نآرامی های اخیر و انتخاب سخت اوباما

نویسنده

» سرمقاله کریستین ساینس مانیتور درباره روابط تهران و واشنگتن

ایران  باردیگر صحنه تظاهرات ضد دولتی بود. برخلاف تظاهرات قبلی که در اعتراض به تقلب انتخاباتی 22 خرداد برپا می شد، این بار، باراک اوباما نیز به اندازه آیت الله علی خامنه ای در کانون توجه معترضان قرار گرفت.

در بسیاری از شهرها هزاران جوان به خیابان ها ریختند تا مراسم سالگرد تسخیر سفارت ایالات متحده را به فرصتی برای بقای “جنبش سبز” خود تبدیل کنند. بسیاری از راهپیمایان هدف گلوله های رنگی پلیس قرار گرفتند. به نظر می رسید پلیس قصد نداشت آشکارا از خیل عظیم زنان در مراسم قربانی بگیرد.

تظاهرکنندگان در یک اقدام جالب توجه خطاب به آقای اوباما شعار می دادند: “اوباما، یا با آنها  (روحانیون حاکم بر کشور) ، یا با ما!”

نحوه تلفظ نام اوباما در فارسی به طور تصادفی معنی “او با ما” می دهد.

آقای اوباما درخصوص حمایت آشکار از جریانات طرفدار دموکراسی جانب احتیاط را گرفته است. دامنه این احتیاط به قطع بودجه بسیاری از گروه های آمریکائی حامی حقوق بشر در ایران کشیده شده است. از نظر وی، پشتیبانی آشکار از اصلاح طلبان می تواند کار را برای مشت آهنین جمهوری اسلامی در متهم کردن اصلاح طلبان به مهره های آمریکائی آسان تر کند.

اما واقعیت این است که ادامه این سیاست همزمان با سست شدن خط مشی تماس اوباما با ایران بر سر معضل هسته ای دشوارتر شده است. ایران به نادیده گرفتن پیشنهادات غرب برای پایان دادن به مسابقه تولید اورانیوم  با خلوص بالا ادامه می دهد. اوباما نیز خاطر نشان کرده ایران برای تن دادن به توافق، تا پایان سال جاری مهلت دارد.

ایالات متحده  در ایران منافع دو گانه ای را دنبال می کند، یکی دور نگهداشتن ایران از کسب تسلیحات هسته ای و دیگری تبدیل ایران به یک دموکراسی پایدار. تا اینجا، متوقف ساختن برنامه هسته ای از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.

جنبش مخالفان در ایران با سازماندهی اعتراضات، علیرغم تمام سرکوب ها، و نیز ایجاد شکاف در میان رهبران کشور، در حال قدرتمندتر شدن است و این خود فرصتی را برای تغییرکانون رویکرد آمریکا فراهم آورده است.

برخی از رهبران مخالف در ایران اخیراً گفته اند یک ایران دموکراتیک به دنبال تسلیحات هسته ای نخواهد بود و حتی اگربه چنین سلاح هائی نیز دست یابد، هرگز تهدیدی را متوجه سایر کشورها نخواهد کرد.

چنین سناریوهائی در حد گزینه های بعیدی باقی می مانند. با این حال، روند گفتگوها با ایران برای دستیابی به توافق و متوقف ساختن حرکت آن کشور به سوی توانمندی تولید بمب هسته ای نیز به این زودی ها به ثمر نمی رسد.

حتی اگر توافقی هم به دست آید، سابقه فریبکاری این رژیم و تمایل آن به رودست زدن، هیچ ضمانتی را برای پایبند ماندن به توافق به دست نمی دهد. 

احتمال زیادی هم وجود دارد که محمود احمدی نژاد، کسی که مشروعیتش پس از هیاهوی انتخاباتی زیر سؤال رفته است، مشغول وقت کشی و به درازا کشاندن گفتگو با غرب است تا بتواند در صحنه کشمکش قدرت در صحنه سیاسی ایران، دست بالا را بیابد.

او این فرصت را دارد که معترضان را به سختی سرکوب کند و سپس با دادن یک امتیاز به غرب، مانع از اشکال تراشی آنها شود و خود را در طول مدت گفتگوها، به ظاهر در حال همکاری نشان دهد. چنین شیوه ای می تواند برای مدت طولانی به کارگرفته شود، مگر آنکه اوباما تصمیم بگیرد حقوق بشر و دموکراسی در ایران را در خط مشی خود در قبال این کشور در اولویت بالاتری قرار دهد. 

بیش از 70 درصد جمعیت ایران  زیر 30 سال دارند. بسیاری از مردم طرفدار آرمان های مدنی غرب هستند و دغدغه ناچیزی برای انقلاب اسلامی سال 1357 از خود نشان می دهند. آنها هرچه بیشتر اعتراض می کنند، رنگ خودکامگی رژیم کشورشان بیشتر آشکار می شود. نیروهای امنیتی رژیم هر روز شباهت بیشتری به سرویس پلیس مخفی شاه سابق- ساواک- پیدا می کند. 

اوباما پیش از تظاهرات روز چهارشنبه گفته بود “دنیا همچنان شاهد خواست قدرتمند مردم ایران برای عدالت است.” این گفتار، روش کارآمدی برای صحه گذاشتن بر نیروی قدرتمند مخالفان در ایران نیست.

آمریکا پس از آنکه شاهد ابعاد تظاهرات و سرکوب سنگین تر این حرکت از سوی رژیم ایران بوده، چه زمان به یاری این درخواست کنندگان خواهد شتافت؟

 

منبع: کریستین ساینس مانیتور- 5 نوامبر