نگاه

نویسنده

گزارش فرانس ۲۴ پیرامون خطرات کاریکاتوریست بودن در ایران

دوره تاریک سانسور و سرکوب

در ایران، طنزپردازی یک هنر خطرناک است. طی سال های اخیر کسانی که شخصیت های سیاسی جمهوری اسلامی را با ترسیم کاریکاتور آنها به سخره گرفته اند اغلب به زندان افتاده اند یا برای انتشار کاریکاتورهایشان مجبور به ترک کشور شده اند.

مانا نیستانی جزو دسته دوم است. او در سال ۲۰۰۶ درحالی که برای ستون کودکان مجلات فعالیت می کرد، به دلیل کشیدن تصویر یک سوسک به مدت دو ماه به زندان افتاد. او به تیره کردن روابط میان حکومت و جامعه آذری محکوم شد، زیرا شخصیت ترسیم شده اش واژه ای را به زبان آذری بیان کرده بود.

او که از زمان انتخابات پرهیاهو سال ۲۰۰۹ در تبعید بسر می برد، به مدت دو سال در مالزی اقامت گزید و در سال ۲۰۱۱ به فرانسه رفت. او دور از کشورش به علاقه خود ادامه داد و کاریکاتورهای بسیاری را در روزنامه های فرانسوی مانند “لوموند” و “لیبراسیون” منتشر کرده است.

او می گوید: “در سال های ۱۹۹۰، نسل جدیدی از طنزپردازان در ایران متولد شد. در دوران محمد خاتمی، روز به روز بر تعداد روزنامه ها افزوده شد. در نتیجه، بسیاری از طنزپردازان و کاریکاتوریست ها توانستند آثار خود را منتشر کنند و شهرتی به هم زنند.”

مانا نیستانی در ادامه می افزاید: “ولی از سال ۱۹۹۹، بسیاری از روزنامه ها تعطیل شد [آیت الله خامنه ای دستور محدود شدن آزادی بیان را صادر کرد]. کاریکاتوریست ها و طراحان روزنامه ها مورد تعقیب قضایی قرار گرفتند. به عنوان مثال، نیک آهنگ کوثر دستگیر شد، زیرا کاریکاتور آیت الله مصباح را به شکل یک تمساح کشیده بود. این دوره برای من آغاز یک دوره تاریک سانسور و سرکوب بود.”

او می گوید: “مجله “فردا” که من در آن کار می کردم، بخاطر برخی از آثار من دادگاهی شد. ولی من هیچ گاه خودم شخصاً در این دوره نگرانی نداشتم. ولی از سال ۱۹۹۹ به بعد، طراحان کاریکاتورها یا نویسندگان مقالات در صورت شناسایی دادگاهی می شدند.”

او می افزاید: “روزنامه ها به دلیل این تهدیدها به خودسانسوری روی آوردند. صفحات طنز و کاریکاتورهای سیاسی از صفحات حذف می شدند. حتی امروز با وجود آنکه هفت سال از تبعیدم می گذرد، ولی همچنان این حس خود سانسوری را نگاه داشته ام. قبل از اینکه دوستانم این موضوع را به من بگویند، به طور ناخودآگاه برخی موضوعات را برای خودم ممنوع می کردم.”

علی ساکن ایران، که دارای صفحه فیس بوک محبوبی است، در مورد طنز می گوید: “طنز در ایران محبوبیت بسیاری دارد، زیرا سیاست به طور روزانه بر زندگی مردم ایران تأثیرگذار است. این راهی است برای فراموش کردن مشکلات مان و اینکه به جامعه مان بخندیم. چه چیزی بهتر از آن است که به آنچه ما را می رنجاند، مانند سیاست، بخندیم؟”

او در ادامه می افزاید: “ولی طنزپردازی از سیاست، مشکلات خاص خود را دارد. من می دانم که نیروی انتظامی و دستگاه اطلاعاتی به دنبالم هستند و این مسأله مرا به هراس انداخته، ولی علاقه ام به این کار باعث شده تا به پیامدهای آن فکر نکنم. به طور مرتب تهدیدهایی را در صفحه فیس بوکم از برخی افراد دریافت می کنم. حتی در زمان انتخابات برخی ستادهای انتخاباتی به صفحه من علاقه مند شدند تا تبلیغات شان را در آن انجام دهند. این مسأله نشان می دهد که کاریکاتور در ایران بسیار محبوب است.”

منبع: فرانس ۲۴