مهرداد شیبانی
هواکمی سرداست و سردتر می شود. تازه، هفته دوم پائیز است به سال 1387. یکی که نام رئیس جمهوری ایران را دارد، از برابر دیوار شرم می گذرد و پشت تریبون سازمان ملل می رود.نمایندگان کشورهای مختلف دنیا ـ حتی فلسطینی ها- سالن را ترک می کنند. حوصله شنیدن انشای دیگری را ندارند.
دولت های دیگر کم بودند، حالا دارند کشورهای عربی همسایه راکه به لحاظ تاریخی به خون ایرانیان تشنه اند، تحریک می کنند. یک مقام عالی رتبه پلیس امارات متحده عربی درباره حضور نیروهای مخفی ایران در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هشدار می دهد. ژنرال ضاحی خلفان می گوید: “ایران ممکن است بتواند به راحتی هسته هایی از نیروهای مخفی را در کشورهای منطقه خلیج فارس مستقر کند، در آن صورت کشورهای عربی نیز قادرند اقدامی مشابه در ایران انجام دهند. “
بی بی سی می نویسد: “پیشتر از قول دو نماینده مجلس کویت نقل شده بود که نیروی قدس سپاه پاسداران در این کشور ۲۵هزار عضو دارد.“
در میدان بهارستان که همفکران شیخ فضل اله نوری شیرهای مشروطه اش رابرداشته اند، به مناسبت سالگرد آغاز جنگ هشت ساله با عراق، موشک دوربرد موسوم به شهاب-۳ به نمایش عمومی گذاشته اند. و کم کم،گمان جهانی را تائید می کنند که: “ایران به توانایی ساخت سلاح اتمی نزدیک می شود” و “ایران علیرغم پافشاری بر صلح آمیز بودن برنامه اتمی اش، به توانایی ساخت کلاهک اتمی نزدیک می شود.“
البرادعی، که هاشمی رفسنجانی گزارش جدیدش را “حرکتی ظالمانه و فتنهای جدید” خوانده بود با اشاره به توانمندی بالقوه ایران برای تولید سلاح هستهای می گوید: “ایران کتاب آشپزی را دارد، اما مواد لازم برای آشپزی را نه!”
رویداد های بعدی نشان می دهد که صاحبان “موادلازم” که قدرتهای جهانی باشند، با استفاده از سیاست “ماجراجویانه” طالبان ایرانی در راس قدرت، دارند برای ایران آشی می پزند که رویش چند متر روغن ایستاده است.
روسیه درآغاز هفته می گوید: “احتمالا در مذاکرات درباره ایران شرکت نمی کند” اما،بعد از مذاکره با خانم رایس ـ وزیر خارجه آمریکا - “ناگهان” در جلسه سران قدرت های جهانی برای صدور قطعنامه حضور می یابد.
”چینی ها “ ی نازنین دومین “متحد” جمهوری اسلامی که به نوشته “سایت امروز” با همان روش روسیه عمل می کنند، تا جوهر امضای دریافت 200درصد افزایش قیمت برای بزرگ راه تهران- شمال خشک می شود، نرم نرمک به جلسه می روند. و قطعنامه چهارم تصویب می شود.
سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران که انگار دارد تیتراول کیهان “برادر حسین” را می خواند قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان را “بیانیهای چند خطی” و بدون نکتهای تازه توصیف می کند.علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی که سه قطعنامه چند صفحه ای برای ملت ایران به ارمغان آورده است، قطعنامه جدید را ”چرخش موذیانه” و “تفنن سیاسی” گروه ۱+۵ می نامد و نسبت به عواقب آن هشدار می دهد.حتما سپاهی فیلسوف می داند که قطعنامه ها آنقدر کوتاه می شود، تا به یک کلمه سه حرفی برسد:
- آتش…
و اوضاع نشان می دهد او در این فکر است تا با استفاده از تئوری جهانشمول “شکلات” جای احمدی نژاد رابگیرد و باکمک تجار موتلفه بجای شکلات، اجناسی را مثل برنج وارد کند که ایران قرنها پیش صادرکننده اش به منطقه بود، و یا درآن بخود کفائی رسیده بود مانند چای و برنج و شکر. پارچه چادری سیاه را هم بگذار همان کره وژاپن وارد کنند که زنانشان از برکت “حجاب اجباری” محرومند.
