بعد از مرور گزارش های مختلف رسانه ای درباره عکس العمل های سیاسی به برآوردهای سازمان امنیت ملی، برای من یقین شده است که رهبران “محور خیر” [در مقابل “محور شرارت”] همه راهکارهای موجود در برابر ایران را پیش روی خود گذاشته اند. هرچند گزارش 16 نهاد امنیتی ایالات متحده روشن ساخته که ایران برنامه تسلیحات هسته ای خود را در پاییز2003 متوقف کرده و نشانه ای از پیگیری مجدد آن وجود ندارد، بوش به جای یک عذرخواهی رسمی، از آن به عنوان “علامت هشدار” یاد می کند.
در سال 2000، پروفسور نوام چامسکی درباره علل خصومت با ایران چنین گفت: “تا پیش از سال 1979، سیاست ایالات متحده برای کنترل خاورمیانه برپایه ایران، اسراییل، ترکیه، عربستان سعودی و پاکستان بنا شده بود… اساساً مخاصمه با ایران زمانی اتفاق افتاد که این کشور از سیستم فوق خارج و به عنوان یک دولت حامی تروریست مطرح شد.“
در سال 2006، سیمور اچ هرش ضمن مقاله ای با فاش کردن برنامه کاخ سفید برای حمله به ایران، به دیپلمات بلند پایه ای در وین اشاره کرد که به او گفته بود: “مساله اصلی این است که چه کسی قرار است خاورمیانه و نفت آن را در ده سال آینده کنترل کند.” دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت ایالات متحده، ضمن رد این مقاله از آن به عنوان سفر به “سرزمین رویاها” یاد کرده بود.
با این همه، با مرور اظهارات چند سال گذشته “رهبران دنیا” درباره ایران، معلوم می شود همه ما به سوی ”سرزمین رویاها” در حرکتیم. “علامت هشدار” به اندازه کافی چشمک زده و مردم باید با مطالبه مسوولیت پذیری از دولت های دموکراتیک انتخاب شده از سوی خودشان، عکس العمل نشان دهند.
جرج بوش در نطق سازمان ملل در فوریه 2005، ایران را به عنوان “اصلی ترین کشور حامی تروریسم و کشوری که در پی سلاح هسته ای است” معرفی کرد.
در سال 2006، شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آراء و در مقابله با فعالیت های غنی سازی و سوءظن های موجود درباره “صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای” کشور، تحریم ها علیه ایران را سنگین تر کرد.
در اکتبر 2007، کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه آمریکا، ایران را به “دروغگویی درباره اهداف برنامه هسته ای” متهم کرد و گفت هیچ شکی نیست که ایران به دنبال توانایی ساخت تسلیحات هسته ای است و نهاد ناظر سازمان ملل را درباره مقاصد خود فریب داده است.
در آگوست 2007، نیکلاس سارکوزی در سخنانش با سفیران فرانسه به ستایش از ابتکارات دیپلماتیک غرب برای پیگیری تحریم های سنگین تر علیه ایران پرداخت و گفت “این می تواند ما را قادر سازد از یک پیشامد دوم به دور بمانیم و من آن پیشامد را فاجعه می دانم: یک بمب ایرانی یا بمباران ایران.“
همه انتظار داشتند بعد از انتشار گزارش سازمان امنیت ملی در هفته گذشته، افراد طرفدار جنگ ساکت شوند و “رهبران دنیا” توجه رسانه ها را به سوی سایر وقایع جلب کنند. مع ذالک، بدنه اصلی رسانه ها همچنان برای نقل اظهاراتی درباره تهدید هسته ای ایران، مورد استفاده قرار می گیرند. در حقیقت گزارش امنیتی، ریتم پرخاشگری را افزایش داده است! به دنبال انتشار این گزارش، کاندولیزا رایس گفت: “من همچنان ایران را به عنوان خطری برای سیاست بین المللی می بینم.” خلیلزاد، سفیر بوش در سازمان ملل هم اضافه کرد که ایران یک “برتری جویی منطقه ای مقتدارانه” را برای پیشبرد “ایدئولوژی و حکومت مذهبی خود به عنوان مدل صادراتی و شبیه سازی برای دیگران” در پیش گرفته است. او تاکید کرد در مورد ایران لازم است ”قوای نظامی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس حضور دایم داشته باشند.”
رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده، ترش رویی بیشتری از خود نشان می دهد. او در یک کنفرانس امنیتی در آخر هفته گذشته در بحرین گفت ایران ممکن است برنامه مخفیانه ای برای تولید سلاح هسته ای در دست اقدام داشته باشد. به گفته او چنین اقدامی، فشارهای بین المللی شدیدی را علیه ایران اقتضاء می کند. او به عربستان سعودی و سایر کشورهای عرب خلیج فارس توصیه کرد یک سپر محافظ موشکی و هوایی در برابر تهدیدات آینده تدارک ببینند.
در این بازی پوکر، شرکای دیگر پشت بلوف ایالات متحده به ایران جمع شده اند؛ گوردن براون به یک عضو پارلمان گفت “حق با دنیاست که برای اعمال تحریم به منظور بازگرداندن ایران به راه درست، پافشاری کنند.” وزیران خارجه اتحادیه اروپا هم در جریان بیانیه اعضای شورا، “حمایت چندین باره خود را از اقدام شورای امنیت ملل برای تنبیه های بیشتر” به این بازی اضافه کردند.
این فشار سنگین از سوی “رهبران دنیا” نشان می دهد هرجا که ایالات متحده و شرکایش را ببینید، در تدارک یک دیپلماسی آغشته به بی ثباتی و بی نظمی هستند. مقامات دولت های غربی برای در دست داشتن کنترل نقاط استراتژیک تجارت جهانی، بر سر سرنوشت بشریت نظیر آنچه که می تواند عواقب ویرانگر “سرزمین رویاها” باشد، مشغول قمار شده اند. افراد آگاه جامعه جهانی باید کاری در این مورد کنند زیرا بر اساس اظهارات مقامات بریتانیایی که همکاری نزدیکی با سازمان ملل دارند، ایران همین الان هم کشوری است که مردمش قربانی این تحریم ها شده اند. تحریم ها باعث شده اند “اثرات بسیار منفی بر اقتصاد مردم به جا گذاشته شود و وضع از این هم بدتر خواهد شد.“
منبع: میدل ایست آنلاین، 17 دسامبر 2007