طنین انداز است که مصباحی‌مقدم نماینده مجلس جا پای جای صدام حسین می گذارد: “ایران با وجود فشار و تحریم و تهدید از مسیر هسته‌ای خارج نخواهد شد. ما امروز به غنی‌سازی ۲۰ درصد دست پیدا کرده‌ایم. فاصله بین غنی‌سازی ۲۰ درصد تا ۷۵ درصد بسیار کوتاه است. حتی این امکان برای ایران از نظر علمی و فناوری وجود دارد که اقدام به تولید سلاح هسته‌ای کند.”

سیدحسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، کاربرد این سلاح رابه رخ می کشد: “اگر اسرائیل دست از پا خطا کند، ما بسیاری از نقاط مهم سرزمین های اشغالی را که محمل صهیونیست های غارتگر و جنایتکار است شخم خواهیم زد.”

اخبار نشان می دهد اوضاع این بارفرق دارد. کلا فرق دارد. سیاست وقت کُشی و عربده کشی دیگر خیلی کهنه می نماید. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا، می گوید: “وقت برای حل مسالمت آمیز برنامه اتمی ایران نا محدود نیست.مذاکرات ۲۶ فروردین در استانبول برگزار خواهد شد.” اتحادیه اروپا بلافاصله این موضع را تائید می کند.

چند اتفاق “بی اهمیت” هم رخ می دهد تاپشتوانه این سخنان را نشان بدهد.

رسانه هافاش می کنند: بخش تازه ای به نام “خانه ایران” در سازمان سیا راه اندازی شده که چند صد کارشناس و تحلیلگر در آن مشغول فعالیت هستند. آمریکایی‌ها از حضور نظامی خود در افغانستان و عراق برای سازماندهی عملیات‌ جاسوسی علیه “نظام” بهره برده و شبکه گسترده اطلاعاتی در منطقه تشکیل داده اند.

 احتمالا این عملیات زمانی انجام شده که حیدرمصلحی خبر می داد که “سربازان بد نام امام زمان” کلیه سازمان های اطلاعاتی جهان در منطقه را از نفس انداخته اند و آنها دنبال کارشان رفته اند.

واشنگتن‌پست، از فعالیت یکی از این ابزارهای جاسوسی پرده بر می دارد: “هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی موسوم به «درون‌ها» از سه سال قبل به عمق خاک ایران نفوذ کرده‌ و از جمله توانسته‌اند از تأسیسات اتمی فردوعکس بگیرند و سپس به پایگاه خود بازگردند.”

ناو هواپیمابر “انترپرایز” که با سوخت هسته‌ای کار می کند در خلیج فارس به ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» می پیوندد.این چهارمین بار در یک دهه گذشته است که نیروی دریایی آمریکا به طور همزمان دو ناو هواپیمابر را در این منطقه مستقر می‌کند.

روز یکشنبه ۲۰ فروردین که تازه نمایش جمهوری اسلامی برای وقت کُشی شروع شده است، حدود ۱۰۰ هواپیمای جنگی از این دو ناو به پرواز در می آیند و به ۱۰۰ جنگنده کشورهای منطقه می پیوندندتا بزرگترین مانور هوایی بر فراز خلیج فارس شکل گیرد. این ۲۰۰جنگنده عملیات فرضی بازگشایی تنگه هرمز را تا ۲۷ فروردین ـ روز بعداز پایان مذاکرات - ادامه می دهند.

و تازه، هنوز خبرهای داغ درراه است.

شیخ خالد احمد آل خلیفه، وزیرخارجه بحرین انگار نه انگار که جمهوری اسلامی تهدید به واکنش قاطع کرده بود، از توافق آمریکا و ۶ کشور عرب حاشیه خلیج فارس برای استقرار سپر موشکی یکپارچه در منطقه خبر می دهد. اوبه روزنامه آساهی ژاپن می گوید: “سیستم سپر موشکی اساس توافقات ما محسوب می‌شود.  ما فقط از سوی ایران تهدید می شویم و توافق ما روشنترین علامت به آنهاست.”

سرداران “نظام” که دارند برای شخم زدن اسرائیل، آماده می شوند ظاهرا متوجه اهمیت موضوع نمی شوند. روس ها که اوضاع منطقه رابه دقت زیر نظر دارند آژیر قرمز را به صدا درمی آورند.آلکسی پوشکوف، در ادامه حرف هایش، شکل‌گیری سامانه دفاع موشکی در حوزه خلیج فارس با کمک ایالات متحده را نشانه تازه ای از امکان حمله نظامی به ایران “دست‌کم در بافتی سیاسی” ارزیابی و اعلام می کند.

