مجبورتان می کنند به اعتراف دورغ

نویسنده

» مصاحبه لوپاریزین با مهرنوش سلوکی فیلمساز ایرانی ــ فرانسوی

مهرنوش سلوکی، فیلمساز سی و نه ساله ایرانی ــ فرانسوی روز 17 فوریه 2007 در جریان ساخت فیلم مستندی درباره گورهای دسته جمعی در ایران بازداشت شد زیرا به کار ممنوعی دست زده بود. وی نیز مانند کلوتیلد رایس هفته های متمادی را در زندان اوین واقع در شمال شهر تهران گذراند. سلوکی با به نگارش درآوردن کتابی تحت عنوان “فتوای خون” برسرکوب خونینی که در ایران بیداد می کند شهادت می دهد.

 

 کلوتید رایس هم مثل شما متهم به جاسوسی شده است. فکر می کنید چه چیزی در انتظارش باشد؟

 امیدوارم هرچه زودتر آزاد شود چون به هیچ وجه من الوجوه جاسوس نیست. ولی راستش را بخواهید من خیلی نگرانش هستم. در ماجرای کلوتیلد همه اتهامات جعلی و ساختگی است. در ایران همه کسانی که به حرفه اطلاع رسانی اشتغال دارند یا در غرب در این رشته تحصیل کرده اند مظنون به جاسوسی هستند، اتهامی که می تواند حکم اعدام را به دنبال داشته باشد. مقامات ایرانی با ید طولائی که در خلط مبحث دارند با اعصاب متهم بازی می کنند. در مورد من هم همینطور بود.

 

شما با زندان اوین آشنائی کامل دارید…

 در زندان اوین رابطه شخص با دنیای خارج به کل قطع می شود و این احساس وحشتناک به آدم دست می دهد که حتی خدا هم فریادش را نمی شنود. در کتابم[ فتوای خون] راجع به بند 209 که وابسته به وزارت اطلاعات است حرف زده ام. تا کنون هیچ خبرنگاری نتوانسته برای تهیه خبر وارد این بند شود. به نظر من بند 209 را می توان بنای مرگ و احتضار و قتل نامید. بازجوئی های شبانه روزی و فشار طاقت فرسای روانی بر روی متهمین و احساس اینکه گوئی زندانبانان همه چیز را راجع به آدم می دانند جوّی به وجود می آورد که من آن را جوّ” وحشت سفید” می نامم. می توانند آدم را مجبور کنند به هرچه آن ها می خواهند اعتراف کند که یکی از این موارد اعتراف به جاسوسی برای سازمان های اطلاعاتی است. باید بگویم که مقامات ایرانی واقعاً دچار پارانویای جاسوس پنداری هستند.

 

به اعتقاد شما می توان وقایعی را که امروز در ایران می گذرد یک انقلاب جدید نامید؟

 اینکه انقلاب هست یا نه را نمی دانم ولی مطمئنم که تظاهرات عظیمی که از ژوئن تا کنون برپا شده نشانه های آغازین پایان نظام و جمهوری اسلامی است و با نزدیکتر شدن هرچه بیشتر به مرحله فروپاشی نظام هم خشن تر می شود. از هم اکنون می توان نخستین علائم این سقوط را دید. مقامات عالیرتبه نظام دارائی های خود را به حساب های دوبی و ونزوئلا منتقل کرده و عده ای از آن ها خانواده را به خارج از ایران فرستاده اند. جنبش سبز اعتراض علیرغم فقدان یک رهبرکاریزماتیک در رأس آن دیگر سرباز ایستادن ندارد.              

 

 

منبع: لوپاریزین 17 ژانویه