وقتی دبیرکل موتلفه درخواست “اعلام دخل و خرج دولت” را می کند،علی لاریجانی می گوید: “تقسیم پول نفت میان مردم، اقتصاد صدقه پروری است، کارهایی که جنبه شکلات برای اقتصاد دارد فقط سرگرمی است.” و بعد به جلسه مجلس می رود که حرفهای وزیر نفت دارد را بشنود که: “برای واردات سوخت در شش ماه آینده به حدود هفت میلیارد دلار بودجه نیاز دارد.“
و در همین حال، نامه طهماسب مظاهری که فقط چند روز است از ریاست بانک مرکزی ایران، “رانده شده” منتشر می شود. به نوشته بی بی سی در این نامه “ وضعیت اقتصاد ایران دشوار و چشم انداز آینده ناامید کننده تصویر شده است. در آن نسبت به رشد نرخ تورم، کاهش سرمایه گذاری، افزایش مصرف ارزی، کسری بودجه ابراز نگرانی و تاکید شده که نرخ تورم در ایران به رکوردهای جدیدی رسیده و این کشور «یکی از بزرگترین نرخ های تورم را در بین کشورهای دنیا» دارد.“
جمهوری اسلامی از این دوش های آب سرد هم بخود نمی آید. “ایران اسلامی” نخستین کشوری است دردنیا که به استقبال جنگ می رود؛ و تنهاکشور اسلامی که ماه رمضان را بجای شادی و خنده ورقص، با اشک و اندوه برگزار می کند. در همه کشورهای مسلمان با تکیه بر دانش و تقویم عید فطر ازپیش معلوم است. درجمهوری اسلامی که رئیس جمهورش با یک انشای بچگانه تومار”لیبرال دمکراسی” را در هم می پیچد، مردان عیا بدوشی که فقط دو سال از خود خدا کوچکترند بر بام ها می روند و با چشمانی که خورشید را نمی بیند، به جست و جوی ماه نو بر می آیند. و تازه این روزهائی است که همه سخت سرگرمند. بعد از حراج و غارت ثروت بیکران کشور دارند بسرعت مقامات قدسی را تقسیم می کنند. مهدی خزعلی – که به نام پدرش شناخته است که قبای امام زمان را اول بار برای احمدی نژاد دوخت – در نامه سرگشاده ای به رهبری می نویسد: “شما که وارث آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد خاتم الانبیاء ص وعلی سید الاوصیاء ع می باشید”، “شما که از سلاله پاک پیامبران، اصلاب شامخه،ارحام مطهره و همنام مولای متقیان ابوالحسنین امام الکونین و الثقلین می باشید.” دیگر اجازه ندهید که تا مقام خدائی بالایتان ببرند که دارند می برند.” و برادر حسین شریعتمداری که نمایندگی فروش دستمال یزدی را هم گرفته “در سر مقاله کیهان در باره حضرتعالی” بنویسد: “بر دامن کبریاش ننشیند گرد!“
“آیت اله خامنه ای” که سهل است، حتی آبدار چی کیهان هم به این نامه جواب نمی دهد. خدا که معلوم شد، حتما احمدی نژاد هم پیامبر است، چون منصوب خداست. بعد نوبت می رسد به بقیه فرزندان امام زمان و اول ازهمه “عوض علی” که بالاخره اعتراف می کند مدرک دکترایش جعلی است. خبر جعلی بودن لیسانسش هم می رسد. می گویند حتی دیپلم هم ندارد. “کمیته چی” اسبق،اما زیر سایه “بی بی” است که خود معادل فوق دکترای جعل سند است و ضامن “سلامت” انتخابات بعدی ریاست جمهوری که محمد خاتمی اینهمه جوشش رامی زند.
بانک پاسارگاد هم درکشوری که “آزادی مطلق” در آن حاکم است، به افتخار شکل گیری “خلافت” اسلامی سکه می زند. آنهم سکه یک میلیون تومانی تا روشن شود که نه تورمی در کار است و نه گرانی. پشت سکه هم عکس تخت جمشید است. بد خواهان می گویند که این نقش ونگار به زبان بی زبانی روحانیون جمهوری اسلامی را به مغ های ساسانی وصل می کند که همین کارها را کردند و ایران را بر باد دادند. نباید حرفشان را گوش کرد. واقعیت این است که بانک پاسارگاد هم چهار چنگولی مواظب میراث ملی و تاریخی ایران است.، درست مثل شورای شهر اصفهان که”کانون مدافعان حقوق بشر” به آخرین شاهکارش اعتراض دارد: “تصمیم و اعلام اخیر شورای شهر اصفهان مبنی بر عبور مترو از خیابان کهنسال چهارباغ برخلاف قانون و موازین کارشناسی حکایت مجـددی است از فاجعه قانون گریزی و تـجاوز به منافع عمومی. این تصمیم، میراث ملی و فرهنگی و تاریخی ایران را که اعتباری جهانی دارد، مورد حمله قرار داده است.”
