رضا فرجی دانا وزیر علوم، هفته گذشته، طی سخنانی بار دیگر از اعطای استقلال به دانشگاهها حمایت کرد. او گفت: “سیاست وزارت علوم پاسخگو کردن دانشگاهها در کنار اعطای استقلال به آنها است.” وزیر علوم تاکید کرد: “موضوع هیئتهای امنا به مثابه ستون فقرات نظام آموزش عالی کشور حائز اهمیت است. در قانون برنامه توسعه ۵ ساله پنجم، احکام راهگشا و مفیدی در راستای اعطای استقلال به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی مقرر شده است.”
موضوع استقلال دانشگاهها از دوره ریاستجمهوری سید محمد خاتمی مطرح شد و در در زمان وزارت جعفر توفیقی بصورتی جدی پیگیری میشد. با برآمدن محمود احمدینژاد، این طرح کنار گذاشته شده و به مرور نگاهی امنیتی در دانشگاهها برقرار گردید. در ماههای اخیر و پس از آغاز بکار دولت جدید، زمزمه استقلال دانشگاهها بار دیگر بلند شده است.
اولین بار جعفر توفیقی که سرپرستی وزارت علوم را بر عهده داشت، این موضوع را مطرح کرد. اواخر شهریور گذشته، او در گفتگویی با روزنامه شرق تاکید کرده بود: “مهمترین گام برای استقلال دانشگاهها در قانون برنامه چهارم توسعه برداشته شد که بند الف ماده ۴۹ که در آنجا به صراحت آمده دانشگاهها، مراکز پژوهشی، فرهنگستانها با مصوبات هیات امنای خودشان اداره شوند. از نظر اداری، مالی، استخدامی، تشکیلاتی و برنامهریزی تابع مصوبات هیات امنا هستند که البته باید به تایید وزیر برسد.” سرپرست وزارت علوم گفته بود: “این روندی بود که از سال ۷۶ شروع شد و در سال۷۷ برنامهریزی درسی به دانشگاهها واگذار شد و ادامه پیدا کرد. بعضی از دلایلی که این قانون اجرا نشد نقطه مقابلش اجرا شد یعنی قانون محدودتر شد بهخصوص در فاصله سالهای ۸۸ تا ۹۲ بیشتر تمرکزگرایی در مدیریت آموزش عالی کشور به وجود آمد.”
توفیقی تاکید داشت: “اعتقاد من این است که شاید چندان اعتقادی به قانون در عمل نداشتند و سبک دیگری را در مدیریت خود پیش گرفتند ولی اگر توفیقی باشد و من در این مسوولیت باشم این قانون را اجرایی خواهم کرد هر چند بخشهایی از آن اجرایی هم شده است. اما بیش از این هم جای کار دارد البته در سند دانشگاه اسلامی هم آمده که از دخالت نهادهای بیرونی در دانشگاه پرهیز شود. این آفت دانشگاههاست که استقلال هویتی، شخصیتی و فکری خود را از دست دهند و تابع جریانهای بیرون از دانشگاه باشند.”
اما حسن روحانی در اثر فشارهای محافظهکاران، رضا فرجیدانا را به عنوان وزیر علوم به مجلس معرفی کرد. پس از رای اعتماد مجلس، او هم جعفر توفیقی و هم جعفر میلیمنفرد را که رای اعتماد نگرفته بود، به عنوان مشاور عالی وزیر و معاون آموزشی وزارت علوم منصوب کرد. این موضوع یکی از زمینههای فشار به وزارت علوم در ماههای اخیر بوده است.
چندی بعد در مراسم تودیع جعفر توفیقی و معارفه وزیر جدید علوم، فرجیدانا گفته بود: “بهترین دوران مدیریت وزارت علوم بیشک در دوره پایانی دولت اصلاحات و مدیریت توفیقی بود که سیاستهای روشن و تعالیبخش وی، وضع جدیدی در دانشگاهها ایجاد کرد و دانشگاهها را در قبال فعالیتهای خود پاسخگو کرد و آنچه که به عنوان استقلال دانشگاهها یاد میشود، ایده و فکر دکتر توفیقی بود.”
دو ماه بعد اولین تغییرات مدیریتی در دانشگاهها با برکناری رئیس دانشگاه علم و صنعت آغاز شد. محمد سعید جبلعاملی رئیس برکنار شده این دانشگاه در مراسم تودیع خود گفته بود: “از چالشهایی که دانشگاهها در مجموعه آموزش عالی با آن مواجه هستند، موضوع استقلال دانشگاههاست که معنای آن هرگز تعریف نشده است.” محمدحسین امید، معاون اداری و مالی وزیر علوم که چند روز پیش، به سرپرستی دانشگاه تهران منصوب شد، در همان مراسم و در پاسخ به رئیس برکنار شده دانشگاه علم و صنعت تاکید داشت: “امیدوارم ابهام رئیس سابق دانشگاه علم و صنعت در رابطه با استقلال دانشجویان نیز در این دوره برطرف شود زیرا وزیر علوم به استقلال دانشگاهها از این بعد مینگرد که دانشگاهها خودشان کارها را دنبال کنند و کمترین رویه تمرکزگرایانه را داشته باشیم.” او وعده داد: “تلاش میکنیم در برنامه ششم توسعه، استقلال دانشگاهها محقق شود و از کمک مجلس نیز برای دانشگاههای برتر بهرهمند شویم.”
