حساسیت موضوع هسته ای ایران آنچنان فضای سیاسی و امنیتی کشور را تحت شعاع خود قرار داده است که بسیاری از خطرات جدی موجود و محتمل فردا، هم از ذهن مسئولین کشور و هم از نگاه فعالان و مطلعین معترض به حاکمیت به دور مانده است.
متاسفانه یکی از موضوعات پیچیده در مبحث امنیت، تشخیص درست و به موقع خطر است. از آنجایی که ساختار امنیتی ایران سالهاست درگیر موضوع جنگ ساخته و پرداختهء مطبوعات شده است، نتوانسته به صورتی شایسته و بایسته تعریفی مشخص و راهگشا از تنوع تهدیدات واقعی پیش روی خود داشته باشد. به عنوان مثال، کم توجهی استراتژیست های امنیتی ایران به تلاش مخفی دیروز القاعده برای حضور عملی در خاک کشور، امروز موجب گرفتاریهای بسیاری شده است که متاسفانه به نظر می آید بیشتر هم خواهد شد.
القاعده در مسیر افغانستان و عراق راهی بهتر از ایران برای تردد ندارد. این گروه تروریستی بعد از شکست در افغانستان، عراق را برای مبارزه به عنوان اصلی ترین میدان جنگ خود بر علیه مدرنیته غرب برگزید و حالا بعد از مهار شدن در عراق بدنبال کوچ به سرزمینی دیگر است. به دلایل بسیاری می بایست نگران این کوچ شوم باشیم.
منابع درآمدی القاعده متمرکز بر فروش مواد مخدر و اسلحه سبک است. متاسفانه ایران در شرایطی است که به عنوان بزرگترین و نزدیکترین بازار فروش این محصولات قرار دارد. مرزهای نا امن شرقی کشور زمینه ورود و تردد همیشگی این تهدیدات را فراهم آورده است.
القاعده بدون کسب درآمد کافی هرگز نمی تواند در جنگی با ابعاد جهانی حضور فعال و تاثیر گذار داشته باشد، کسب درآمد و بعد انتقال پول به سلول های فعال در تمام جهان هم نیازمند ابزار و شرایطی است که هرگز در صلح و ثبات فراهم نمی شود. اختلافات عقیدتی این گروه سنی افراطی با شیعیان ایرانی احتیاج به توضیح اضافه ندارد اما این اختلاف نمی بایست تنها دلیل دشمنی آنها با ایران و ایرانی ارزیابی شود.
القاعده در تلاشی جدی در صدد نا امن کردن مرزهای شرقی و غربی کشور است، آنها با حمایت از گروههای ناراضی و معترض محلی در صدد جلب نیروهای بیشتر می باشند. القاعده برای عملیاتهای کوچک نیازمند تبلیغ و کسب اعتبار نیست، آنها می دانند که به اندازه کافی در اشل جهانی شناخته شده هستند و منافع عملیاتهای کوچک باید به همان گروه های کوچک تعلق یابد تا سلول های گمنام تروریستی هم بتوانند اعتبار محلی و منطقه ای خود را افزایش دهند.
ظهور و تلاشهای اخیر گروهی موسوم به جندالله در مرزهای شرقی کشور نمونهء مناسبی است برای تشریح استراتژی جدید القاعده. جندالله گروهی است کوچک و بسیار غیر حرفه ای، این گروه هرگز در زمره گروههای تروریستی فعال و منطقه ای هم محسوب نمی شود. آنها معترضان محلی هستند که در فضای ناامن ما بین ایران افغانستان و پاکستان مجال رشد یافته اند و با معاشرت با گروههای مهمتری در منطقه به سرعت به عنوان یک نیروی مخرب در ساختار امنیت ایران ارزیابی شدند، به همین دلیل انجام عملیات ربایش شانزده سرباز نیروی انتظامی نمی تواند به عنوان تلاشی بدون حمایت بررسی شود.
اگر تهدیدات دو ماه پیش عمر البغدادی فرمانده القاعده در عراق را جدی تلقی کنیم، آنوقت می توانیم بهتر به اهمیت عملیات ربایش شانزده سرباز ایرانی پی ببریم. متن این تهدید در بعضی از سایت های اینترنتی افراط گرا به چاپ رسیده و مفهومش درست در چنین عملیاتهایی قابل بررسی است.
البغدادی مشخصاً مردم و مسئولین ایران را تهدید می کند و از تمام نیروهای سنی کرد،بلوچ و عرب می خواهد تا شورای هماهنگی تشکیل دهند و اسلحه های خود را به خوبی بین خود تقسیم کنند تا بتوانند بیشترین بهره برداری را در حمله به ایرانیها داشته باشند.
اولویت تهدیدات خارجی موجود در فضای فعلی کشور متاسفانه معطوف به حملهء احتمالی آمریکا و اسرائیل شده است، اما تهدیدات القاعده و نفوذ آن در خاک کشور و برنامه ریزی آنها برای ناامن کردن فرودگاهها و بنادر و جاده های ایران موضوعی است به مراتب جدی، محتمل و خطرناک تر از حملهء دو کشور مطرح.
اما آنچه بدور از تعصبات سیاسی و اختلافات آن می بایست مطرح باشد تلاش همگانی برای آزادی این اسراست. بدون شک پایه و سنگ بنای امنیت تمامیت ارضی و استقلال کشور بر روی دوش همین جامعهء سرباز می باشد و نمی بایست در خصوص حیات چنین نیرویی اینقدر منفعلانه عمل کرد.
حضور فعال گروه تروریستی القاعده در مرزهای کشور ابتدای اتفاقی است بسیار نگران کننده؛ تلاش آنها برای برقراری ارتباط و نهایتاً جذب گروههای رادیکال مخالف رژیم در کنار توزیع و انباشت اسلحهء سبک و مواد منفجرهء مورد نیاز بمب های خیابانی در داخل کشور مرحله ای است که حداقل به یک یا دو سال زمان نیاز دارد.
تلاش القاعده برای بی ثباتی ساختار امنیتی ایران نیازمند حمله های متعدد و بسیار ویران کننده است و این هدف با چند بمبگذاری پراکننده ممکن نخواهد بود. از این رو می توان پیش بینی کرد آنچه به عنوان تهدید، ایران را در آینده نزدیک به چالش می کشد حضور مخرب القاعده و سلول های تروریستی فعال آن باشد.