کشمکش های سیاسی پشت پرده در ارتباط با گزارشی که قرار است محمد البرادعی، مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی، حدود بیستم فوریه ( اوّل اسفند) ارائه دهد از هم اکنون در جریان است. این گزارش از میزان همکاری ایران با آژانس درباره فعالیت های هسته ای گذشته اش خبر خواهد داد، فعالیتی که نزدیک بیست سال مخفی ماند تا آنکه در سال 2003 ـ 2002 پرده از آن برداشته شد و این آغاز بحران جهانی برسر پرونده ایران بود.
امروز این سوء ظن در مورد جمهوری اسلامی وجود دارد که تحت پوشش برنامه رسماً اعلام شده تولید برق، خواهان دستیابی به توان هسته ای نظامی است.
کشورهای غربی طرفدار شدّت عمل در برابرتهران یعنی آمریکا، فرانسه و انگلیس نگرانند که مبادا مدیر مصری آژانس و برنده جایزه نوبل بارضایت بخش خواندن پاسخ های تهران درگزارش به طریقی سند تبرئه ایران را صادر کند.این کشورها درپشت پرده البرادعی را متهم می کنند که به جای بررسی صرفاً فنی فعالیت های ایران، با این پرونده برخورد “سیاسی” می کند.
گزارش البرادعی از این نظر اهمیت دارد که می تواند در روند اتخاذ اقدامات تنبیهی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل مانع ایجاد کند، روندی که هم اکنون از سوی قدرت های بزرگ برای تهیه قطعنامه تحریم های جدید ــ سوّمین قطعنامه پس از دسامبر2006ــ آغاز شده است.
بسیاری ازاعضای غیر دائم شورای امنیت ازجمله آفریقای جنوبی تصویب تحریم های جدید را قبل از انتشار گزارش آقای البرادعی و پیش از ارائه آن به شورای حکام آژانس در آغاز مارس، منتفی دانسته اند. سیاستمداران غربی معتقدند که تمام اعتبار آژانس در گروی این گزارش است. به گفته یکی از منابع غربی که مایل نیست شناخته شود، همانطورکه “آژانس در سال 2003 اشتباه نکرده بود” وقتی اعلام کرد که بازرسان بین المللی به شواهدی مبنی بر وجودسلاح های کشتار جمعی در حکومت صدام حسین دست نیافته اند، “در سال 2008 هم نباید در مورد ایران اشتباه کند”.
امروز موضوع مورد مناقشه ”برنامه کاری” است که در اوت 2007 مورد توافق البرادعی و ایران قرار گرفت و هدف از آن وادار ساختن تهران به پاسخگوئی به سئوالات مربوط به برنامه هسته ایش بود زیرا یکی از دلایل ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال 2006، عدم شفافیت این کشور در این زمینه بود.
البرادعی در تاریخ یازدهم ژانویه به تهران رفت و با مقامات این کشور در مورد یک مهلت چهار هفته ای برای ”پاسخگوئی به سئوالات معلق مانده” به توافق رسید، مهلتی که درحال تمام شدن است.
گزارش مقدماتی ارائه شده از سوی البرادعی در نوامبر 2007 با آنکه چندان به سود تهران نبود، حاوی نکات مبهمی بود. در این گزارش قید شده بود که پاسخ های ایران با یافته های آژانس “مطابقت دارد” و همکاری ایران با آژانس تا اندازه ای پیشرفت داشته است. آیا البرادعی در گزارش جدید خود در صدد تبرئه ایران برخواهد آمد؟
در درون خودآژانس هم اختلاف نظرها شدیداست. هفته پیش گروهی از بازرسان آژانس برای روشن کردن موارد مورد مناقشه مربوط به بخش نظامی سازی به تهران رفتند، مواردی نظیر طرح ساخت یک کلاهک هسته ای و کشف بقایای اورانیوم غنی شده با درصد بالا در یکی از تأسیسات وابسته به نهادهای
نظامی ایران.
