می گویند در سال 1317 وقتی که محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه شاهزاده مصر می خواستند با هم عروسی کنند و قرار بود میهمانان مصری و همراهان عروس با قطار و از جنوب تهران بیایند و سر عروسشان قند بسابند، از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شد دیوارهای تمام دهات طول راه (آن وقت ها هنوز دهات بود و تهران بزرگ نشده بود) و خانه های نزدیک خط آهن را سفید کنند . اما چون در یکی از همین دهات سر راه گچ به اندازه کافی موجود نبود، بخشدار محترم دستور اکید صادر کرد که با کشک و ماست که به مقدار کافی موجود بود، دیوارها را فعلا سفید کنند تا آبروی اعلا حضرت و مملکت حفظ بشود.
به این ترتیب با پول آن موقع، هزار و دویست ریال از کدخدای ده که بنده خدا نه سر پیاز بود، نه ته پیاز، نه اصلا به عروسی راهش می دادند، پول گرفتند و با ماستی که خریده بودند همه دیوارهای سر راه را به اصطلاح « ماستمالی» کردند.حالا بماند که کدخدای ده هم پیاز را باید می خورد، هم چوب را می خورد، هم پول ماست را می داد.
گرچه آن عروس و عروسی برای اعلاحضرت همایونی خیر چندانی نداشت و اینهمه ماستی که به در و دیوار مملکت مالیدند هم سپیدبختشان نکرد، ولی از صدقه سر همان عروسی، شیوه نوینی برای حل مشکلات در این مملکت پایه گذاری شد که همچنان هم در مملکت داری مورد استفاده قرار می گیرد. البته بنا به شرایط تغییراتی هم کرده و پیشرفته تر شده… در حال حاضر دیگر کسی از ماست و کشک برای ماستمالی استفاده نمی کند، حق هم دارد، اگر پول داشته باشد اینهمه ماست و کشک بخرد که می رود کانادا ویلا می خرد، خیال خودش را راحت می کند. این روزها یک نفر را مفت و مجانی می فرستند جلو، توی چشم ملت زل بزند و مشکلات را حل کند… البته مشکلات را پاک کند.
اخیرا هم مجسنی اژه ای که معرف حضور دوستان هست و نیازی به بررسی مجدد سوابق غذایی و گاز گرفتنش وجود ندارد، و آخرش هم معلوم شد که طرف وقتی گفته من گاضی هستم، گازی بوده و در ایران گاز کار می کرده و اصولا یکی دیگر گاز گرفته بوده و معلوم تر شد که اگر کسی سحرخیز باشد، الزاما کامروا نمی شود، بلکه زندانی می شود، در اقدامی مشابه در حاشیه همایش دادستانهای مراکز استان ها، حسابی در و دیوار همایش را ماستمالی کرده است.
” غلامحسین محسنی اژهای در مورد اینکه نامه نگاری مسئولان فضای نامطلوبی در جامعه ایجاد کرده است و مصلحت مورد اشاره قوه قضائیه در عدم صدور مجوز برای بازدید از زندان اوین توسط رئیس جمهور چیست، اظهار داشت: « هر دو رئیس قوهمجریه و قوهقضائیه به قانون اساسی ملتزم هستند. اگر اختلاف برداشتی در یک یا چند اصل قانون باشد خود قانون اساسی راهکار حل اختلاف را پیشبینی کرده است و نباید آن را بزرگ و به عنوان اختلاف جلوه دهیم.»
بله … اصلا من نمی فهمم چرا بعضی ها اصرار دارند هی همه چیز را بزرگ کنند و به عنوان اختلاف بکنند توی چشم نظام؟ خبری نیست. اگر هم چیزی هست به این بزرگی که فکر می کنید نیست و اساسا از دو تا آدم کوچک یک چیز بزرگ حاصل نمی شود، مگر اینکه از دو تا آدم بزرگ یک چیز کوچک حاصل بشود، اصلا معنی ندارد این کارها. هی اینقدر با قضیه ورمی روند تا بزرگش بکنند و بکنند توی چشم آقا. چیزی نشده. دو نفر همینطوری برای هم نامه نوشته اند سر تا پای هم را قهوه ای کرده اند که کرده اند…این هم شد اختلاف؟ چرا بزرگش می کنید؟
” اگر کسی از یک اصل قانون برداشت کند که اختیارات من فلان میزان است و دیگری آن را نپذیرد اختلاف پیش میآید که در این زمینه قانون اساسی پیش بینی کرده مرجع تفسیر شورای نگهبان است تفسیر قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان است.”
افتاد؟ اختلاف یعنی این … یعنی اینکه یکی بگوید اختیارات من فلان میزان است … یکی بگوید اختیارات تو فلان میزان نیست که هیچ. همان میزی هم که پشتش نشستی فلان است. یعنی خودمان فلان کردیم که الان پشت آن میز نشستی. اگر ما فلان روز فلان کار را نکرده بودیم، تو فلان جا نمی رفتی که دور سرت فلان چیز نورانی را ببینی …حرف اضافه هم بزنی و میزان میزان کنی فلانت می کنیم.
