عبدالله ناصرزاده
دومین جلسه دادگاه محاکمه عاملان ترور قاضی مقدس روز سهشنبه هفته گذشته[24/11/1385]، در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی و به صورت علنی برگزار شد و در آن مجید کاووسیفر به همراه حسین برادرزادهاش به شرح اقدامات خود پرداختند. تمام این جلسه به شرح چگونگیچند فقره سرقت مسلحانه این دو از برخی بانکها و همچنین نحوه قتل چند نگهبان و… گذشت. نماینده دادستان در این جلسه با قرائت بخش هایی از کیفرخواست، اعلام کرد «متهمین این پرونده اقرار کردند در صورت آزادی بار دیگر به ارتکاب جنایت دست خواهند زد» و «به همین دلیل متهمین اصلاح پذیر نیستند و بازگشت آنان به اجتماع به صلاح نیست.» اگرچه جلسات دادگاه علنی بود اما به استناد تبصره یک ماده ۱۸۸قانون آیین دادرسی کیفری، که رسانههای جمعی مجاز به انتشار مشروح مذاکرات دادگاه پیش از تعیین حکم نیستند، رسانهها گزارش چندان مفصلی از این دادگاه منتشر نکردهاند.
در یازدهم آذر ماه گذشته نیز اولین جلسه دادگاه رسیدگی به ماجرای ترور قاضی مقدس برگزار شد.در آن جلسه نیز دادستان به قرائت متن کیفرخواست پرداخته و اتهامات متهمان را بیان کرده بود. مجید کاووسیفرد، متهم به ارتکاب جرایم «مباشرت در سه فقره قتل، ترور حسن مقدس معاون دادسرای تهران و سرپرست دادسرای ارشاد، یک درجهدار نیروی انتظامی و یک سرباز نگهبان بانک و یک مشتری بانک و مباشرت در چهار فقره ایراد جرح عمدی از طریق تیراندازی با سلاح گرم درجریان سرقت مسلحانه نسبت به سه مامور نیروی انتظامی، مشارکت در پنج فقره سرقت مسلحانه از بانک، مشارکت در سرقت مسلحانه سه دستگاه اتومبیل، مشارکت درسرقت مسلحانهاسلحه سازمانی نگهبان یک سفارتخانه، مباشرت در سرقت سلاح کمری نگهبان دو شعبه بانک و حمل و نگهداری سه قبضه سلاح غیر مجاز و مهمات» بود.
متهم ردیف دوماین پرونده نیزبه «معاونت در ترور شهید حسن مقدس از طریق تهیه وسیله فرار و تسهیل ترور، معاونت در سرقت مسلحانه اسلحه از نگهبان یک سفارتخانه، مشارکت در سرقت مسلحانه از شعبه یک بانک، مشارکت در سرقت مسلحانه دو دستگاه اتومبیل و حمل و نگهداری سهقبضه اسلحه غیرمجاز و مهمات مربوطه و استعمال مواد مخدر» متهم است.
به این ترتیب دادگاه متهمان قتل حسن مقدس به پایان رسید بیآنکه کمترین سخنی درباره ارتباط این ترور با پروندهط گنجی به میان آمده باشد. اکنون میتوان مروری داشت بر ماجرای این ترور و سناریوهای مضحکی که بنیادگرایان بر اساس آن ساختند و پس از ماهها تلاش و دستگیری دهها نفر نتوانستند آن را به اثبات برسانند.
ترور یک قاضی پر مساله
بعد از ظهر روز یازدهم مرداد 1384 قاضی حسن مقدس، رئیس مجتمع قضائی ارشاد، در مقابل این مجتمع در خیابان احمد قصیر تهران به ضرب گلوله کشته شد. شهرت مقتول بدلیل آن بود که چند سال قبل از آن به تعدادی از پروندههای جنجالی مانند پرونده کنفرانس برلین؛که اکبر گنجی از جمله متهمان آن بود، رسیدگی کرده بود. وی قبل از عهدهدار شدن ریاست مجتمع قضایی ارشاد نیز قاضی دادگاه انقلاب بود و به تعدادی از پروندههای امنیتی رسیدگی کرده بود.این قاضی چهل و دو ساله که از بیستوپنج سالگی در دادگاه انقلاب مشغول قضاوت بود، مدتها معاونت ویژه دادگاه انقلاب تهران را برعهده داشت و گفته میشد که در طی این سالها رسیدگی به پروندههای مختلف مربوط به مخالفان سیاسی حکومت ایران از جمله اعضای سازمان مجاهدین خلق را بر عهده داشت.