یکی از منابع وابسته به آژانس که می خواهد نامش برده نشود، می گوید که سرگروه های بازرسان آژانس در یک گفت و گوی خصوصی با ابراز ”نارضایتی” اظهار داشته اند که ”نمی فهمند” چرا آقای البرادعی قصد دارد به تهران چک سفید امضاء بدهد.
همین منبع می گوید که متأسفانه ”با وجود ضدو.نقیض گوئی های ایران و علیرغم آنکه اطلاعاتی که به ما داده اند کامل نیست، البرادعی می خواهد پرونده را ختم کند”. ایران با قبول ”برنامه کاری” با آژانس در صدد سلب مشروعیت از شورای امنیت در این پرونده است، مشروعیتی که به شورای امنیت اجازه داده است مطابق اصل هفتم منشور سازمان ملل مبنی بر ”تهدید امنیت جهانی” قطعنامه هایش را صادر کند.رئیس جمهور ایران محمود احمدی نژاد، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر2007، اظهار داشت که از نظر او پرونده ”بسته” شده است.
به اعتقاد سیاستمداران غربی البرادعی با تأکید براهمیت پاسخگوئی در مورد فعالیت های هسته ای گذشته وبا ناچیزشمردن ابهاماتی که بر برنامه ایران سایه افکنده، به ایران امتیاز زیادی داده است. امّا به گفته آن ها پرونده به هرصورت و به دلایل متعدد در شورای امنیت باقی خواهد ماند.اولاً فقط وقتی می توان پرونده را از شورای امنیت خارج کرد که قدرت های بزرگ تصمیم بگیرند ــ امری که محتمل به نظر نمی رسد چرا که روسیه هم اخیراً به ادامه فشارها بر تهران رأی مثبت داده است. روسیه که در ماه ژانویه یک محموله سوخت به مرکز هسته ای ساخته خود در بوشهر تحویل داد معتقد است که وقتی سوخت ایران به این شکل تأمین می شود دیگر معنی ندارد که تهران هم سوخت داخلی تولید کند. ثانیاً بسته شدن پرونده ایران در آژانس منوط به حمایت علنی شورای حکام آژانس است.
سیاستمداران غربی دراعتراض به تاکتیک البرادعی پشت خط دفاعی دیگری جبهه گرفته اند: مدیر آژانس درآخرین گزارشش در نوامبر2007، اذعان می دارد که اطلاعات آژانس درمورد فعالیت های ایران کم شده است.درواقع تهران دوسال است که به آژانس اجازه بازرسی همه جانبه و سرزده از تأسیساتش را ندادهاست و ارتباط بازرسان آژانس با بعضی از مسئولان برنامه هسته ای ایران با محدودیت های فراوانی مواجه شده است. سیاستمداران غربی می پرسند چگونه آژانس می تواند با وجود چنین شرایطی گزارش مثبت بدهد؟ غرب می گوید که ایران هنوز به دو خواسته مهم سازمان ملل، تعلیق غنی سازی اورانیوم و اجرای پروتکل الحاقی آژانس مبنی بر بازرسی همه جانبه، پاسخ رد می دهد.
دراین میان ایران همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد و گویا استقرار سانتریفوژهای ”نسل دوّم” را درکارخانه نطنزآغازکرده است، اقدامی که در تئوری امکان تولید کوتاه مدّت مواد شکاف پذیر را فراهم می سازد. آمریکا روزجمعه هشتم فوریه به تهران در مورد این اقدام که به برنامه اش شتاب می بخشد، هشدارداد.
مناقشه غرب و البرادعی درست زمانی رخ می دهد که انتشار گزارش سازمان امنیت آمریکادر دسامبر مبنی بر “توقّف” بخش نظامی در2003 از سوی ایران، بررسی پرونده این کشوررا از طرق سیاسی پیچیده ساخته است. اروه مورن، وزیر دفاع فرانسه اواخر ژانویه در دیداراز واشتگتن علناً اعلام کرد که شک دارد چیزی ”متوقّف” شده باشد.
منبع: لوموند 10 فوریه
ً