قتل و تجاوز در تجمع قانونی

سیامک قادری
سیامک قادری

یکشنبه هفتم تیر ماه است، مناسبتی که همواره در ایران برگزار شده تا یاد و خاطره ایت الله بهشتی گرامی داشته شود. اما مناسبت امسال و مراسم بزرگداشت وی، در فضایی متفاوت و شرایطی متفاوت تر بر گزار شد.

هزاران تن از معترضان به نتایج انتخابات که گویی از هر فرصتی برای بیان اعتراضات خود بهره می برند، امروز از اقصی نقاط تهران خود را به خیابان شریعتی در شمال تهران رساندند تا در این مناسبت که به دلیل حضور فرزند ایت الله فقید در متن اعتراضات، برای معترضان احترام ویژه ای یافته، شرکت کنند.
تفاوت حضور معترضان این مراسم با دیگر اعتراضات در این بود که این مراسم دارای مجوز است و این احتمال وجود داشت که داشتن چنین مجوزی، از شدت خشونت و سرکوب معمول این روزها بکاهد.
طبق معمول روزهای قبل، خیابان و کوچه های اطراف مملو بود از انواع نیروهای رسمی و غیر رسمی و خیل جمعیتی که به سوی مسجد در حرکت بود، به سختی اما مداوم، از خیابان به داخل مسجد روان بود. 
مأموران نیروی انتظامی حاضر در محل هم که هدفشان خالی کردن خیابان از شرکت کنندگانی بود که امسال، هم به لحاظ تعداد و هم نوع پوشش انان، متفاوت از سالهای قبل بود، مانع از ایستادن مردم در خیابان می شدند و سراسیمه آنها را به داخل مسجد هدایت می کردند.
در خیابانی که در زوایای پنهان و آشکارش، هزاران مامور آماده، به انتظار ایستاده بودند، بارها از سوی جمعیت روان به سوی مسجد، این شعار شنیده شد که “بهشتی کجایی، موسوی تنها شده”.
تراکم مامورانی که در خیابان مردم را به پیاده روها هدایت می کردند، موجب ایجاد ترافیکی سنگین در محل شده بود و به گفته راننده ای که از شمال به جنوب با خودروی خود در ترافیک گیر افتاده بود،تمام خیابانهای منتهی به خیابان شریعتی، ساعتهاست قفل شده است.
صدها موتور سوار و لباس شخص در محدوده اماکن دولتی، اداری و عمومی منطقه دپو شده و گویی اماده دستور برخورد با حاضران در یک مراسم دارای مجوز و مناسبتی بودند‌.
حجم زیاد و غیر عادی ماموران، خبر از برنامه ریزی برای سرکوب و برخورد داشت و حضور آن همه نیرو در این ترافیک سنگین منطقه نشان از عزم و اراده برخورد، پیشتر از آشکار شدن حجم بالای حضور مردم داشت.
حالا دیگر تمام کوچه هاو خیابانهای منتهی به مسجد قبا بروی مردم بسته شده و دلیل ان تکمیل شدن ظرفیت مسجد قبا اعلام می شود.
 به ناچار در کنار مردم منتظر می مانم، تعدادی موتور سوار با یونیفرم های مشکی در پیاده رو ها در حرکتند و مانع از ایستادن مردم می شوند.
از دورتر، مسجد قبا در چشم انداز است و جمعیتی که از دهانه ان به خیابان کشیده شده است و دامنه پر تراکم جمعیت، نیروی انتظامی را به عقب رانده است و مسجد را که تا دقایقی پیش در محاصره آنان قرار داشت، از کنترل و محاصره آنان خارج کرده است.
حالا عده ای از مردم که بخت ورود به داخل را نیافته بودند، در همان پیاده رو و خیابان، رو به مسجد نشسته بودند و باقی مانده نیروی انتظامی که خیابان را در کنترل مردم دیده بودند از آنان می خواستند یا به داخل مسجد رفته یا خیابان را تخلیه و به خانه های خود بازگردند.
قرار بود میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم در این مراسم شرکت کنند ولی به گفته برخی از منتظران در خیابان، انان هنوز نرسیده بودند و شایعاتی در بین مردم شنیده می شد که گویی سنگینی ترافیک مانع حضور انان شده است.
جمعیت در پاسخ به درخواست ماموران برای تخلیه خیابان شعار می دادند « ما منتظر موسوی هستیم، هیچ جا نمی ریم، همین جا هستیم و شعار یا حسین، میرحسین سر می دادند.