قتل این قاضی همزمان شد با اوجگیری اخبار مربوط به اعتصاب غذای اکبر گنجی، روزنامهنگار مشهور و منقد ایران که در آن زمان از زندان به بیمارستان میلاد منتقل شده بود. در همان ایام انتشار تصاویر گنجی در حال اعتصاب غذا نشان میداد که وضعیت جسمانی نامطلوبی دارد. ظهر روزی که مقدس ترور شد گروهی از روزنامهنگاران ایران در محل انجمن صنفی روزنامهنگاران گردهم آمده بودند تا به روند ناعادلانهی رسیدگی به وضعیت همکار روزنامهنگار خود اعتراض کنند. انتشار خبر قتل قاضی پروندهی گنجی نگرانیهای بسیاری برانگیخت. به نظر میرسید که این حادثه کار گنجی را سختتر خواهد کرد و حکومت ایران نیز بلافاصله با مرتبط کردن این ترور و اعتصاب گنجی فشار بر او را افزون خواهد نمود. بلافاصله پس از انتشار خبر ترور قاضی مقدس همسر گنجی ظی بیانیهای این ترور را محکوم کرد اما تریبونهای راستگرای ایران، خصوصا آنها که به بنیادگرایان نزدیک بودند انگشت اتهام خود را به سوی گنجی و هواداران او گرفتند.
تحلیل نابغههای حکومت
روز بعد محمد کاظم انبارلویی، سردبیر روزنامهی راستگرای رسالت طی گفتگویی با خبرگزاری «مهر» مدعی شد «منافقین در حمایت از گنجی، قاضی مقدس را ترور کردند. » و حسین شریعتمداری نمایندهی آیتالله خامنهای در روزنامهی کیهان نیز هواداران گنجی را متهم به قتل قاضی مزبور کرد. او دو روز بعد در سرمقالهی کیهان پس از آنکه سناریوی مضحکی مبنی بر تلاش نزدیکان گنجی برای مرگ او در حال اعتصاب غذا را ترسیم کرد، نوشت: «این احتمال در مقیاس گسترده ای وجود دارد که ناکامی در اجرای پروژه مرگ اکبرگنجی بر اثر اعتصاب غذا و تبلیغات گسترده ای که در پی آن تدارک دیده شده بود، سرویس های اطلاعاتی بیگانه را به اجرای پروژه ترور قاضی پرونده اکبرگنجی کشانده است.اما، چرا قاضی پرونده اکبرگنجی برای ترور انتخاب می شود؟ پاسخ به این سؤال چندان پیچیده نیست، محافل بیگانه و برخی از رسانه های داخلی طی چند هفته گذشته، از طریق شیرین عبادی و فرد نزدیک به اکبرگنجی، بیشترین تبلیغات تخریبی را علیه عوامل موثر در بازداشت و محکومیت او، به راه انداخته بودند، بنابراین قاضی پرونده، نشان دارترین شخصیتی بود که ترور او می توانست، افکار عمومی را به سمت و سویی که طراحان این جنایت درنظر داشتند بکشاند. یعنی انتقام از کسی که اکبرگنجی را محاکمه و زندانی کرده است!»
