فساد بی‌پایان و آینده ما

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی

در روزهای پس از انتخاب آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری، افرادی که در تاکسی یا مغازه سر کوچه و یا در شهرستان دور افتاده‌ای مانند بندر لنگه از آمدن او اظهار خشنودی می‌کردند و او را «مرد عمل» می‌نامیدند، هر چند که زیاد نبودند، اما نایاب هم نبودند.

در این روزها اما در هر کوی و برزنی و در هر گوشه دور افتاده‌ای، فقط ناسزاهای تند و توهین آمیز است که در باره آقای احمدی نژاد به گوش می‌رسد.

در حقیقت مدینه فاضله‌ای که او به مردم وعده داده بود و بخشی از اقشار اجتماعی هم آن را باور کرده بودند، در طول دو سال، گویی به کلی دود شده و به هوا رفته و همراه با آن اعتبار وعد و وعیدهای رئیس جمهور و حامیانش در باره مهرورزی، مبارزه با فساد و از بین بردن فقر نیز به حد صفر رسیده است.

برخورد خشن با دانشجویان، زنان، کارگران و هر که ندای مخالفی سر داد، جایی برای باور سیاست مهرورزی باقی نگذاشت و تنابنده ای را نسبت به تحقق هر چند رقیق آن امیدوار نکرد.

با این حال، آنچه سبب خشم مردم از احمدی نژاد شده است، بی‌ثباتی و رکود بی‌سابقه اقتصادی، گرانی کالاها، افزایش بیکاری و بویژه گسترش فساد است.

در حالی که دولت آقای احمدی نژاد و حامیان آن، هر روز آمارهایی از بهبود شاخص‌های اقتصادی ارائه می‌کنند، مردم جز وخیم‌تر شدن وضعیت معیشتی خود چیزی را در عمل تجربه نمی‌کنند.

در همان حال که آقای احمدی نژاد بی وقفه و خستگی ناپذیر بر مبارزه با فساد تاکید می‌کند، سهمیه بندی بنزین چنان زمینه فساد فراگیری را فراهم آورده است که هر شهروندی آن را به عینه تجربه می‌کند.

شکی نیست که در دولت‌های گذشته نیز فساد گسترده در نهادهای دولتی و حکومتی مراجعین را زجر می‌داد، اما اگر کسی کارش به آن ادارات نمی‌افتاد، تا اندازه‌ای از وجود فساد بی‌خبر می‌ماند و آن را از نزدیک مشاهده نمی‌کرد، اینک اما به جز فساد گسترده در دوایر و نهادهای دولتی، ماجرای بنزین اثرات فسادانگیزش را در سرتاسر کشور گسترانده و همگان ان را به چشم می‌بینند.

در نظامی با تجربه نظام ایران که دوران کوپنی را به زحمت پشت سر گذاشت، دورانی که تخم فساد در آن کاشته شد – اما گویا به دلیل جنگ گریزی هم از آن نبود – بسیار بعید می‌نمود که بخواهند مشکل ساختاری مصرف بی‌رویه بنزین ارزان را با تجدید نظام کوپنی اما این بار به نام سهمیه بندی احیاء کنند.

طبق ارزیابی من از روال سهمیه بندی بنزین، اگر هر چه سریعتر دولت نرخی آزاد اما معقول برای عرضه بنزین به مردم اعلام نکند و بخواهد بر نظام سهمیه‌ای اصرار ورزد، به زودی فساد چنان زوایای این جامعه را پر خواهد کرد که در تاریخ جوامع سابقه نداشته است.

مسلما روند فساد و دیگر مشکلات ناشی از آن، کوچکترین موقعیتی برای دولت آقای احمدی نژاد و حامیان آن در بین مردم نخواهد گذاشت حتی اگر تبلیغات دولتی در جهت کارامد نشان دادن آن، گوش فلک را کر کند.

در این میان اما مشکلی که اصلاح طلبان ایرانی در حدود هشت سال حکومت خود با آن روبرو بودند، همچنان پا بر جاست. مجموعه اصلاح طلبان همچنان استراتژی روشنی ندارند و به رغم مشغول نبودن به کارهای طاقت‌فرسای اجرایی، از تدوین یک استراتژی مدون برای پر کردن خلاء ناشی از بی‌اعتبار شدن تندروترین جریان داخل نظام غافلند.

ظاهرا همه ما به انتظار نشسته‌ایم تا تقدیر کار خود را بکند. تقدیر اما در هنگامه بی‌تدبیری آدمیان، موجودی سخت بی‌رحم و جنایتکار است!