بله. سمبه درحدتیم ملی پرزور است. دیپلماسی “ ریا” فعال می شود.ماجرای عذرخواهی ترکیه را سر هم بندی می کنند، مذاکرات فشرده بین معاونان سعید جلیلی و کاترین اشتون، به نتیجه ای می رسد که وزیر خارجه آمریکا اعلامش می کند: “دور نخست گفت‌وگوها در روز شنبه ۲۶ فروردین ماه در استانبول و انجام دور بعدی آن در بغداد” خواهد بود.

رضا تقی زاده- تحلیل گر سیاسی- مجموعه تحولات منجر به “عقب نشینی” را در چند سطر می فشرد: “به دلایل کاملا روشن و غیر قابل تردید، “عذر خواهی” ترکیه از ایران توسط وزیر خارجه آن کشور فاقد اساس و منطق قابل پذیرش است. مجموعه تحولات اخیردر رابطه با پرونده اتمی، مذاکرات ایران با گروه ۱+۵، روند هدایت مناسبات خارجی ایران، تصمیم به تغییر محل مذاکرات از استانبول- به دلیل نارضایتی از مواضع ترکیه در قبال سوریه، و بعد، اجبار در قبول مجدد استانبول برای انجام مذاکره، نشانه عدم تمرکز و هماهنگی در نهاد های تصمیم گیری، اتخاذ تصمیمات نسنجیده بدون در نظر گرفتن هزینه های جانبی، و بالاتر از همه، و در نقطه عکس تبلیغات رسانه ای در تهران، نشانه عمق انزوای سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه است.”

نظام با “عزت و اقتدار” عقب می نشیند و ائتلاف جهانی از سر “ذلت” یک گام بلنددیگر جلومی آید. جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، می گوید: “ایران برای اینکه به آمریکا و جامعه بین المللی اطمینان بدهد که به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای نیست، باید گام های مشخص و قطعی را بردارد. نیات ایران را نه با حرف هایش که با اقداماتش می بایست سنجید.”

پیداست که به سخنان اخیرآیت اله خامنه ای در باره حرام بودن استفاده از سلاح کشتار اتمی اشاره دارد و “اقدام” عملی را می طلبد. روشن کردن نوع اقدام با باراک اوباما ست و اطلاع رسانی به عهده نیویورک تایمز: “برچیدن تاسیسات هسته ای «فردو» در قم و خارج کردن تمامی اورانیوم غنی شده ای است که ایران تاکنون تولید کرده است.”

آمریکا و اروپا اعلام می کنند که با این “درخواست های اکید و قاطع” وارد دور جدید مذاکرات با “نظام” خواهند شد.

وزیر خارجه “نظام” با لحن ملایمی جواب می دهد: “هیچ پیش‌شرطی قبل از مذاکرات گروه ۱+۵ پذیرفته نخواهد شد.هر دو طرف به صورت برد-برد به نتایج راضی‌کننده‌ای دست یابند.”

فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی درخواست قدرت‌های جهانی برای تعلیق فعالیت سایت فُردو را “غیرمنطقی” می خواند و به آنها توصیه می کند: “چنین درخواستی را نداشته باشند، چون ایران فردو را تعطیل نمی‌کند.”

سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ورییس هیات مذاکره کننده هسته‌ای، وعده می دهد: “جمهوری اسلامی در مذاکرات پیش رو با گروه ۵+۱ پیشنهادهای جدیدی را مطرح خواهد کرد.”

احمدی نژاد که به سیستم نمد مالی رایج جمهوری اسلامی راه “حذف کامل” را می رود، وهمه سرنوشتش به دست رهبری است که دستور تصویب کلیات رد شده لایحه بودجه اش را داده ودارد توقف یا ادامه پرداخت یارانه ها را سبک و سنگین می کند، به هوچی گری مرسوم خود چنگ می زند. ظاهرا جنگ لفظی با جهان تنها راه تنفس سیاسی اوست: “زبان و ادبیات زور و توهین در مورد ملت ایران جواب نخواهد داد.آنها به طور مداوم، نسبت به ملت ایران توهین و بی ادبی می کنند و با زبان زور با ایرانی ها صحبت می کنند ؛ من اینجا از زبان ملت ایران به آنها می گویم روشی که در پیش گرفته اید جواب نخواهد داد و باید ادبیات خود را در قبال این ملت اصلاح کنید و با احترام و ادب سخن بگویید.”

