مهرداد شیبانی
هفته سوم دیماه 1387، اخبارجهان همچنان تحت الشعاع “جنگ غزه” بود. اول هفته اسرائیل برای تهدید خالد مشعل تره هم خرد نکرد و نیروی زمینی اش راروانه غزه ساخت.
خالد مشعل از مقر خود در دمشق به اسرائیل هشدار داده بود: “اسرائیل در صورت انجام حمله زمینی به غزه با «عقوبتی سیاه» مواجه خواهد شد.“
در تهران هم درحالیکه غزه در آتش می سوخت، توفان بزرگی در فنجان چای بر انگیخته شد. اسرائیلیان از “رهبرجهان اسلام ” حکم “کافر حربی” گرفتند و کشته شدگان در نبرد با ان، صاحب کلید طلائی بهشت شدند، تا یکسره از نوار غزه به دامان پریان بهشتی بال بکشند. حزب پادگانی به حرکت افتاد. باز همین طور خودجوش کفن پوشان پیدایشان شدن که درخیابان ها رژه رفتند و روانه فرودگاه شدند تا به جبهه نیرد با اسرائیل بروند. عده ای از انها هم که از این ماموریت تکراری خسته شده بودند، ترجیح دادند تابه سفری واقعی بروند و راه چندسفارتخانه را در پیش گرفتند. آخر فرمانده سپاه پاسداران هفته گذشته تصریح کرده بود : “میخواهیم زمینهای ایجاد کنیم که اگر نیاز شد، بسیج دانشجویی به اقداماتی مشابه 13 آبان دست بزند.“
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان ایران، روز جمعه خواستار حمایت سیاسی، مالی و تسلیحاتی کشورهای اسلامی از مردم فلسطین و غزه شد.
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران هم به دمشق رفت و با خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس در دیدار کرد. آنها “بازگشایی گذرگاهها و رفع محاصره غزه” را پیششرط هر طرحی برای توقف بحران غزه اعلام کردند.
جلیلی دبیرشورای امنیت ملی از دمشق وارد لبنان شد تا با رهبران حزبالله این کشور و مقامات دولتی و حکومتی لبنان گفتگو کند. محور گفتگوها حمله اسرائیل به غزه بود، اما دیگر از آن تشویق و تهدیدها برای باز شدن جبهه دیگری علیه اسرائیل از مرزهای لبنان خبری نبود. وزیر دفاع اسرائیل اعلام کرد که ارتش اسرائیل در مرزهای لبنان به حال آماده باش جنگی در آمده تا در صورت لزوم جبهه لبنان نیز گشوده شود.
حزب الله لبنان هم از چارچوب سخنان حماسی و دلسوزانه سیدحسن نصرالله در دفاع از حماس فراتر نرفت. خبرگزاری فرانسه در همین زمینه گزارش داد: “حزب الله لبنان از حد حمایت معنوی از حماس فراتر نرفته و ظاهرا مصلحت خود را در گشایش جبهه از جنوب لبنان به سوی اسرائیل نمیبیند. پل سالم، از پژوهشگران مرکز “کارنگی” ویژه مطالعات خاور میانه می گوید :”اکنون حزب الله در موقعیتی نیست که بتواند پس از دو جنگ گذشته، دوباره با اسرائیل وارد جنگ شود.“
سید حسن نصر الله نیز در سخنرانی خود بمناسبت حمله اسرائیل به غزه از این جمله فراتر نرفت که “در صورت هر گونه تجاوز اسرائیل به لبنان، حزب الله آماده ی رویارویی است”. جمله ای که معنای آن خودداری حزب الله لبنان از درگیر شدن با وقایع جاری غزه است.
پنج اتحادیه دانشجویی اصولگرا روز سهشنبه در دو نامه بیسابقه به سفیر اردن در ایران و همچنین رئیس دفتر حفاظت از منافع مصر در تهران ۴۸ساعت اولتیماتوم دادند تا از میان “محکومیت صریح حمله اسرائیل به غزه” یا “خروج از خاک ایران” یکی را انتخاب کنند.
عملیات براندازی اسرائیل و کمک به مردم غزه وقتی جد یتر شد که هیات نظارت برمطبوعا ت روزنامه کارگزاران را به علت توهین به حماس توقیف کرد.
روز بعد هم شماری از دانشجویان بسیجی تجمع اعتراضآمیزی در مقابل دفتر شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل برگزار کردندو پای سازمان ملل متحد را در اعتراض به رفتاری که با خانم عبادی در تهران می شود، به داخل کشور کشاندند.
نوری المالکی، نخست وزیر عراق، در راس یک هیات بلندپایه اقتصادی به ایران سفر کرد.
خبرگزاریهای بینالمللی، هدف از سفر آقای مالکی به تهران را مذاکره در باره پیمان امنیتی بین بغداد و واشنگتن اعلام کردند: “پیمان امنیتی بین عراق و آمریکا در واقع «عملی انجام شده» تلقی میشود چرا که این پیمان به تصویب نهادهای قانونی حاکم بر عراق رسیده و اجرای آن از اول سال جاری میلادی با واگذاری تامین امنیت منطقه سبز بغداد به نیروهای عراقی آغاز شده است و بنابراین نظر مثبت یا منفی ایران در باره اصل پیمان دیگر اثری ندارد.رهبران سوریه همچنان به سخنان دو پهلو ادامه دادند و میان مواضع تهران و قاهره مانورکردند.”
