خانه دشمن کجاست؟

علی رضا رضایی
علی رضا رضایی

» حرف روز

 

خب حالا الآن خیلی بهتر شد. اولاً الآن سه هفته است که تا می‌خواهیم سرمان را بخارانیم فوری قیافه حاتمی کیا می‌آید جلوی چشم‌مان. البته پارسال هم که ایشان فیلم “چ” را با موفقیتی مشابه اخراجی‌ها ساخت و بعد عوامل را جمع کرد برد قم گفت ما از اولش دنبال معصومین هروله می‌کردیم هم تا مدتی هی قیافه حاتمی کیا می‌آمد جلوی چشم‌مان، ولی الآن که خواسته مسئولین سینمایی با کیارستمی “برخورد” بکنند یک کمی خیال‌مان راحت شد.

اولش ما با خودمان خیال کردیم خب حاتمی کیا کسی بود که در دهه هفتاد، کلیشه‌های تکراری سینمای جنگ را یک‌جوری ماتیک مربا می‌کرد نشان‌مان می‌داد که کیف می‌کردیم. بعد الآن ظاهراً ماتیک‌های میز توالت تمام شده، برداشته اسم یک شخصیت مبارزاتی امریکای لاتین را گذاشته روی سرودهای انقلابی چریک‌های فدایی خلق، بعد مریلا زارعی بعنوان مظهر مقاومت ملت قهرمان کردهای تحت ستم، از اول تا آخر فیلم گریه می‌کند تا در این فاصله یکی از هم‌دانشگاهی‌های سابق چمران در یک قبرستانی ازش بپرسد “راستی از زن امریکایی‌ات چه خبر”؟ بعد خود حاتمی در حالیکه هنوز نتوانسته به این سوال خودش جواب بدهد یک‌دفعه تیتراژ پایانی می‌آید و زن قهرمان کرد هنوز دارد گریه می‌کند.

بعد کارگردان فیلم در جشنواره فجر می‌رود بالا بی‌مقدمه به عباس کیارستمی یک‌جوری بد و بیراه می‌گوید که آدم خیال می‌کند آن چهار میلیلاردی که بابت فیلم گرفته، دویست میلیونش برای این بد و بیراه‌ها هست. می‌گوید آن‌موقعی که ما داشتیم می‌جنگیدیم، کیارستمی دنبال خانه دوستش بود. حالا البته ما نمی‌دانیم که کیارستمی آخرش فهمید “خانه دوست کجاست؟” یا نه، ولی خود ماهایی که آن‌موقع فیلم کیارستمی را دیدم همه از دم خانه دوست‌مان را پیدا کردیم در حالیکه در فیلم‌های حاتمی‌کیا فقط “خانه دشمن”‌مان را پیدا می‌کردیم.

خب بالاخره مدیران توانای سینمای ایران هم فرق این چیزها را خوب می‌دانند به همین خاطر هم به حاتمی کیا چهار میلیارد می‌دهند ولی به کیارستمی دو زار هم هیچوقت نمی‌دهند. الآن ما سی و پنج شش سال است داریم در به‌در دنبال خانه دشمن می‌گردیم، بعد کیارستمی می‌گوید “خانه دوست کجاست؟” من چه می‌دانم کجاست؟ خانه دوست همان بیت مراجع قم است که سعید راد بعد از فیلم “چ” رفت مراتب چاکرم نوکرم خودش را اعلام کرد به اندازه شریفی‌نیا عزیز دل همه شد.

بنده معتقدم که حاتمی کیا در فیلم‌های بعدی‌اش می‌تواند با گذاشتن اسم “فیدل” روی محسن رضایی و انتخاب موسیقی متن “یه جنگل ستاره داره”، یک فیلم خوب دیگر بسازد چهار پنج میلیارد هم بگیرد به‌شرطی‌که ایندفعه الهام چرخنده از اول تا آخر فیلم گریه بکند. شریفی‌نیا هم جای بچگی‌های فیروزآبادی بازی بکند که خب از حیث هیکل خیلی هم بهم می‌خورند. فخرالدین صدیق شریف هم که از بدو تولد نقش روحانی بازی کرده، در اخر فیلم بیاید چرخنده و شریفی‌نیا را با هم عقد بکند تمام بشود برود پی کارش.

تازه الآن حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی هم گفته “من در تمام اهالی سینما عشق به دفاع مقدس را در اوج می‌بینم”. بفرما، خب الآن این آدم نباید بزند کیارستمی و خانه دوستش را که جلوی اوج سینمای ایران را می‌گیرد، بکشد پایین؟ حتماً مردم باید بروند شکایت بکنند؟ حتماً باید چهار میلیارد پول داد؟ مفتی نمی‌شود سینمای ایران را در اوج نگه داشت؟ دکی!