در ادامه محسنیاژهای در پاسخ به سؤال خبرنگار وزین فارس، که پرسیده بود رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته سهم اخلالگران از وضعیت کنونی بازار ارز 10 درصد است، نظر شما چیست؟ هم گفت: “نسبت به درصد سهمشان اطلاعات ریز ندارم که دقیقا اعلام کنم”، ولی قرار بود سهم ما را هم بدهند که ندادند… وی با بیان اینکه تعدادی در این زمینه دستگیر شدهاند، هم گفت: “همه آنها اخلالگر به معنای اینکه قصد ضربه زدن داشته باشند، نیستند.” تعدادی شان داشتند از خیابان تخت جمشید رد می شدند و الله به گردن شان آویزان بود. چند تایی هم برای مقابله با اجنه دولت بسم الله می گفتند و بعضی هاشان هم اصولا خیلی وقت بود ارزشان را درز گرفته بودند، ولی بالاخره در ماشین پلیس باز بود، یارو هم نزدیک در بود، انداختندش توی ماشین. البته دلیل نمی شود اگر کسی ده درصد هم باشد و کانادا هم نرفته باشد تک خوری کند که خدا را شکر “دادستان تهران اعلام کرده کیفر خواست برخی از آنها به زودی صادر میشود.”
ماستمال کل کشور، یعنی همان دادستان کل کشور درباره دستگیری فردی به اسم جمشید بسم الله گفت:” از آنجا که شما (یعنی خبرنگاران حاضر ) از این فرد اسم بردید، من نمیتوانم پاسخی به شما بدهم و این موضوع را تایید یا رد کنم” …خب فردا ما قرار است چشممان بیفتد توی چشم هم، با هم کار کنیم. خوب است من هم اسم همکار شما را بیاورم؟ یک خبرنگار باشعور باید بفهمد که وقتی قرار است در مورد کسی سووال بکند، اسم نیاورد. همین جوری بگوید “ یارو” تا جوابش را بگیرد. یعنی چه که اسم جمشید خان را می آورید؟ روزنامه نگار و فیلمساز و اصلاح طلب و طرفدار حقوق بشر نیست که اسمش را اگر ببرید اشکال نداشته باشد. طرف کار اساسی می کند، حالا می خواهد جن باشد، یا بسم الله. بعد هم استاد محسنی اژه ای با همان تکان تکان دادن گردنش که یعنی ما یک چیزهایی می دانیم که بعدا معلوم می شود، یک قانون طلایی صادر کرد که: “اصلا خیلی اشتباه است اگر ما بخواهیم کل اتفاقات پیش آمده را به یک نفر نسبت بدهیم و فکر کنیم که تمام این تخلفات ناشی از فعالیتهای متخلفانه یک نفر بوده”… پس ما این وسط برگ چغندریم؟ حالا سهم ما را نداده… ولی از ارزشهای ما که کم نمی شود.“اگر قرار باشد اقتصاد با بالا و پایین رفتن یک فرد از یک چهارپایه دچار مشکل شود باید به مدیریت شک کرد، شما چرا اصلا ما را آدم حساب نمی کنید، این موضوع اصلا صورت خوشی دارد.”
وی همچنین در مورد سوال یکی دیگر از خبرنگاران که پرسید”رئیس قوه قضائیه گفته است که قرار است به برخی از همکاران رئیس جمهور و تخلفات آنها هم رسیدگی شود. نظر شما در این رابطه چیست؟ پاسخ داد: “ شما از قوه قضائیه نقلقول کردید و برای ما جای پاسخ نگذاشتید” و اضافه کرد: من از بیگانگان هرگز ننالم ! که با ما هرچه کرد آن آشنا کرد.
در ادامه یکی از خبرنگاران خطاب به دادستان کل کشور که قرار است داد ستان کل کشور باشد، گفت: “ از شهر اصفهان خبر رسیده که تانکرداران سوخت اعتصاب کرده اند و شهر اصفهان به مرکزی برای پولشویی دلار تبدیل شده است” و محسنیاژهای پاسخ داد: “من این دو مطلبی که شما میگویید را نشنیدهام و درباره آن هم خبری ندارم” … نبود؟ بعدی…
و بعدی گفت : “ از ابتدای امسال 800 پرونده مربوط به مفاسد اقتصادی تشکیل شده است؟” و محسنیاژهای پاسخ داد: “ این موضوعی است که باید به آمار و ارقام مراجعه کرد… بعدی”
و بعدی گفت: “ نامه اول ریاست جمهوری در تاریخ 16 مهر به دستگاه قضایی ارسال شده در حالی که شما در نشست قبلی خود از چنین نامهای اظهار بیاطلاعی کردید؟ چرا؟” و محسنیاژهای گفت: “ من هر زمانی که گفتهام نسبت به موضوعی اطلاعی ندارم باور کنید که در آن زمان اطلاعی نداشتم … بعدی.”
و بعدی …
و بعدی ….
و بعدی….. راستی کسی می داند ماست که جزو لبنیات است و امروز اعلام شده از هفته دیگر قیمتش بالا خواهد رفت، چقدر بالا خواهد رفت؟ اصلا این کسی که قیمت لبنیات را بالا می برد نباید یک ذره مغزش را بکار بیاندازد که هنوز تا انتخابات کلی وقت مانده و اگر قرار باشد با این هزینه ده تا ماست مالی دیگر بشود، بودجه قوه قضائیه چیزی تهش نمی ماند. البته معلوم است که بناست باز هم قیمت لبنیات برود بالا که کسی که به آقا نزدیک تر است رای بیاورد.