در منطقه از به قدرت بازگشتن طالبان سخن گفته می شود. مذاکرات امریکائی ها با رهبران طالبان به نتیجه قطعی نزدیک شده است. مطابق این نتیجه ملاعمر از رهبری طالبان برکنار می شود و در منطقه ای دور از مرزهای افغانستان و پاکستان مستقر خواهد شد و یا به عربستان نقل مکان خواهد کرد. طالبان تابع شرایط سیاسی منطقه، دولت جدید افغانستان را تشکیل خواهد داد. دولتی که در آن از اعضای دولت کنونی نیز حضور خواهند داشت. این هنوز مقدمه ایست برای حوادث بزرگتر.
بی دلیل نیست که بیانیه جبهه مشارکت اسلامی می گوید: “مباحثی جدی تر از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی برای مردم وجود دارد. مانند زیر پا گذاردن حقوق بشردرایران که عریان و گسترده شده است. اعضای گروه های مخالف، گروه های کارگری و معلمان، سازمان های دانشجویی، گروه های حقوق زنان و حتی روحانیون شیعه که با دکترین رسمی ولایت فقیه مخالف هستند بطور سیستماتیک سرکوب و بطور خود سرانه دستگیر و بازداشت میشوند. حتی اصول مصرح در فصل سوم قانون اساسی، در رابطه با حقوق و آزادی های اساسی مردم را حکومت رعایت نمی کند. به همین دلیل برای اکثر ایرانیان، زیر پا گذاردن آشکارحقوق بشر در ایران تهدید بزرگتری برای منافع ملی و امنیت ایران و صلح در منطقه نسبت به برنامه اتمی است.“
و مصطفی تاج زاده آرایش قوای سیاسی رادر لحظه کنونی چنین تصویر می کند: “به نظر من امروز دو دیدگاه در برابر هم صف کشیدهاند. طبق دیدگاه اول وضعیت کشور در حال حاضر از هر نظر عالی است و در تاریخ ایران چنین وضعیتی بیسابقه است. به همین دلیل، طرفدارن این نگرش معتقدند هرگونه تغییر در این وضعیت میتواند به فاجعه و از بین رفتن دستاوردها منجر شود. البته بسیاری از اصولگرایان چنین اعتقادی ندارند اما چون دستور تشکیلاتی صادر شده است، بعضاً خود را مجبور میبینند که از این دیدگاه دفاع کنند. ولی بسیاری سکوت کردهاند.طبق نگرش دوم که ما طرفدار آن هستیم ایران از جهات مختلف وضعیت نابسامانی دارد و اگر این وضعیت تغییر نکند، به احتمال زیاد فاجعه رخ خواهد داد. به همین دلیل گفتهام انتخاب مجدد آقای احمدی نژاد ایران را عبرت منطقه می کند. حال آنکه پیروزی چهره ای مانند آقای خاتمی می تواند امنیت و پیشرفت میهن را تأمین و ایران را الگوی منطقه کند. این دو دیدگاه در برابر هم آرایش گرفتهاند. وجه مشترکشان این است که به رغم ادعای آن دسته از اصولگرایان که شرایط را عالی میخوانند و ادعا میکنند و هیچ خطری جامعه ما را تهدید نمی کند، خط تبلیغاتی جدید آنان ناخودآگاه شرایط کشور را به شدت آسیب پذیر و ضعیف ترسیم میکند، به گونهای که با کمترین تغییر فاجعه رخ خواهد داد.“
و محمد علی مهتدی کارشناس امور خاورمیانه وزارت خارجه جمهوری اسلامی در همایش “تجاوز به غزه” که در محل دفتر مطالعات وزارت خارجه برگزار شد، می گوید: “در حال حاضر تنها ایران و سوریه هستند که از مقاومت حمایت میکنند و اگر ائتلاف آمریکا، رژیم صهیونیستی و چند رژیم عربی موفق شود غزه و مقاومت در آن را سرکوب کند، ارتباط زنجیره مقاومت در منطقه با آرمان فلسطین کاملاً قطع میشود. آنچه در نوار غزه میگذرد برای ایران، سوریه و امنیت منطقه دارای اهمیت است و ما در این روزها و ساعتها زمان سرنوشتسازی را میگذرانیم و منطقه در انتظار تغییرات سرنوشت سازی است.“
این تغییرات سرنوشت سازچه خواهد بود؟ طالبان شیعی ما را به راه افغاستان می برند؟ ملا عمر یک چشمی با شمشیر شریعت برتخت خواهدنشست؟ تلویزیون ها بر دار و زنها سنگسار خواهند شد؟
این “فروغ” است که پرسش خود را در برابرمان می گذارد:
مردم محله کشتارگاه
که خاک باغچه شان هم خونیست
و آب حوض هاشان هم خونیست
و تخت کفش هاشان هم خونیست
چرا کاری نمی کنند
چرا کاری نمی کنند
و “ بامداد” که به آوای بلند می پرسد:
بر زمینه ی سربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یال بلند اسبش در باد
پریشان میشود.
خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می شود.
کنار پرچین سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامن نازکش در باد
تکان میخورد.
خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر میشوند.