موضوع استقلال دانشگاهها در ایران، تنها مربوط به وزارت علوم نیست. چراکه دانشگاههای علوم پزشکی زیر نظر وزارت بهداشت فعالیت میکنند. هفته گذشته در روز یکم اسفند ماه، سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت نیزاز استقلال دانشگاهها حمایت کرد. او در جمع معاونین آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی کشور در مشهد، ضمن موافقت با استقلال دانشگاهها که یکی از معاونین آموزشی مطرح کرد، گفت: “البته این موافقت مشروط به این است که دانشگاهها نیز ظرفیتهای لازم برای استقلال را ایجاد کنند.”
از طرفی سخنان عبدالحسین فریدون مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت علوم نیز منتشر شد که گفته بود: “مدیریت مشارکتی میتواند بسیاری از مسائل و مشکلات را حل کند و درصدد تدوین آئیننامهای هستیم که مدیران گروهها با نظر و رأی اساتید انتخاب شوند و اعتقاد ما این است که دانشگاهها، مرکز فرهیختگان است و اداره محیطهای دانشگاهی توسط فرهیختگان سخت نیست.” او خواستار “حاکمیت ارکان اصلی دانشگاه یعنی هیئتامنا، هیئترئیسه و شورای دانشگاه” در دانشگاهها شده بود.
تاکید مکرر مسئولان وزارت علوم درباره استقلال دانشگاهها، نگرانی محافظهکاران تندرو را برانگیخته است.
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران چندی پیش در گزارشی با عنوان “طرحی خطرناکتر از بازگشت حامیان فتنه به دانشگاهها در وزارت علوم” طرح استقلال ماکز آموزش عالی را خطرناک دانسته و نوشته بود: “همچون بازگشت دانشجویان ستارهدار، تعویض روسای دانشگاهها و اعزام هیاتهای بازرس به دانشگاهها و انتصابات تامل برانگیز، طرحی دیگر از سوی مسئولان وزارت علوم در یک سکوت خبری دنبال میشود.[…] طرح «استقلال دانشگاه ها» چند مدتی است که از سوی وزارت علوم دنبال میشود و رضا فرجی دانا مسئولیت این کار را به چهره جنجالی وزارت علوم یعنی جعفر توفیقی سپرده است.” خبرگزاری فارس تاکید داشت: “این طرح زمانی تامل برانگیز میشود که به نظر میرسد طرح «استقلال دانشگاه ها» تلاشی برای محدود کردن نظارت حاکمیت بر دانشگاهها باشد. چیزی که شبیه به آن چندی پیش در خصوص فرهنگ با عنوانهایی همچون دین دولتی و فرهنگ دولتی توسط برخی رسانه ها دنبال میشد.”
از طرفی دیگر، سایت امنیتی-نظامی رجانیوز در گزارشی با عنوان “دولت برای دانشگاهها چه خوابی دیده است؟”، طرح استقلال دانشگاهها را “برهم خوردن آرامش علمی محیط دانشگاهی با ژستهای دموکراتیک” نامید. این سایت ایده استقلال دانشگاهها را ایده جعفر توفیقی دانسته و نوشته بود: “مسئله استقلال دانشگاهها علیرغم ظاهر زیبای خود حاوی نکاتی است که باید بدان توجه بیشتری داشت.” و از جمله مواردی که باید به آن توجه کرد را “برگزاری انتخابات در گروههای آموزشی دانشکدهها” و “پیش افتادن کسانی است که «محبوبیت بیشتری» دارند.” عنوان کرده بود. رجا نیوز معتقد بود که بعد از آن استادان دانشگاه به دنبال کسب محبوبیت خواهند بود. نویسنده گزارش مزبور در پایان اضافه کرده بود: “زیرساختی که در ظاهر با شعار حفظ کرامت و شخصیت و تعظیم شأن دانشگاهیان معرفی میشود ولی در عمل باعث بههم ریختگی هر چه بیشتر فضاهای دانشگاهی، در جزء ترین سطح آن خواهد شد.” همین گزارش در سایت خبرنامه دانشجویان ایران، وابسته به بسیج دانشجویی نیز منتشر شده است.
چند سال پیش کامران دانشجو، وزیر علوم دولت احمدینژاد، از انتصابی بودن روسای دانشگاهها حمایت کرده و گفته بود: “در دنیا تنها شاید یکی دو جا وجود داشته باشد که بگویند رئیس دانشگاه به صورت انتخابی و با رأیگیری انتخاب شود. رئیس دانشگاه باید شاخصهایی را داشته باشد و انتخابی نیس. من اگر نتوانم رئیس دانشگاه را انتخاب کنم چگونه میتوانم سیاستها را در دانشگاه اعمال کنم. ریاست دانشگاه هم باید سیاستها را اعمال کند اگر نتواند رئیس دانشکده خود را انتخاب کند چطور میتواند این سیاستها را اعمال کند. این سیاستها هم از بدنه جمع می شود و به سیاست وزارت علوم بدل میشود.” او معتقد بود: “ما به استقلال دانشگاه قائل هستیم اما این استقلال دانشگاه دال بر این نیست که حاکمیت نمیتواند اعمال حاکمیت کند. حاکمیت اگر تشخیص دهد که دانشگاه از ریل و خواسته مردم جدا میشود نه تنها حق دارد بلکه وظیفه دارد که دانشگاه را به مسیری بیاورد که مردم از ما انتظار دارند.”
تفاوت ر ویکرد محافظهکاران به دانشگاه موجب نگرانی آنان از سرنوشت دانشگاه و افزایش فشار بر وزارت علوم برای جلوگیری از استقلال دانشگاهها شده است.