همان روزها اطلاعیهی مضحک منتشر شده در یک وبلاگ اینترنتی با توجه به بیسوادی مطلق بنیادگرایان در امور فضای مجازی مورد علاقهی آنان قرار گرفت. خبرگزاری فارس وابسه به قوه قضائیه ایران پانزدهم مرداد ماه طی خبری مدعی شد: «یک گروه حامی گنجی مسئولیت ترور قاضی مقدس را برعهده گرفت.» این خبرگزاری رسمی از قول بیانیه این گروه «که در سایت اینترنتی آن درج شده»! آورده بود: «قاضی مسعود احمدی مقدس توسط هسته های چریکی به هلاکت رسید.» و در تحلیل خبر نیز اضافه کرده بود:«گروهک ضدانقلابی چریکهای فدایی خلق که از جمله گروههای ضد انقلابی به شمار میرود، پیش از این نیز از جمله دعوت کنندگان گنجی به کنفرانس برلین به شمار میرفت.»
البته این بیانیهی «وبلاگی» مورد توجه حسین شریعتمداری تحلیلگر پیچیدهی کیهان نیز قرار گرفت و در همان سرمقاله که پرده از ارتباط عوامل قتل قاضی مزبور و دوستان گنجی برداشت، به این «سند» مهم هم اشاره کرد! البته پیچیده بودن تحلیلهای نمایندهی ولیفقیه در کیهان تنها به همین یک مورد قتل قاضی مقدس مربوط نمیشود و استعداد و نبوغ او موارد متعدد زیادی را شامل است.
چند روز بعد سعید مرتضوی - جوانی که با توقیف مطبوعات مشهور شد و به دادستانی تهران نیز رسید- طی گفتگویی با خبرنگاران از، «جلسات مشترکی با مجموعه نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات و حتی اطلاعات سپاه پاسداران» خبر داد که ساعتها دربارهی این ترور بحث شده و به این نتیجه رسیدهاند که «که فرد تروریست توسط گروهی حمایت میشد و در حقیقت این ترور یک ترور سازماندهی شدهای بوده است » او مدعی شد که ترور حسن مقدس «با سازماندهی قوی به صورت فنی» اجرا شده است و وعده داد: «فکر میکنیم در آیندهای نزدیک این جرم کشف شود و بتوانیم هم ضارب و هم گروهی را که ایده ترور را به جامعه تزریق میکنند، دستگیر و معرفی کنیم.»[شرق-25/5/1385] در یک تحلیل شگفتآور دیگر یک منبع آگاه در گفتوگو با سایت «بازتاب»، از احتمال وجود ارتباط میان آنچه حمایتهای گسترده دولت انگلیس در عراق و اروپا از مجاهدین خلق مینامید با ترور قاضی مقدس خبر داده بود!
دستگیریهای گسترده
در هفتهها و ماههای بعد بارها اخباری مبنی بر دستگیری و کشف عوامل ترور و یا نزدیک بودن آن منتشر شد
اما اقدامی عملی صورت نگرفت. دهم خرداد ماه واحد مرکزی خبر- وابسته به تلوزیون حکومتی ایران- از قول سعید مرتضوی خبر داد که همه عوامل ترور قاضی مقدس دستگیر شدهاند. در شهریورماه 84 نیز وزیر اطلاعات دولت احمدینژاد – محسنی اژهای- در حاشیه مراسم گرامیداشت شهدای ۱۷شهریور، در گفتوگویی کوتاه با خبرنگاران گفت: افراد مظنون به ترور قاضی حسن مقدس، دستگیر شدهاند اما هنوز نتیجه روشنی به دست نیامده است. او در خصوص زمان معرفی عاملان ترور قاضی مقدس اظهار داشت: معلوم نیست. این گاف بالاترین مقام امنیتی ایران بدلیل فشار زیادی بود که بر دستگاههای امنیتی وارد میشد.
در نیمهی آذر ماه 1384هم خبری مبنی بر دستگیری عامنل ترور منتشر شد اما بلافاصله تکذیب گردید. هفدهم آذرماه سایت بازتاب-که وابسته به طیفی از سپاه پاسداران است که به محسن رضایی نزدیک هستند- خبر داد که تا آن زمان « حدود سی نفر از مجرمانی که با توجه به سوابق محکومیت آنان، میتوانستند انگیزه ترور قاضی مقدس را داشته باشند، به عنوان متهمان احتمالی مورد پیگیرد قرار گرفتهاند.» میتوان حدس زد که آن سی تن چگونه مورد «پیگیریهای فنی» بودهاند تا ماجرا فیصله یابد و تئوریهای بنیادگرایان به اثبات رسد!
