درگیری ساکنان روستای نظامآباد قزوین با مهاجران افغانستانی ساکن در این روستا در تاریخ ۱۸ فروزدین ۹۳ (حدود سه ماه پیش) اتفاق افتاد. همانزمان یک وبسایت محلی به نام “محله” خبر کوتاهی از این درگیری را منتشر و پس از چند ساعت حذف کرده است. این وبسایت گزارش داده است که جوانان نظام آباد حریم شخصی خانوادههای افغان را شکسته، تعدادی از گوسفندانشان را سر بریده و موتور سیکلتهای آنان را به آتش کشیدهاند.
یکی از اعضای شورای روستای نظام آباد قزوین نیز در وبلاگش بخش دیگری از آنچه که در این روستا گذشته را روایت کرده است. اگرچه این وبلاگ هم دلیل این درگیری را عنوان نکرده است، اما بر اساس پیامهای خوانندگان این وبلاگ که خود را ساکن روستای نظام آباد معرفی کردهاند، تجاوز به یک دختر کمتوان ذهنی علت اصلی درگیری برخی از مردم محلی و حمله به خانوادهای افغان بوده است.
دو ماه پس از این واقعه، وبسایت “شورای هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری” با صدور بیانیهای به این مساله واکنش نشان داده و آن را اقدامی غیر انسانی خواند. همچنین یک شبکه تلویزیونی در خارج از ایران در گفتوگو با دو دختر که به گفته مجری این برنامه در هنگام درگیری ساکن روستای نظام آباد قزوین بودهاند، از تجاوز به زنان و دختران افغان در این روستا خبر داد. گزارشهایی که هیچیک از انها تاکنون در شبکههای رسانهای رسمی داخل ایران تایید یا رد نشدهاند.
فرماندار بی اطلاع و روایت ساکنان
با همه این خبرها، فرماندار قزوین در پاسخ به تماس تلفنی من میگوید که “اطلاعی از این مساله ندارد و چنین اتفاقی در حوزه استحافظی او رخ نداده است.” اما “حافظ” یکی از مهاجران افغانستانی که هنوز هم در نظام آباد زندگی میکند، میگوید: “نزدیک غروب آفتاب در میدان وسط روستا جوانها جمع شده بودند و هر افغانستانی که رد میشد را کتک میزدند. بعد از غروب آفتاب هم به خانه افغانها حمله کردند. در خانههایی که کسی نبود وسایل را بردند اما در خانههایی که کسی زندگی میکرد، تنها شیشه ها را شکستند و سنگ پرتاب کردند.”
او میگوید: “همه درگیری بر اساس شایعهای بود که در روستا پخش شد. من هم نمیدانم واقعا شایعه بود یا چنین اتفاقی افتاده است. ده سال است که من در این روستا زندگی میکنم، تا به حال چنین برخوردی ندیده بودم.”
یکی از ساکنان بومی این روستا که میخواهد نامش افشا نشود، هم میگوید: “من با چشمهای خودم دیدم که شبانه به خانه افغانستانیها حمله کردند. چند موتور سیکلت را آتش زدند و دامهایشان را سر بریدند.” او هم علت درگیری را شایعه تجاوز به یک دختر ۱۵ ساله میداند و میگوید: “درگیری بعد از این شروع شد که در روستا شایعه تجاوز به یک دختر کمتوان ذهنی از سوی یک مرد افغانستانی پیچید. مردم هم به تلافی و خودسرانه به خانه افغانستانیها حمله کردند. اموالشان را تخریب کردند، از خانههایشان بیرونشان کردند. پلیس هم شاهد بود.”
از او پرسیدم که آیا واقعا آنگونه که اهالی محل ادعا کردهاند، این دختر مورد تجاوز قرار گرفته است؟ او گفت: “دو روایت وجود دارد. الان این دختر ۱۵ ساله به همراه نوزادش در بیمارستان بستری است. یک روایت که اهالی روستا میگویند، همین تجاوز از سوی یک مرد افغانستانی است. اما یک روایت دیگر هم فروش دختر از سوی پدر بزرگ او به یک مرد افغانستانی است.”
به گفته او، “این دختر ۱۵ ساله در مدرسه کمتوانان ذهنی درس میخوانده و سه ماه پیش از این واقعه راننده سرویس مدرسه گم شدن او را به اطلاع خانوادهاش رسانده است اما خانوادهاش هیچگونه اقدامی برای پیدا شدن او انجام ندادهاند. تنها مادر او که پس از مرگ همسرش روستا را ترک کرده برای گرفتن حضانت دو فرزندش به دادگاه شکایت کرد که موفق نشد.”