دو ساعت نگذشته، علیرضا بهشتی فرزند ایت الله بهشتی با خروج از مسجد قبا در میان منتظران در خیابان حاضر شد و از استقبال گسترده مردمی در این مراسم قدردانی کرد و با عذر خواهی از حاضران به دلیل نبود جا در مسجد، اعلام کرد که مراسم پایان یافته است و از مردم خواست تا با آرامش مراسم را ترک کنند.
جمعیت با شعار “درود بر بهشتی، سلام بر موسوی و کروبی زنده باد، موسوی پاینده باد” شروع به ترک مراسم کردند.
جمعیت به آرامی، در حالی که دست های خود را بالا گرفته بودند و دو انگشت خود را به نشان پیروزی نشان می دادند به سوی خیابان شریعتی سرازیر شد.
حالا ون های مشکی که معلوم نبود در ان ترافیک سنگین از کجا خود را به اینجا رسانده و در گوشه و کنار پارک بود، سر و کله شان پیدا شده بود. این ون ها بازداشتگاههای سیار بودند که افراد دستگیر شده در تظاهرات اعتراضی را پس از ضرب و شتم و زدن دستبندهای لاستیکی به ان منتقل می کردند.
جمعیت قبل از ورود به خیابان شریعتی و با دور شدن از مسجد قبا ناگهان خود را در مقابل نیروهایی دید که وحشیانه با باتوم به دست و پای آنان حمله ور شد. 
موج و شدت وحشیگری ماموران به حدی بود که مردم مجبور به بازگشت به سوی مسجد قبا شدند و ان عده ای که در کمند ماموران وحشی گرفتار امدند، با سکوت و آرامش کف خیابان نشستند.
حتی این آرامش و سکون مانع از تداوم ضرب و شتم نشد و صدها مامور لباس شخصی با چوب و باتوم بر سر و صورت مردم کوبیدند و چهره تعداد زیادی از انان را خونین کردند.
شدت خشونت اعمال شده سبب گریز مردم شد و در این میان عده ای از آنان زیر دست و پا ماندند. انهایی که جراحات مانع از چابکی شان شده بود به دست چند جوان لباس شخصی بازداشت شدند.
هدف دستگیری ها، بیشتر جوانان بود و دهها تن از جمله دختران و پسران جوان توسط ماموران لباس شخصی بازداشت و به ون های آماده، منتقل شدند.
گاه ضرب و شتم زنان و مردان مسن تر باعث واکنش جوانان می شد و چنانچه هر یک از انان به دست ماموران می افتاد، به شدت مضروب می شد. ضربات باتوم مستقیم به ساق و مفاصل پاهای بازداشت شدگان فرو می آمد تا توان فرار از آنان سلب شود.
حجم زیادی از گاز اشک آور شلیک شده، فضا را بر تنفس بسته بود و بسیاری از افراد مسن تر دچار حمله تنفسی شده بودند.
یک دختر جوان که از استنشاق گاز اشک آور، دایم استفراغ می کرد توسط ماموران بازداشت و به یک خودروی ون پارک شده در یک خیابان فرعی منتقل شد.
خیل مامورانی که مثل مور و ملخ از کوچه ها و بن بست ها و پارکینگ های عمومی و مجتمع های اداری به خیابان سرازیر می شد، تمامی نداشت و این نیروهای تازه نفس هر بار و با شدت بیشتر به ضرب و شتم مردم مبادرت می کردند. 
شاید به دلیل شدت خشونت های اعمال شده بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از فرمانداری تهران اعلام کرد که هیچ مجوزی برای برگزاری مراسم در مسجد قبا صادر نشده است.
برگزاری گرامیداشت ایت الله دکتر بهشتی از جمله مناسبت های تقویمی در کشور است که هیچگاه برای برگزاری ان نیاز به درخواست مجوز نبوده است.
در راه بازگشت، حجم زیاد نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان میرداماد، خیلی دورتر از محل مراسم، نشان از اوج آمادگی برای سرکوب در منطقه ای وسیع تر داشت.
اهالی گفتند که ساعتی پیش ماموران با جوانان معترض در میدان محسنی درگیر شده و تعدادی از آنان را بازداشت کرده اند.
با جمع شدن دامنه اعتراضات در خیابان های شمالی تهران، اکنون در حالیکه شب چتر سیاه خود را بر سیاهکاری های حکومت کودتا می کشید، فریادهای اعتراضی الله اکبر در مناطق اطراف مسجد قبا و خیابانهای منتهی به ان پر انرژی تر از شب های قبل شنیده می شد.
عنوان این گزارش که در هشتم تیرماه در وبلاگ ایرنای منتشر شد، به دنبال تایید بازداشت، تجاوز و قتل ترانه موسوی یکی از معترضان حاضر در اطراف مسجد قبا، به “قتل و تجاوز در تجمع قانونی” تغییر یافت.