دیگر کسی او را جدی نمی گیرد که جوابش را بدهد، تا یکی پیدامی شود و روی فیس بوک می نویسد: “آقای احمدی نژاد شما گوینده این عبارات یادتان هست: «آی زکی!» خطاب به وزیر امور خارجه فرانسه. «یک کلمه از مادر عروس» خطاب به وزیر امور خارجه امریکا. «گنده تر از تو هم نتوانستند از این غلط ها بکنند» خطاب به رییس جمهوری امریکا… آب را بریزید آن جا که سوخته و اون ممه را لولو برد و غیره…”

شنبه ۲۶فروردین معلوم خواهد شد که در مرحله بعدی دست ها برای عملیاتی کردن “گزینه آخر” روی ماشه ها خواهد رفت یا نه.اماجنگ در زمینه های دیگر با شدت تمام ادامه دارد. محور اصلی تحریم است.

دیوید کوهن، معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی، تاکید می کند: “فشارهای روزافزون علیه ایران باعث شده است درآمد جمهوری اسلامی از محل فروش نفت بشدت کاهش یابد و همین امر، توجه رهبران ایران را به خواست‌های آمریکا جلب کرده است. ایالات متحده از تحریم‌ها عقب‌نشینی نمی‌کند.”

گروه “اتحاد علیه ایران هسته‌ای” در نامه‌ای سرگشاده به کارلوس گون، مدیر گروه خودروسازی “رنو- نیسان” از اومی خواهد با توجه به برنامه “مشکوک” هسته‌ای ایران، تجارت با جمهوری اسلامی را متوقف کند: “تجارت این مجموعه با ایران به معنای حمایت مستقیم از توان جمهوری اسلامی در توسعه غیرقانونی برنامه تولید سلاح اتمی، پشتیبانی از گروه‌های تروریستی تحت حمایت ایران و جانبداری از کارزار بی‌رحمانه جمهوری اسلامی در سرکوب مردم ایران است”.

کسی در فیس بوک می نویسد که فقط “بیمه ابوالفضل” باقی مانده است.حتی بیمه‌ گر اصلی چین اعلام می کند که در متن تحریم‌های نفتی غرب، از ماه ژوئیه ارائه خدمات بیمه به تانکرهای حامل نفت ایران را متوقف خواهد کرد. این نخستین مجموعه بیمه در چین است که از قطع همکاری خود با کشتی‌های حامل نفت ایران خبر می‌دهد.

شرکت های بیمه دریایی هنگ کنگ تا سه ماه آینده که تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران اعمال خواهد شد، دیگر قادر به پوشش کامل بیمه کشتی های حامل نفت ایران نخواهند بود.

انگلستان، فرانسه، یونان و اسپانیا خرید نفت را متوقف کرده اند. پالایشگاه‌های آلمانی از ۲۳ فروردین به آنها می پیوندند. ایتالیا هم در نوبت توقف خرید نفت جمهوری اسلامی است.سردار رستم قاسمی آبرو داری می کندو همه را به حساب “توقف فروش” می گذارد. سردار بزرگ مقاطعه کار حتما می داند که توقف خرید یا فروش به نتیجه دلخواه “دشمن” می رسد.

گروه تحقیقات انرژی جی.پی.مورگان (J.P. Morgan) اعلام می کند که احتمالا طی سه ماه آینده، تولید نفت ایران روزانه یک میلیون بشکه کاهش خواهد داشت.

محمود احمدی نژاد، روش همیشگی را پیش می گیرد و صورت مساله را پاک می کند: “در صورت تحریم نفتی جمهوری اسلامی از سوی جامعه بین المللی کشور قادر است با توجه به ذخیره ارزی خود «دو تا سه سال» نفت نفروشد.”

 لابد به دلیل همین اعتماد است که دولتش یک شبه، امکاناتی ۳۵ هزار میلیاردی در اختیار سعید مرتضوی می گذارد. به قول مجری معروف ورزشی: چه علاقه ای دارد این احمدی نژاد به سعید مرتضوی! حتی عکس دیده بوسی عاشقانه شان هم منتشر می شود. شبیه همین رابطه را هم محمدخاتمی با اسداله لاجوردی داشت. دادستان محبوب امام و خاتمی که حمام خون راه انداخت از ابلیس مشهورتر است. قاضی مرتضوی را اگر کسی احتمالا نشناسد، می تواند یادداشت الیاس نادران در روزنامه اعتماد رابخواند: “بیان مسائل مرتضوی از تریبون مجلس خطرناک است.”

