مانلی

نویسنده

سروده هایی  از مهتاب کرانشه و آفاق شوهانی

تقلای سبز

مهتاب کرانشه متولد تهران و فارغ‌التحصیل رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی است. از وی کتاب شعری به چاپ رسیده به نام “رنگین‌کمان عشق” که مشتمل بر پنجاه و نه شعر سپید است که بیش‌تر این شعرها مضمونی اجتماعی با دستمایه‌ای از حس‌های زنانه دارد.

1

انتظار ظهور زنگ‌ها

شاید این تقلای بی‌حوصله

که از ورای لحظه‌های صورتی

به بیرون می‌ریزد

و جذب جریان

باغچه می‌شود

رویش نگاهی مرطوب

درحریم نیلوفر است

پاها را جمع می‌کنم

و در عبور روز

به انتظار ظهور زنگ‌ها می‌نشینم

آیا من جانب تجسم سیب خواهم بود؟

آیا باز هم این زیبای تکرار

مرا با آبی آسمان قسمت خواهد کرد؟

شاید نباید گفت

که آن شهر کوچک

دوباره دارد از من عبور می‌کند

و آن تقلای سبز

رابطه‌ای است

در نوری واهی

برای لحظه‌ی رسیدن

و یا شاید…

شاید ما همان دیروز

در هم تنیده بودی

2

تهرانپارس

خاک تعلق دیروزی ام / درعریانی پس رفت های پیش از اتفاق …

تهران/ پارس در پاییزی بی آشتی رنگ می بازد.

آوار مردمی عاصی

و چهارمین جایگاه

در سایه ی برهوتی اش

در اطراف نو جوانی من پرسه می زند.

تهرانپارس /همچنان/ می رود

در نفس های تک تک پنجشنبه های بی حضورِ بی صدا

رسوب کرده در نان صبحگاهی

و بوی آفتاب در شوری نفس های تند و سریع

همچنان

در مرز اندیشه ی انفجار متوقف شده است

 

آفاق شوهانی متولد سال  1346 در شهر ایلام است ، تحصیلات او  در زمینه ی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی ست. وی همسر “ابوالفضل پاشا” ی شاعر است. از آثار منشره ی او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

و باز هم دریا بود…

1

این جا قرارمان بود

{ زن با مرد همین گفت}

هنوز تا فردا راه داریم

{ مرد چیزی به صدای دریا نیفزود}

و باز هم دریا بود

مرد ساعت ها را به دریا فرستاد

زن در هر گردش

دانه های شن را برای ماهی ها ریخت

مرد قلاب ها را به دریا فرستاد

زن شیشه ها از آب دریا پر کرد

مرد زن ها را به دریا بخشید

زن دریا بود

عقربه ها روی هم که جفت شدند

مرد رفت و با دریا آمیخت

2

تلخ است شاعر دوره یی باشی که کولی کودکش را حراج می کند

ترجیح می دهم از آسمان شما چیزی کم نیاورم

چند نقطه بگذارم و

بنشینم تا پرنده یی از هرکدامشان تخم بترکاند

سرم را بلند بگیرم و بگویم که شاعرم

تلخ است شاعر دوره یی باشی

که شاعر پیشه یی چند نقطه بگذارد

تا چاهی شود و

در آن بلغزی و شاعر نباشی

ترجیح می دهم از آسمان شما چیزی کم نیاورم

چند نقطه بگذارم…

تلخ است شاعر دوره یی باشی

که کودک با چند نقطه

دنیای پیش از چند نقطه را انکار می کند

3

خط فاصله

چیزی که همین جا رخ می دهد خط فاصله است

الاکلنگ یکی را بالا می برد دیگری را پایین

خط فاصله همین است

بین دو جمله می نشیند

این طرف را توضیح می دهد

و آن طرف را…

نیمکت ها را اگر بدارید

خط فاصله ها می ریزد

جمله ها کنار هم می نشیند

دیگر نه تو منتظر می مانی نه او