در میان خبر های نا خوش هفته که رسانه های داخلی ایران منتشر ساختند، از جمله افزایش هزینه زندگی یک خانواده چهار نفری کارگری از ماهانه ۱ میلیون و هفتصد هزار تومان به ۲ میلیون و دویست هزار تومان، افزایش زمان خانه دار شدن یک خانواده متوسط از ۳۳ به ۳۶ سال ( پرداخت اقساط خانه از محل کسر هزینه های فرضی نسبت به درآمد ها)، گزارش شد که مذاکرات اتمی وین نیز پس از ابراز محبت خانم اشتون نسبت به جواد ظریف و دست فشردن جان کری با همتای ایرانی با خرمی و خوشی پایان یافت-البته بدون نتیجه قابل اعلام و انتشار.
پیش از عزیمت هیات ایرانی به وین برای پیگیری هفتمین دور گفتگوهای اتمی در پایتخت زیبای اطریش، آقای حسن روحانی طی یک گفتگوی تلویزیونی به مردم نوید داده بود که پیش از رسیدن زمان انقضای مهلت مذاکرات اتمی در طول ۴۰ روز آینده به “تفاهم” میرسیم. بدون شک دکتر حسن روحانی که حقوق دان قابلی است، تفاوت “تفاهم” با “توافق” جامع اتمی را خوب میفهمد و استفاده عمدی او از مفهوم تفاهم نیز پرهیز از دروغ و تاکید بر “نزدیک شدن تدریجی به خواسته های جامعه جهانی است.”
آقای رییس جمهور اسلامی خوب میداند که گرفتن اجازه واگذاری یکجای ظرفیت اتمی از رهبری، کار یک شب و دو شب و یک دور یا دو دور مذاکره نیست و این اقدام تاریخی را باید “تدریجا” و به نسبت کاهش فشار های داخلی صورت داد.-
رسیدن به “تفاهم” پیش از رسیدن به “توافق” و بعد نهایی کردن آن، از ابتدا فلسفه مذاکرات دولت روحانی با آمریکا بوده و این فکر کهنه ولی کارآمد را مذاکره کنندگان دولت او همچنان در دست اجرا دارند. شگرد دیگری که برای آسان تر ساختن نحوه عبور از موانع در پیش گرفته شده، برداشتن دو گام در مذاکرات پنهانی به جلو و یک گام در افکار عمومی به عقب است که این کار را هم وزیر خارجه جمهوری اسلامی با ظرافت در طول شش ماه گذشته پیگیری کرده است.
بی نتیجه ماندن ظاهری مذاکرات ماه نوامبر گذشته در ژنو و بعد جمع شدن وزرای خارجه ۵ قدرت بزرگ بعلاوه آلمان و امضاء “توافق موقت” یا “طرح اقدامات مشترک”، گام اولیه بود که سال گذشته در سوم آذر ماه صورت گرفت. پس از نرسیدن به توافق نهایی در مهلت شش ماهه، توافق دیگری در چار چوبی مشابه توافق اول بعمل آمد که طی آن جمهوری اسلامی به واگذاری ظرفیت اتمی تهدید کننده خود ادامه داد و تعطیل کار در فوردو، خودداری از غنی سازی بیست درصدی و تبدیل ذخیره ۵ در صدی به اکسید اورانیوم برای پیشگیری از بازگشتن به ظرفیت اولیه در صورت تغییر نظر ادامه یافت.
طی پنجمین دور مذاکرات ژنو حتی گفته شد که قسمت بزرگی از متن توافق نهایی نوشته شده و آقای حسن روحانی نیز طی تازه ترین اظهار نظر پیرامون مذاکرات اتمی اعلام کرد که “اختلاف بر سر جرئیات است”. ولی پیش از او آقای علی خامنه ای با طرح خواسته ۱۹۰.۰۰۰ سو ظرفیت جدا سازی ایزوتوپهای اورانیوم ( تعداد ۱۰۰.۰۰۰ تقریبی سانتریفیوژ مورد درخواست ایران) به نقش خود در برداشتن یک گام به عقب در انظار عمومی، عمل کرد.
روز ۲۸ تیرماه و طی ششمین دور مذاکرات در وین پیرامون نحوه رسمی کردن توافق نهایی مذاکره شد ولی به این دلیل که هنوز “زمان و زمینه” داخلی در ایران برای اعلام توافق مساعد نبود برنامه اقدام مشترک برای چهارماه دیگر تمدید شد ( تکرار قوروم!)
در این فاصله آقای ظریف و همراهان به کار ادامه داده و از مسکو تا وین، از وین به ژنو و برعکس را بهم میدوختند تا زمان رونمایی از متن توافق نهایی با گروه ۵+۱ و اعلام کشیدن دندان اتمی جمهوری اسلامی فرا برسد.
دیدار هفتم شهریور ظریف با لاوروف در مسکو و مذاکرات دهم شهریور در بروکسل با خانم اشتون ( که مدتی است مانند ویلیام برنز معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا و معمار گفتگو های پنهانی با جمهوری اسلامی بازنشسته شده ولی قرار است تا زمان بستن زنگوله به گردن گربه، رهبری مذاکرات اتمی را ادامه دهد) نیز در همین چار چوب صورت گرفت: ادامه آماده سازی تدریجی زمینه برای اعلام توافق نهایی.
مذاکرات “وین هفت” را آقای ظریف و خانم اشتون و جان کری در یک روز آغاز و بدون اعلام نتیجه به انجام رساندند. گفتگوهای روز بعد ( پنجشبنه ۱۶ اکتبر) با نمایندگان گروه ۵+۱ به شکل تشریفاتی و تنها برای خالی نبودن عریضه ادامه یافت در حالی که مذاکرات جدی تر بر سر “جزئیات” را نمایندگان دولت روحانی و اوباما تا زمان مساعد شدن زمینه داخلی برای اعلام توافق بزرگ ادامه خواهند داد.
تا آن تاریخ –که بی تردید بعد از ۲۴ ماه نوامبر خواهد بود و نه پیشتر، تحریمها علیه ایران ادامه می یابند، وضعیت معیشتی مردم، اگر چه با سرعتی کمتر از سابق، همچنان دشوار تر از پیش میشود و مذاکره کنندگان نیزبه کار ظریف چانه زنی با نمایندگان حریف ادامه میدهند. حلقه مفقود در این مجموعه، حضور واقعی مردم است که هر روز بیش تر از دیروز از خود و توانهای ملی خود باز می مانند.