سحر بعاصیری
دیدار محمود احمدینژاد از عربستان در زمان اعلام، اهمیت قابل توجهی پیدا کرد و پس از موافقت چین و روسیه با انگلستان، فرانسه، آلمان و آمریکا در مورد افزایش مجازاتها علیه ایران، اهمیت این دیدار بیش از پیش شد.
میگوئیم “اهمیت پیدا کرد”، نه برای اینکه از اهمیت توافق احتمالی عربستان و ایران در سایه نگاه احتیاطآمیز لبنانیها به این دیدار بکاهیم، چرا که این توافق میتواند به طور مستقیم بر کنفرانس بغداد که قرار است ایران، سوریه و آمریکا را دور یک میز جمع کند، تأثیر بگذارد. ولی توافق کشورهای 1+5 پیامی بسیار آشکار و محکم به ایران قبل از دیدار احمدینژاد با ملک عبدالله است بر این مبنا که ایران فضای بسیار کمی را برای مانور دادن در اختیار دارد و از تهران انتظار میرود که در بهبود شرایط منطقه به طور فعال عمل کند تا راه بر اقدام نظامی بسته شود.
درست است که احمدینژاد شخصیت مورد علاقه مسئولان عربستان برای مذاکره نیست، ولی بسیار دشوار است اگر بخواهیم تصور کنیم احمدینژاد در دیدار خود از ریاض، پیامی از سوی تهران بر اساس تغییر سیاست ایران را حمل نمیکند. در نهایت احمدینژاد نماد تندروی ایران است و دیدار وی از عربستان بر اساس خواسته ایران پس از چند هفته تلاش دیپلماتیک میان دو کشور صورت پذیرفت که در ابتدا پیرامون موضوع لبنان بود و رفته رفته در سایه تهدیدات آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران، این موضوع را نیز در برگرفت.
این دیدار بیانگر نیاز ایران به عربستان برای جلوگیری از هرگونه نقشه آمریکا بر اساس حمله نظامی به ایران میباشد. تهران از طریق بهبود روابط با ریاض و تلاش برای کاستن از بحرانهای حاکم بر منطقه قصد دارد ثابت کند که هرگونه حمله به ایران تمامی کشورهای خلیج فارس را تحت تأثیر قرار میدهد. ایران امیدوار است که دیپلماسی عربستان به رهبری بندر بن سلطان منجر به باز شدن راهی بین تهران و واشنگتن برای مذاکره و در نهایت دستیابی به راهحل شود و در این زمینه اولین نقطه تلاقی، بغداد در دهم ماه مارس است. اولویت در تحرکات عربستان اکنون متوجه کنفرانس بغداد و مذاکره با ایران و سوریه است تا پس از آن نوبت به کنفرانس سران عرب برسد و در این زمینه تماس تلفنی که حسنی مبارک پس از دیدار با ملک عبدالله با بشار اسد گرفت دلیلی بر این مدعا است، چرا که هدف از این تماس تنها تلاش برای بهبود روابط عربستان و سوریه قبل از کنفرانس سران عرب نبود.
اکنون شاهد مرحلهای حساس در منطقه هستیم که میتواند به تغییر آن ختم شود و به نظر میرسد که امکان دستیابی به راهحل به همان اندازه احتمال بروز تهدیدات و درگیریها وجود دارد. در همین زمینه ایران ظرف مدت گذشته احساس کرده که روسیه تغییر موضعی آشکار داده و از تکمیل نیروگاه بوشهر سر باز زده و با افزایش مجازاتها علیه تهران موافقت کرده است. چین نیز به نوبه خود پس از دیدار مسئولان ایرانی از پکن پیامی واضح بر این مبنا ارسال کرده است که دستیابی به راهحل از دست چین خارج شده است مگر در صورتی که ایران در موضعگیریهای خود تجدیدنظر به عمل آورد.
حال چنانچه ایران این پیامها را دریافت کند، در پاسخگوئی مثبت به آنها تعلل نخواهد کرد و نقطه شروع این عملکرد میتواند در لبنان تبلور یابد یا اینکه منجر به بهبود شرایط در عراق شود. در صورتی که سوریه این پیام را درک کند، باید به سرعت اقدام کند چرا که هرگونه تعلل میتواند دمشق را از تهران بسیار دور سازد.