سخن حسن روحانی در جلسه مشترک هیات دولت و استانداران سراسر کشور درباره توافق هسته ای و این که بعد از نباید “هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم.” فغان رسانه های نزدیک به اصولگرایان و سپاه پاسداران را بلند کرده که می پرسند چرا حرف نزنیم. قرار این نبود که.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، روحانی در ابتدای سخنانش گفت: “اساس توفیق بزرگی که تا این مرحله در موضوع هستهای بدست آمده مربوط به ایستادگی و مقاومت مردم، لطف خداوند و حمایتها و هدایتهای رهبر معظم انقلاب است. اما اگر مجموعه رفتار دولت که چراغ سبز لازم را مبنی بر تمایل به حل و فصل واقعی این موضوع به افکار عمومی دنیا نشان داد نبود، حل و فصل این پرونده محال بود.” او اضافه کرد: “آنچه بسیار اهمیت دارد این بود که مجموعه رفتار دولت تدبیر و امید علامتی را به دنیا نشان داد مبنی بر اینکه ما مصمم به تعامل سازنده هستیم و دنیا این علامت را دریافت کرد. صدور این نشانه و علامت با زبان و بیانیه خواندن مقدور نبود بلکه این اتفاق در مقام تصمیم، عمل و اجرا روی داد.[…] آنچه گاهی پیش از این انجام میشد صرفاً نشستن پشت میز و بیانیه خواندن بود و مذاکرهای انجام نمی شد در حالی که ما نیاز به مذاکره واقعی داشتیم.” حسن روحانی سپس در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: “نباید فکر کنیم پس از حصول توافق میتوانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت. باید همان مسیر سازنده را به درستی به پیش ببریم، همان راهی را که مردم در خرداد ۹۲ به آن اقبال کردند و عامل این توفیق بود که اگر آن راه را ادامه ندهیم چه بسا توافق نیز پایدار نباشد.”
این سخنان در واقع پاسخ غیرمستقیم حجتالاسلام حسن روحانی به آیتالله سیدعلی خامنهای محسوب شده است. خامنهای یک روز پیش از آن در دیدار با اعضای مجمع جهانی اهل بیت و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی گفته بود که ایران دشمنی خود با استکبار و از جمله امریکا را ادامه خواهد داد. او همچنین تاکید کرده بود که از نفوذ داخلی و منطقهای امریکا هم در حد توانش جلوگیری خواهد کرد: “آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.” او تاکید داشت: “در منطقه هم همینجور؛ در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دستوپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوّهی الهی تا آنجایی که بتوانیم نخواهیم گذاشت این اتّفاق بیفتد.”
تقابل آشکار سخنان خامنهای و روحانی بالفاصله مورد توجه رسانههای داخلی ایران قرار گرفت. روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در گزارشی با عنوان “دستور زبان رئیسجمهور برای ادبیات پس از توافق” نوشته بود: “قبل از توافق تا مرز اینکه «آب خوردن ما به توافق بستگی دارد» پیش رفتیم و اکنون که توافق بین زمین و آسمان رهاست، رئیسجمهور از «حرف زدن» نگران است. سؤال این است که مگر حرف انقلاب اسلامی قبل و بعد از توافق متفاوت میشود؟! مگر قرار است غیر از آنچه در برجام تعهد کردهایم به چیز دیگری هم پایبند باشیم؟! اگر دولت، حرف، قول یا وعدهای به آن طرف داده است، باید در داخل هم بگوید تا اگر احیاناً مسئولان خبر ندارند، در جریان قرار گیرند و مواضع مسئولان متناقض جلوه ننماید.” این روزنامه اضافه کرده بود: “غربیها در فحاشی به پیامبر ما هم به «آزادی بیان» پناه میبرند ولی ما باید به خاطر یک توافق نیمبند «حرف» خود را بخوریم و بترسیم؟!”
همان روز محمد جواد لاریجانی در یک برنامه تلوزیونی حاضر شده و درباره سخنان حسن روحانی گفته بود: “البته آمریکاییها تفسیر بدی را تبلیغ میکنند و میگویند مواضع ایران از این به بعد باید بهگونهای دیگر باشد. ای کاش رئیس جمهور این مطلب را نمیگفت و یا بهگونهای این سخن را مطرح میکرد که غرب سوء استفاده نکند.” او معتقد بود: “ما باید استراتژی روشنمان را با قویترین و شجاعانهترین بیان اظهار کنیم.” پس از آن بود که فرمانده کل سپاه پاسداران هم اعلام کرد که تحقق سخنان برخی از مسئولین به معنی آغاز فرسایش استقلال و عزت نظام اسلامی و انقلابی ایران است. او معتقد بود که اگر “رفتار خود را با عمل دشمن تنظیم کنیم” عزت نظام از بین خواهد رفت.
البته در روزهای بعد نیز حمله به حسن روحانی ادامه داشت. روزنامه وطنامروز طی نوشتهای پرسیده بود: “مگر بر سر چهچیزی توافق کردهاید؟!” نویسنده این یادداشت با یادآوری آنکه مذاکرات زیر نظر خامنهای و قبل از دولت روحانی آغاز شده و تیم روحانی در میانه کار رسیده است اضافه کرده بود: “دلیل ترس آقایان از تاکید نظام بر بستن منافذ ورود آمریکا به کشور برای چیست؟ جلوگیری از نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آمریکا به ایران خلاف کدام تعهد ایران در برجام است که آقایان سردیشان کرده؟ اظهارنظر علیه رژیم صهیونیستی چه ربطی به تعهدات ایران در برجام دارد؟ مگر تیم مذاکرهکننده آقای روحانی متعهد شده برجام مجرای ورود آمریکا به هژمونی قدرت در ایران شود؟ یا درباره امنیت نتانیاهو، آیا ایران تعهدی داده است؟!”
محمد کاظم انبارلویی هم در سرمقاله روزنامه رسالت نوشته بود: “منتقدان اگر بخواهند حرف بزنند از کسی برای حراست از نوامیس کشور، استقلال و آزادی مملکت اجازه نمیگیرند. رئیسجمهور نمیتواند سد راه آزادی بیان و قلم آنان باشد. اولا: توافق نه به دار است نه به بار و در پایتختهای ایران و آمریکا در دستانداز مسیرهای قانونی است. اینقدر محکم حرف زدن از توافق آنهم با سابقه بد عهدی آمریکاییها معقول نیست. اگر دولت هم مخاطب رئیسجمهور باشد، باید رئیسجمهور این سئوال را پاسخ دهد که مگر حرف زدن از اسلام و انقلاب و استقلال و آزادی مملکت و پاسداشت اقتدار و امنیت ملی کشور پس از توافق و قبل از توافق تفاوت دارد.”