این حمله از داخل که سی سال است ادامه دارد، اخبار این هفته بازهم از حمله خارجی می گوید که فعلا تبلیغاتی و تدارکاتی است.
آلمان و فرانسه اعلام می کنند: “ایران به ماجراجویی اتمی خود پایان دهد.” این دو کشور بخشی ازمحور نظامی- اقتصادی جدیدی هستند که سرهنگ “مک کین” درمناظره خود با اوباما پیشنهاد کرد برای مبارزه با جمهوری اسلامی شکل بگیرد و در گام اول شامل امریکا، فرانسه، آلمان، انگلستان می شود. او این محور را “جبهه کشورهای دارای سیستم دمکراسی” نامید و تاکید کرد که این کشورها ارتش های مشترک، اقتصاد مشترک و آرمان های مشترک دارند.
دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا در این مناظره که از تلویزیون های سراسری آمریکا پخش شد به شدت نسبت به ”خطر” برنامه اتمی ایران، بخصوص تهدید آن برای اسرائیل هشدار می دهند.
مجلس نمایندگان آمریکا هم دراوج بحران مالی این کشور، طرح جدیدی با هدف گسترش و تشدید تحریم های این کشور علیه ایران تصویب می کند که هدفش سرمایه گذاری خارجی در ایران است وتحریم های فعلی آمریکا را از صنعت نفت و گاز فراتر می برد و فهرست اقلام ممنوعه برای صادرات یا واردات را گسترش بیشتری می دهد.
مقامات اسرائیلی هم در روزهای پایانی هفته می گویند: “ایالات متحده اخیرا به این کشور یک سیستم رادار پیشرفته داده که در صورتی که ایران دست به حمله بزند، پیشاپیش به آنها هشدار خواهد داد. این رادار قادر است حمله با موشک های بالیستیک را کمی بعد از پرتاب آن ردیابی کند.“
شاید هم برای مقابله بااین خطرات است که فرهاد رهبر با استفاده از تجارب امنیتی خود مشغول اعمال “محدودیت های بی سابقه امنیتی در دانشگاه تهران واستقرار گیت های الکترونیکی برای کنترل عبور و مرور دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه” است، تا جائی که داد مصطفی تاج زاده را درمی آورد: “آقای فرهاد رهبر! دانشگاه پادگان نیست، گیت ها را جمع آوری کنید. دانشگاه تهران را با وزارت اطلاعات مشابه گرفته اید.“
وبرای تکمیل این آش پر روغن، تنها خبرنگار فاکس نیوز کم است که او هم راه افتاده و بزودی به تهران می رسد.
سر آشپزهای امنیتی ماهر جمهوری اسلامی که اخیرا دفتر شبکه العربیه در تهران را به دلیل “مواضع ضد ایرانی” اش تعطیل کرده اند و علیرغم تامین خواست هایشان توسط تلویزیون فارسی بی بی سی و ازجمله تعیین کادر تحریری، هنوز به آن اجازه تاسیس دفتر در تهران را نداده اند،نه تنها به خبرنگار فاکس نیوز- متعلق به نئو کان ها - مجوز فعالیت در ایران را داده اند، بلکه با نامه نگاری به برخی مراکز حساس کشور خواستار همکاری دستگاه های مختلف با خبرنگار این شبکه شده اند.
آش پر روغنی است که در نیمه پائیز درحال جا افتادن است و زبانم لال اگرنوبت آوردنش بر سر سفره های مردم شود،چنان دهانی از ایرانیان خواهد سوخت که حمله اعراب ومغولان پیشش به خربزه خراسان می ماند.
رئیس جمهور اسرائیل در آغاز هفته ازپشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل می گوید: “محمود احمدینژاد خطری برای مردم خود، برای منطقه، برای جهان است. او برای مردم و سنن ایران مایه شرم است.“
ودر پایان هفته باید پرسید: “ما ایرانیان که حتی به اعراب و مغولان هم بی دفاع تسلیم نشدیم، چرانشسته ایم؟ چرا؟”