ارسال پیامک دور زدن حکومت

نویسنده

payamak.jpg


پریسا دزفولیان

اطلاعات موثق از شرکت مخابرات و تلفن سیار ایران حکایت از حقیقت غریبی می کند: روزانه 20 میلیون ‏پیام کوتاه-‏‎ ‎‏ ‏SMS‏ یا به قول دیگر پیامک- در کشور ارسال می شود. ساعات اوج این ارسال ها هم بین ده ‏شب تا یک صبح است. ممکن است این ساعات از شبانه روز برای نشستن و فرستادن پیامک عجیب به نظر ‏برسد اما آمار نشان می دهد که چگونه سرویس پیام کوتاه توسط مردم دستمایه دور زدن حکومت شده است.


جوانان ایرانی در حالیکه محافظه کاران مذهبی حاکم بر کشور در خواب فرو رفته اند، به ارسال پیام های ‏جسورانه طنزآلود و مخالفت آمیز مشغول اند. ‏

استفاده از پیامک به یک پدیده همه گیر تبدیل شده و بسیار بیشتر از چیزی که به نظر می رسد، شبکه ‏اجتماعی نامریی اما پر سر و صدایی را تشکیل داده است. هدف از برقراری این سیستم، فرستادن خبرهای ‏کوتاه بوده اما حالا تبدیل به وسیله برملا کردن مسایل سیاسی و فرهنگی و پر کردن خلاء رسانه ها و ابزار ‏ارتباطی آزاد شده است. ‏

ارسال پیامک اکنون ابزار بالقوه پخش اطلاعات، اظهارات روشنگرانه و بیشتر از همه اینها جوک های ‏سیاسی قلمداد می شود. این سرویس بدون وجود سانسور یا قید و بندهای دیگر، به مردم اجازه می دهد ‏هنجارها را زیر پا گذاشته و به حکومت انتقاد کنند یا اینکه کمی با یکدیگر گپ بزنند و تفریح کنند. ‏

در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2005، جامعه ایران عمیقاً دچار دسته بندی شد. در همین دوران ‏بود که پیامک های مختلفی که از تهران ارسال می شد ظرف چند ساعت با فرستاده شدن به بقیه از مرزهای ‏استانی گذر می کرد. ‏

چند روز بعد از جیره بندی بنزین در تابستان گذشته، یک پیامک تمام کشور را درنوردید. این پیام طنزی بود ‏به این مضمون: “از احمدی نژاد پرسیدند مردمی که بنزین ندارند سوار چه چیزی شوند؟ او جواب داد باید ‏سوار 17 میلیون نفری شوند که به او رای داده اند.“‏

این پیامک به زودی سر از وبلاگ ها درآورد و تا خاک خوزستان، تبریز، اصفهان و تهران رسید. صدای ‏آمریکا هم به آن اشاره کرد و مورد توجه ابراهیم نبوی، طنزپرداز صاحب نام مقیم خارج از کشور، هم قرار ‏گرفت. ‏

موضوع دیگر مورد علاقه مردم در این پیامها، مساله هسته ای است. در زمانی که همه رسانه های دولتی ‏شعار معروف “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” را به طور شبانه روزی تکرار می کردند، جوانان ایرانی ‏دوستان خود را با ارسال پیامک از خواب نازشان بیدار می کردند. هر کسی که با بوق دریافت پیام از تلفن ‏همراهش از خواب بیدار می شد با این پیامک روبرو می شد: “ببخشید که این وقت شب شما را از خواب ‏بیدار کردم، موضوع خاصی نبود، فقط می خواستم بگویم که انرژی هسته ای حق مسلم ماست.“‏

چند روز بعد از دستور احمدی نژاد به استفاده از خرما به جای قند در کنار چای در ادارات دولتی، یک ‏پیامک دیگر راهی بازار شد: “تصمیم گرفته شده از خدمتگذاران جامعه با چای و خرما پذیرایی شود… زیرا ‏هم انرژی دارد و هم هسته.“‏

احمدی نژاد هم که رابطه مشکل و رو به وخامتی با جوانان دارد هم یکی از اصلی ترین سوژه هاست. ‏سیاستمداران دیگری نظیر اکبر هاشمی رفسنجانی هم در این میان بی نصیب نمانده اند. ‏

دکتر بابک خبیری، یک کارشناس روابط اجتماعی، گفت سرویس پیام کوتاه یکی از معدود ابزارهای بیان ‏نظرات و انتقادات است که مشمول محدودیت ها نشده است. ‏