وکیل خانواده یکی از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک، گفته، دادگاه عمومی تهران، برای سعید مرتضوی، قرار جلب به دادرسی صادر کرده است. سخنگوی قوه قضائیه از احضار سعید مرتضوی به دادگاه خبر داده است. چند روز پیش هم مشاور او را که در پمپ بنزین هفت تیر کشیده بود تا در نوبت نایستد دستگیر کرده اند. اما احمدی نژاد دست از پشتش بر نمی دارد که نمی دارد.

سومین هفته فروردین ۱۳۹۱ است. سردار نقدی، سردارصفار هرندی و حسین شریعتمداری که لیست “انتخاب اصلح” در انتخابات ۱۲ اسفند مجلس شورای اسلامی را تهیه کردند، ‌حالا دست به کار شده‌اند تا حدادعادل راهم برکرسی ریاست رئیس مجلس نهم بنشانند. می‌توان علی لاریجانی را هم درلباس نخست وزیری دید.

باز رد پای علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی پیدا می‌شود.

اخبار حاکی است در صورتی که در سال ۹۱ اعتبارهدفمندی معادل سال ۹۰ تعیین شود، ۲۹ میلیون نفر از فهرست یارانه بگیران حذف می‌شوند.

بانک مرکزی جمهوری اسلامی رسما اعلام می کند که نرخ تورم درآخر سال ۱۳۹۰ با ۹.۱ درصد رشد نسبت به سال گذشته به ۲۱.۵ درصد رسیده است.

آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلیدی که از هر چیز بی خبر باشد، از قیمت شکر خبر دارد، این نرخ را “شک برانگیز” می خواند.

برادر بازجوحسین شریعتمداری، مثل همیشه بر نظر فقها و مراجع شرح می نویسد: “گرانی لجام گسیخته، جهشی و مصنوعی برخی از کالا و خدمات ضروری، ناشی از بی‌توجهی و مسئولیت ناشناسی شماری از مسئولان و مراکز تصمیم ساز است، مسئولانی که به جرات می‌توان گفت از حوزه دغدغه‌های مردم دور شده و به مرز نامردمی رسیده‌اند.”

گزارش‌های متعدد رسانه‌های ایران از افزایش افزایش قیمت‌ها، به‌ویژه کالاهای مصرفی، حکایت دارد که یکی ازآنها تیتر می شود: موز از مرز۴۰۰۰ تومان گذشت.

خبرگزاری مهر، پیش بینی می کند که قیمت حامل‌های مختلف انرژی، همچون بنزین، گازوئیل، برق، گاز طبیعی و آب، در سال جاری بین ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش بیابد.

همه‌ کارگران ذوب آهن غرب کشور در نخستین روز کاری سالی که توسط “مقام رهبری” سال “تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانی”، نام گرفته از کار اخراج می شوند.

خبرگزاری کار ایران از اخراج ۳۰ درصد از کارگران واحدهای تولیدی سراسر کشور از ابتدای سال ۹۱ خبر می دهد و می نویسد: “با ادامه روند فعلی، تا پایان سال جاری بخش عمده‌ای از کارگران فعال در واحدهای تولیدی اخراج می شوند.”

عقب‌گرد از آفریقا، به ترک آمریکای لاتین پیوند می خورد. رئیس جمهور جدید برزیل که طرفدار طرفدار حقوق بشر است، بعد ازدیدار باشیرین عبادی آب پاکی روی دست احمدی نژاد می ریزد. میلیونها دلاردیگر برای حضور در حیات خلوت آمریکا بر باد می رود.

آمریکا، ایران را در محاصره کامل دارد ودستور رفتن بشار اسد را صادر کرده است. دولت سوریه همان سیاست متحدش درتهران را دنبال می گیرد: وقت کشی.خواستار دریافت “تضمین کتبی” از “گروه های مسلح تروریست” می شود که وارد شهرها نشوند.

کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، که گزینه حذف مرحله ای دیکتاتور دمشق را پیش می برد، درتهران است. او صبح چهارشنبه در یک کنفرانس خبری ابراز امیدواری می کند که ایران بخشی از راه‌حل بحران سوریه باشد. وزیر امور خارجه “نظام” تاکید می کندکه تغییرات سوریه باید تحت رهبری بشار اسد صورت گیرد.

عصر چهارشنبه، سخنگوی کاخ سفید زنگ خطر را به صدا در می آورد: “دولت سوریه به ضرب الاجلی که تعهد داده بود رعایت کند احترام نگذاشته است.ما به لحظه حساس تصمیم گیری نزدیک می شویم.”

ساعتی بعد، سخنگوی کوفی عنان خبر می دهد: “دولت سوریه اعلام کرده است عملیات نظامی را از صبح روز پنج شنبه-ـ امروزـ- در شهرهای مختلف این کشور متوقف خواهد کرد.”

