از آنجا

بابک داد
بابک داد

تلگرافی بعداز اعدام شهلا: حالا «انتخاب کن»!

بامداد امروز چارپایه ی قصاص و انتقام، توسط برادر مقتول از زیر پای «شهلا جاهد» کشیده شد و بار دیگر، انتقام بر بخشش غلبه کرد؛ نفرت بر مهر. کینه توزی بر گذشت… امروز علاوه بر قربانیان دیگر این ماجرا، یعنی لاله سحرخیزان و شهلا جاهد، «ناصرمحمدخانی» هم قربانی کنیه توزی خویش شد. زیرا از قبل «انتقام» را انتخاب کرده بود و هیچ تلاشی نکرد تا دومین زن زندگیش را از مرگ برهاند! این حق قانونی او بود، اما انتظار جامعه از او این نبود.

 

 

امروز دلم برای «تختی» و «پوریای ولی» و مرام پهلوانی آن اسطوره های ورزش کشورم تنگ شد. امروز دلم برای  مرام تختی لک زد، وقتی خواندم و شنیدم که ورزشکاران جلوی اوین نرفتند تا محمدخانی را منصرف کنند! دلم برای نسل بی پهلوانم سوخت وقتی ورزشکار ما «ناصرمحمدخانی» هیچ قدمی برای جلب رضایت سایر اولیای دم بر نداشت و در سکوتی سرد ایستاد تا اعدام همسر دومش را هم ببیند و بعد سوار هواپیمای قطر شد تا به قول خودش «دوباره به عالم فوتبال برگردد و روحیه اش(!) عوض شود!» ورزشکار نسل ما، که روزی «آقای گل» زمان خودش بود، امروز از خودش گل خورد و در زمین خودی، به «خودش» باخت و به نظرم همزمان با زنی که عاشقش بود، او هم به نوعی مُرد!

دیشب تا صبح در فیس بوک و شبکه های اجتماعی دیگر، غوغایی بود. مسئله نجات یک انسان و نجات انسانیت و بخشندگی انسانی بود. اما سحرگاه بالاخره بخشش، قربانی انتقام شد. همه ی ما که دیشب را با هول و هراس گذراندیم، طناب دار را بر گردنمان احساس کردیم و بوی نفرت انگیز «انتقام جویی» را از نزدیک لمس کردیم.

از صبح فکر می کنم «شاید» ما بتوانیم سربازان الهه عفو و بخشایش و گذشت باشیم. و شاید باز هم بتوانیم تلاش کنیم برای برچیده شدن مجازات غیرانسانی اعدام! می گویم «شاید»! چون تقریبا” همه ی ما قربانیان انتقام و کینه توزی و تبعیض هستیم و اگر به آن نفرتها مجال بدهیم، ممکن است ما هم روزی «الهه بخشش» را خواسته یا ناخواسته قربانی یک انتقام جویی کور کنیم. باید خیلی مراقب شفافیت دلهایمان باشیم. همه ما می توانیم یا «سربازان انتقام جویی» باشیم، یا «حواریون الهه بخشندگی». این انتخاب خود ما خواهد بود. هنوز ساعاتی از اعدام شهلا نگذشته است. با خودم می گویم: “حالا انتخاب کن؛ می خواهی سرباز الهه بخشندگی باشی یا سرباز ابلیس انتقام؟ یادت باشد انتخابی که الان می کنی، سهم امروز توست از این ماجرای تلخ که گذشت. پس مثل همه افراد حاضر در اعدام امروز، تو هم ناگزیری به انتخاب خودت پایبند بمانی. انتخاب کن!”

به آن روزی امید بسته ام که حواریون الهه بخشندگی، چنان بی شمار شوند که هر نوع «انتقام» تبدیل به یک ضدارزش مطلق شود و هر نوع «بخشش» تبدیل به یک «ارزش مطلق» شود. آن روز، احتمالا” این دنیا جای زیبایی خواهد شد! من انتخابم را کرده ام! شما چطور؟

منبع: وبلاگ نویسنده