او گفت: “لازم نیست برای دانستن نظرات مردم، نبض جامعه را با گذاشتن انگشت خود روی شریان آن پیدا ‏کنید. کافی است پیامک های روزانه را جمع بندی و تحلیل کنید.“‏

جامعه ایران در ایجاد یک سیستم نانوشته اما قدرتمند اجتماعی دچار چنان پیشرفتی شده که گاهی اوقات، ‏انتشار پیامک ها قبل از برملا شدن “اصل” خود خبر صورت می گیرد. ‏

ظرف ماههای گذشته این سیستم خبرسانی، پیام هایی در مورد سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا، ‏تحرکات جدید در پوشش حجاب و محدودیت های اجباری برای زنان جوان و انتشار اوراق سهام عدالت میان ‏مردم فقیر تحت عنوان عدالت دولتی در مساله خصوصی سازی، در جامعه منتشر شده است. ‏

چند ماه پیش و بدنبال طرح الزام حجاب، شایع شد پلیس مشغول بازرسی از محتویات تلفن همراه جوانان است. ‏در ماه آگوست، روزنامه ایران خبر از متهم شدن یک نفر به “نگهداری و ارسال پیامک های غیر اخلاقی” از ‏تلفن همراهش داد. ‏

این خبر برای مدتی جوانان را در مورد ارسال پیامک هایی از این دست، به فکر فرو برد. اما پس از آنکه ‏رسانه ها به وجود چیزی به نام “پلیس تلفن سیار” اعتراض کردند و پلیس وجود آنرا انکار نمود، اوضاع به ‏حال عادی بازگشت. ‏

آرش، یک جوان 18 ساله، می گوید: “اگر قرار باشد پسرها را بر اساس موضوع پیامک هایشان بگیرند، در ‏اینصورت هر جوانی که تلفن همراه دارد را باید دستگیر کنند.“‏

دخترها بیشتر پیامک هایی را ترجیح می دهند که مضمون طنزآلود یا عاشقانه داشته باشد. یک پیامک مرسوم ‏این است: “قانون چهارم نیوتن می گوید زمین جاذبه ندارد. سیب به سمت تو می افتد چون تو تنها جاذبه زمین ‏هستی.“‏

هیدا، یک دختر 19 ساله که ساکن شمال تهران است، می گوید آخرین پیامکی که گرفته این است: “گوسفندی ‏قرص اکستازی می خورد، تاکسی می گیرد و می گوید مرا به کشتارگاه ببر.“‏

کار دیگری که این پیام های کوتاه انجام می دهد، پخش شایعات است. در ماه های گذشته شایعات و اخبار ‏زیادی ارسال شد که واکنش های گسترده ای را به همراه داشت. روز اول جیره بندی بنزین پیامی ارسال شد ‏که سهمیه بندی به خاطر صف های چند کیلومتری خارج پمپ بنزین تا 24 ساعت به تعویق افتاده است. این ‏پیام حتی به دوردست ترین روستاها هم رسید. ‏

معمولاً سوژه پیام بر اساس چیزهایی انتخاب می شود که برای جوانان جذاب به نظر می رسد. ثابت شده است ‏که اخبار حقوق بشر یا زندانیان سیاسی چندان محبوب نیستند. اما وقتی یکی از امامان جمعه در خوزستان به ‏اشتباه اعلام کرد ما بمب هسته ای می خواهیم نه انرژی هسته ای، این پیام به چهارگوشه ایران ارسال شد. ‏

اوایل سال جاری اخباری از تلاش دولت برای کنترل پیام های کوتاه و تشکیل “پلیس تلفن همراه” به گوش ‏رسید. اما با گذشت چند ماه هیچ نقطه نظری در این مورد اعلام نشده است. ‏

به نظر می رسد سیاست رسمی کشور کنار آمدن با پدیده پیام کوتاه باشد، هر چند پیامک ها بیانگر یک چالش ‏مستقیم با رسانه انحصاری دولت و محدودیت های سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه است. ‏

ارسال پیامک در ایران تعبیری از تلاش مردم برای آزادی بیان درباره سیاست و شکستن هنجارهای اجتماعی ‏موجود و دادن رنگ و بوی عاشقانه به زندگی است. در این دنیای مجازی، همه چیز هست. دختری می گفت ‏می خواهم مهریه ام، 1400 لیتر بنزین و سه کارت هوشمند بنزین باشد. دیگری هم کت کرم رنگ معروف ‏احمدی نژاد را مسخره می کند. ‏

در این گوشه از زندگی هیچ چیز از گزند انتقاد و تمسخر در امان نیست. ‏

منبع: میدل ایست آنلاین – 23 ژانویه 2008 ‏