بله. سمبه پر زور است. نوبت تصمیم گیری به سرعت برق به سید علی خامنه ای می رسد.آخرین عکس منتشره، او را درمیان محمود احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی نشان می دهد. رئیس جمهور تشریفاتی می کوشدپروژه اصلی بانک جهانی ـ یارانه ها ـ را از مرگ نجات بدهد. کسی نمی داند خبرهای ارتباطات پنهانی تیمش با امریکا درست است یانه، اما سیاست یارانه ای قویترین پیوند او با مرکز سیاست جهانی سرمایه داری است.

 هاشمی رفسنجانی که درلحظه نود ضرورت مذاکره باامریکا را پیش کشیده، این هفته روی بازسازی رابطه با عربستان دست می گذارد. او ایران و عربستان را “جزو بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کشورهای اسلامی” معرفی می کند که همکاری آن‌ها می‌تواند مایه آرامش کشورهای مسلمان شود. کنترل افراطی‌ها هم شرط این آرامش است.

سید علی خامنه ای که دردوران ماه عسلش با محمود احمدی نژاد، نظراتش رابه اونزدیکتر از هاشمی رفسنجانی اعلام کرده بود، حالا از زحمات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام قدردانی می کند.

از هردو سوی خامنه ای راه به آمریکا می رسد. اسدالله عسگراولادی رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، دیدگاه هیات موتلفه را به زبان اقتصاد بیان می کند: “ما در مذاکراتمان به کشورهای جهان می گویم که دیگر قصد واردات کالاهای مصرفی را نداریم. در عین حال که ما به سمت عهدنامه حدیبیه ( صلح ده ساله میان مسلمانان و بت پرستان ) می رویم و دیگر از بدر و خیبر فاصله گرفته ایم.”

تائید سیاست هاشمی رفسنجانی و رد شیوه علی خامنه ایست که هنوزیاران “بصیر”ش بر منابر آن را تکرار می کنند.

سید احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد یک نمونه: “آمریکا در هیچ زمانی مثل الان این قدر ذلیل و منفور نبوده است. مذاکره با آمریکا به مصلحت ما نیست.”

علی سعیدی نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران، نمونه دیگر: “نظر آیت اله خامنه‌ای ایستادگی در برابر آمریکاست زیرا این ایستادگی را تنها راه حفظ جمهوری اسلامی می داند.”

همه راهها به یک جا می رسد: حفظ نظام. و یک نام: آمریکا. تصمیم گیرنده هم فقط یک نفر است: سیدعلی خامنه ای.آیا او “اشتباه صدام” راتکرار خواهد کرد؟ ایران قربانی ماجراجوئی مذهبی خواهد شد؟

ائتلاف جهانی همه کارت های زرد را نشان داده است. عقب نشینی سوریه در دقیقه نود و قرار گرفتن میت رومنی در جایگاه رقیب اوباما در انتخابات نزدیک، لحظه را حساستر و تصمیم گیری را خطیر تر می کند. رقیب جمهوریخواه اوباما بارها گفته است: “آمریکا در رابطه اش با جهان اسلام با دو خطر روبه رو است اول جهاد رادیکالی و دوم خطر ایران.”

و او برای منع ایران از کسب سلاح هسته ای تلاش می کند و برای رسیدن به این هدف، استفاده از گزینه نظامی را بعید نمی داند.

اوباما “هنوز” از مذاکره می گوید و رقیبش با پرچم جنگ می آید.

 

خانم ها! آقایان!

هفته سوم فروردین نود و یک که می تواند ماه سرنوشتی تاریخ ایران باشد، تمام می شود. بهاران اما دل انگیز نیست. ملک الشعرای بهار فریاد بر می کشد برمن و شما:

کشور ایران ز انبوه فتن در خطر است

‌ای وطن خواهان زنهار وطن در خطر است

 

و تاریخ خطر در ایران را تورقی می کند:

سکندر کینه جوی رفت ز ایرانتان

 هرقل رومی‌نژاد بکرد ویرانتان

زگیر و دار عرب تهی شد اوطانتان

 خزان چنگیزیان شد زگلستانتان

بهار ایرانتان بازخوش و با صفاست

 ایران مال شماست، ایران مال شماست

گهی که شد اصفهان به چنگ افغان دچار

لشکر پطر کبیر یافت به گیلان قرار

عراق و تبریز شد زخیل ترکیه خوار

 جنبش ملی کشید یکسره زایشان دمار

ماند به ایرانیان ایران بی‌باز خواست

 ایران مال شماست، ایران مال شماست