او میگوید: “در مدرسه هم کودکان افغان را مورد اذیت و آزار قرار دارند. به صورتی که معلمها با اولیای این دانشآموزان تماس گرفتند که بیاید و بچههایتان را از مدرسه ببرید.” از حافظ پرسیدم که خبر اخراج کودکان افغانستانی از مدرسه، درست است؟ او که از معدود خانوادههای باقی مانده در این روستا است، گفت: در چند روز اول بچه ها را در مدرسه اذیت کردند. بچه های بومی، افغانها را کتک زدند. برای همین معلمها گفتند که بیاید بچههایتان را ببرید. اما بعد از یک هفته که جو آرام شد، پسر خود من به مدرسه برگشت.”
غلام صفی هم یکی دیگر از افغانستانیهای ساکن در این روستا که بعد از این حمله، روستا را ترک کرده است، میگوید: “من ندیدم اما از اهالی شنیدم و برادر من هم آبادی را ترک کرد. با این که آنجا کشاورزی داشت اما مسولان محلی گفتند که نمیتوانند امنیت ما را تامین کنند. برای همین هم مردم تصمیم گرفتند که خانههایشان را بگذارند و بروند.”
غلام صفی هنوز هم در نظام آباد کار میکند، میگوید: “از ۱۴۰ خانوار افغان ساکن در این روستا شاید حدود ۱۰ خانوار باقی مانده باشند. آنها هم برای این ماندهاند که بتوانند پولی که بابت زمین و خانه دادند را پس بگیرند.”
شایعه بود
یک مسوول محلی که میخواهد نامش افشا نشود هم ضمن تائید خبر درگیری و حمله به خانه افغانستانیهای ساکن در نظام آباد میگوید: “شایعه شده بود که به یک دختر ۱۵ ساله تجاوز شده است. قبل از این که نیروی انتظامی وارد ماجرا بشود چند تن از جوانان روستا به خاطر حس ناموس پرستی با خانوادههای افغان در روستا درگیر شدند. متاسفانه در این اقدام خانه بسیاری از خانوادههای افغانستانی مورد حمله قرار گرفت. یک موتور سکیلت متعلق به آنها به آتش کشیده شد و هشت راس از احشامشان هم توسط مردم سر بریده شد.”
از او پرسیدم، آیا خبری از فروخته شدن دختر یا دختران روستا به مردان افغانستانی دارد و تا به حال با چنین مسالهای روبرو شده است؟ او در نیز جواب داد: “این فقط یک شایعه است و در نظام آباد چنین مساله تا به حال اتفاق نیافتده است و من تکذیب میکنم.”
این منبع آگاه محلی در پاسخ به این که آیا دختر ۱۵ ساله مورد تجاوز قرار گرفته است؟ گفت: “متاسفانه این اتفاق رخ داده و این دختر بچه حامله شده است. اما این که تجاوز از سوی چه کسی صورت گرفته، مشخص نیست. تنها ادعای برخی از ساکنان روستا است که میگویند این تجاوز از سوی یکی از مردان افغانستانی ساکن در روستا صورت گرفته است و هم اکنون هم نیروی انتظامی به دنبال قرد متهم به تجاوز است.”
او در باره کوچ اجباری افغانستانیها از این روستا هم گفت: “بعد از این ماجرا، مقامهای محلی به ساکنان افغان توصیه کردند که به خاطر حفط امنیت جانیشان روستا را ترک کنند و نزدیک به ۱۰۰ خانوار افغان هم تا به امروز روستا را ترک کردهاند اما هنوزحدود ۳۰ خانوار افغان در روستا سکونت دارند.”
به گفته او، مقامهای استانی به خاطر این توصیه با مسوولان محلی برخورد کرده و وعده کردند که امنیت افغانستانیهای ساکن در منطقه را تامین کنند. او میگوید: “هم اکنون چند نفر از اهالی بومی روستا برای تکمیل تحقیقات در اختیار پلیس و دادگستری هستند و مسولان محلی هم تلاش میکنند تا با پرداخت خسارت امکان مصالحه را فراهم کنند.”
او در پایان میگوید: “ما نمیخواهیم به عنوان افغان ستیز شناخته شویم. سالهای زیادی است که در کنار افغانها در این روستا به صورت مسالمتآمیز زندگی میکنیم و آنها نقش پررنگی در وضعیت اقتصادی این روستا داشتند. با خروج آنها روستائیان هم متضرر میشوند. متاسفانه با این اقدام هم نام روستای ما بد شد، هم زیان زیادی به لحاظ اقتصادی می بیند.”
مسوولان محلی قزوین میگویند که استان قزوین بعد از تهران بیشترین مهاجر افغان را دارد. به گفته مدیرکل امور اتباع خارجی و مهاجران استانداری قزوین، بیش از ۳۰ هزار افغانستانی در این استان سکونت دارند. به گفته مسعود میرصوفی بعد از شهر قزوین، شهر اقبالیه و روستای نظامآباد بیشترین جمعیت مهاجر افغانستانی را دارا هستند. جمعیت افغانستانیهای ساکن در روستای نظام آباد حدود هزار نفر برآورد شده است.
منبع: مرکز حامیان حقوق بشر