القاعده، خطری که در راه است

نویسنده

talaee.jpg

حساسیت موضوع هسته ای ایران آنچنان فضای سیاسی و امنیتی کشور را تحت شعاع خود قرار داده است که بسیاری ‏از خطرات جدی موجود و محتمل فردا، هم از ذهن مسئولین کشور و هم از نگاه فعالان و مطلعین معترض به حاکمیت ‏به دور مانده است. ‏

متاسفانه یکی از موضوعات پیچیده در مبحث امنیت، تشخیص درست و به موقع خطر است. از آنجایی که ساختار ‏امنیتی ایران سالهاست درگیر موضوع جنگ ساخته و پرداختهء مطبوعات شده است، نتوانسته به صورتی شایسته و ‏بایسته تعریفی مشخص و راهگشا از تنوع تهدیدات واقعی پیش روی خود داشته باشد. به عنوان مثال، کم توجهی ‏استراتژیست های امنیتی ایران به تلاش مخفی دیروز القاعده برای حضور عملی در خاک کشور، امروز موجب ‏گرفتاریهای بسیاری شده است که متاسفانه به نظر می آید بیشتر هم خواهد شد. ‏

القاعده در مسیر افغانستان و عراق راهی بهتر از ایران برای تردد ندارد. این گروه تروریستی بعد از شکست در ‏افغانستان، عراق را برای مبارزه به عنوان اصلی ترین میدان جنگ خود بر علیه مدرنیته غرب برگزید و حالا بعد از ‏مهار شدن در عراق بدنبال کوچ به سرزمینی دیگر است. به دلایل بسیاری می بایست نگران این کوچ شوم باشیم.‏

منابع درآمدی القاعده متمرکز بر فروش مواد مخدر و اسلحه سبک است. متاسفانه ایران در شرایطی است که به عنوان ‏بزرگترین و نزدیکترین بازار فروش این محصولات قرار دارد. مرزهای نا امن شرقی کشور زمینه ورود و تردد ‏همیشگی این تهدیدات را فراهم آورده است. ‏

القاعده بدون کسب درآمد کافی هرگز نمی تواند در جنگی با ابعاد جهانی حضور فعال و تاثیر گذار داشته باشد، کسب ‏درآمد و بعد انتقال پول به سلول های فعال در تمام جهان هم نیازمند ابزار و شرایطی است که هرگز در صلح و ثبات ‏فراهم نمی شود. اختلافات عقیدتی این گروه سنی افراطی با شیعیان ایرانی احتیاج به توضیح اضافه ندارد اما این ‏اختلاف نمی بایست تنها دلیل دشمنی آنها با ایران و ایرانی ارزیابی شود. ‏

القاعده در تلاشی جدی در صدد نا امن کردن مرزهای شرقی و غربی کشور است، آنها با حمایت از گروههای ناراضی ‏و معترض محلی در صدد جلب نیروهای بیشتر می باشند. القاعده برای عملیاتهای کوچک نیازمند تبلیغ و کسب اعتبار ‏نیست، آنها می دانند که به اندازه کافی در اشل جهانی شناخته شده هستند و منافع عملیاتهای کوچک باید به همان گروه ‏های کوچک تعلق یابد تا سلول های گمنام تروریستی هم بتوانند اعتبار محلی و منطقه ای خود را افزایش دهند. ‏

ظهور و تلاشهای اخیر گروهی موسوم به جندالله در مرزهای شرقی کشور نمونهء مناسبی است برای تشریح استراتژی ‏جدید القاعده. جندالله گروهی است کوچک و بسیار غیر حرفه ای، این گروه هرگز در زمره گروههای تروریستی فعال ‏و منطقه ای هم محسوب نمی شود. آنها معترضان محلی هستند که در فضای ناامن ما بین ایران افغانستان و پاکستان ‏مجال رشد یافته اند و با معاشرت با گروههای مهمتری در منطقه به سرعت به عنوان یک نیروی مخرب در ساختار ‏امنیت ایران ارزیابی شدند، به همین دلیل انجام عملیات ربایش شانزده سرباز نیروی انتظامی نمی تواند به عنوان تلاشی ‏بدون حمایت بررسی شود.‏

اگر تهدیدات دو ماه پیش عمر البغدادی فرمانده القاعده در عراق را جدی تلقی کنیم، آنوقت می توانیم بهتر به اهمیت ‏عملیات ربایش شانزده سرباز ایرانی پی ببریم. متن این تهدید در بعضی از سایت های اینترنتی افراط گرا به چاپ ‏رسیده و مفهومش درست در چنین عملیاتهایی قابل بررسی است. ‏

البغدادی مشخصاً مردم و مسئولین ایران را تهدید می کند و از تمام نیروهای سنی کرد،بلوچ و عرب می خواهد تا ‏شورای هماهنگی تشکیل دهند و اسلحه های خود را به خوبی بین خود تقسیم کنند تا بتوانند بیشترین بهره برداری را در ‏حمله به ایرانیها داشته باشند. ‏

اولویت تهدیدات خارجی موجود در فضای فعلی کشور متاسفانه معطوف به حملهء احتمالی آمریکا و اسرائیل شده ‏است، اما تهدیدات القاعده و نفوذ آن در خاک کشور و برنامه ریزی آنها برای ناامن کردن فرودگاهها و بنادر و جاده ‏های ایران موضوعی است به مراتب جدی، محتمل و خطرناک تر از حملهء دو کشور مطرح.‏

اما آنچه بدور از تعصبات سیاسی و اختلافات آن می بایست مطرح باشد تلاش همگانی برای آزادی این اسراست. بدون ‏شک پایه و سنگ بنای امنیت تمامیت ارضی و استقلال کشور بر روی دوش همین جامعهء سرباز می باشد و نمی ‏بایست در خصوص حیات چنین نیرویی اینقدر منفعلانه عمل کرد. ‏

حضور فعال گروه تروریستی القاعده در مرزهای کشور ابتدای اتفاقی است بسیار نگران کننده؛ تلاش آنها برای ‏برقراری ارتباط و نهایتاً جذب گروههای رادیکال مخالف رژیم در کنار توزیع و انباشت اسلحهء سبک و مواد منفجرهء ‏مورد نیاز بمب های خیابانی در داخل کشور مرحله ای است که حداقل به یک یا دو سال زمان نیاز دارد. ‏

تلاش القاعده برای بی ثباتی ساختار امنیتی ایران نیازمند حمله های متعدد و بسیار ویران کننده است و این هدف با چند ‏بمبگذاری پراکننده ممکن نخواهد بود. از این رو می توان پیش بینی کرد آنچه به عنوان تهدید، ایران را در آینده نزدیک ‏به چالش می کشد حضور مخرب القاعده و سلول های تروریستی فعال آن باشد.‏

‏ ‏