کمک سفارت امپریالیسم امریکا!
پس از آن مدتها خبری از این ماجرا منتشر نشد تا اینکه در اواخر اردیبهشت1385 خبر رسید که با کمک سفارت امریکا در امارات متحده عربی فردی که قاضی مقدس را ترور کرده بود دستگیر شده است. یک مقام آگاه در پلیس آگاهی تهران در گفت وگو با خبرگزاری فارس خبر داده بود که متهم 26 ساله «مجید کاووسی» نام دارد و با همدستی برادرزاده اش «حسین» دست به این کار زده است. به گفتهی این مقام آگاه وی دو روز پس از ترور قاضی مقدس به ابوظبی متواری شد و تا چهار ماه به طور مخفیانه زندگی می کرد و نهایتا با مراجعه به سفارت آمریکا در ابوظبی خود راعامل ترور قاضی مقدس معرفی کرد و خواستار پناهندگی در آمریکا شد.» به گفتهی این مقام آگاه مأموران پلیس سفارتخانه پس از مطرح شدن این ادعا «مجید» را دستگیر و تحویل پلیس ابوظبی دادند و متهم شامگاه جمعه بیست و دوم اردیبهشت پس از انتقال به فرودگاه مهرآباد بلافاصله به اداره آگاهی تهران انتقال داده شد و تحقیقات از او آغاز گردید. متهم در بازجویی های اولیه انگیزه خود را انتقام از یکی از قضات دادسرا اعلام کرد و این حرف را هرگز پس نگرفت.
گفته میشد مجید کاووسی دارای چند فقره سابقه سرقت مسلحانه از بانک است که در همین سرقتها چند مأمور محافظ بانک را مجروح کرده و همچنین در چند تن را کشته است. اینکه چرا یک سارق مسلح و آدمکش چنین آزادانه در شهر گز میکرده است از جمله موارد معمول در ساختار حاکمیت ایران است که معمولا بدلیل وابستگیهای چنین اشخاصی چندان هم عجیب نیست.
گفته میشد که وی اعتراف کرده است در سال 83 به خاطر ارتباط نامشروع دستگیرشده و از سوی یکی از قضات دادسرای ارشاد به جزای نقدی محکوم گردیده است.وی گفته بود: «پس از صدور حکم تصمیم به انتقام گرفتم به دلیل اینکه اگر قاضی صادر کننده حکم را به قتل می رساندم مأموران به من مشکوک می شدند تصمیم به ترور رئیس مجتمع گرفتم.»
چندی بعد اخبار بیشتری از نحوهطی دستگیری متهم و همکاری سفارت امریکا منتشر شد و حتی گفته شد که متهم در آغاز با آقای Sison، سفیر و سپس با کنسول آمریکا در ابوظبی، دیدارهایی داشته است. و این سفارت مکالمات و مستنداتی که او ضمن تشریح نحوه ترور قاضی مقدس، امکانات و برنامههایی را که برای دیگر ترورها در دست دارد، بیان میکند را نیز به ایران تحویل داده بود. البته از آنجا که این ماجرا منجر به سرشکستگی بنیادگرایان ایران است در مرداد ماه 85، روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به بهانهی مراسم این ترور اطلاعیهای صادر کرد که در آن آمده بود: « قاتل و مباشر ترور سرمست از نوشیدن خون شهید در انگیزه جواز پناهندگی در دامن آلوده آمریکای خونخوار بود اما به خواست خدا قبل از پناه بردن به سفارت شیطان بزرگ در چنگال عدالت گرفتار شد و به آرزویش نرسید.»!
سال قبل نیز همین روابط عمومی در اطلاعیهای دیگر آورده بود: «شهید حسن مقدس، فدای عدالت خویشتن شد و مظلومانه به دست عده ای کوردل به شهادت رسید و این است استدلال برهان منادیان دروغین دموکراسی و آزادی»!