امید معماریان
info
آذرمنصوری قائم مقام دبیرکل حزب مشارکت درگفت وگو با روز در خصوص شروطی که سیدمحمد خاتمی برای حضور درانتخابات ریاست جمهوری آینده مطرح کرده، سخن گفته است. به گفته وی اگرخاتمی در انتخابات شرکت نکند اصلاح طلبان شانسی در انتخابات نخواهند داشت و افت جدی را درمشارکت مردم شاهد خواهیم بود. این گفت وگو را می خوانید.
آقای خاتمی اخیرا شروطی را برای شرکت در انتخابات مطرح کرده اند. با توجه به اینکه خود ایشان هشت سال رییس جمهور بودند و با موانع کاری چنین سمتی در نظام جمهوری اسلامی آشنا هستند، این شیوه شرط گذاری چه معنی دارد؟
یکی از شروط ایشان آن است که با ملت بر سر خواسته هاشان به تفاهم برسند که عمده آنها را آزادی، پیشرفت وعدالت برشمرده اند. شرط دوم هم امکان عملی کردن برنامه هایشان است. هم دوشرطی که آقای خاتمی مطرح کردند وهم سخنانی که در دیدارهای گذشته در جمع گروه های خواهان کاندیداتوری ایشان مطرح شد، ناشی از نگاه مثبتشان به حضور در انتخابات است. اما در طرح پرسش ها و شروطی که در آخرین دیدارشان مطرح کردند در واقع رگه هایی از تردید جدی دیده می شود که در بخشی از جامعه ایران هم در شرایط امروز وجود دارد. تامین دوشرط مطرح شده، می تواند بخش عمده ای از دغدغه های اصلاح طلبان را بعد از اینکه در قدرت حضور پیدا کردند مرتفع کند. اگر با توجه به اختیارات رییس جمهور و موقعیت آقای خاتمی در شرایط امروز جامعه ایران، ایشان بتواند این دغدغه ها را به خواستگاه غالب ومشترک مردم ایران وگروه های سیاسی تبدیل کند یک اتفاق مثبت است. ضمن اینکه تبیین این دغدغه ها هم می تواند زمینه آگاهی بخشی عمومی را در ارتباط با قدرت رییس جمهور در کشورما فراهم بکند. اگر این آگاهی بخشی درلایه های مختلف جامعه صورت بگیرد واین خواسته ها به عنوان خواسته های مشترک گروه های سیاسی مطرح وتثبیت شود، آن وقت پشتوانه لازم برای عملی کردن برنامه ها فراهم خواهد آمد. مشکلی که در سالهای گذشته داشته ایم این است که تعابیر از اصلاح طلبی و تعاریفی که از آن می شد بسیار متفاوت بود و هر گروهی فکر می کرد که اصلاحات مورد نظر خودش باید تامین شود. اما اگر توافق روی پارامترهایی که آقای خاتمی مطرح کردند صورت بگیرد، آن وقت ایشان هنگامی که در قدرت قراربگیرد نیز با مشکلات وموانع کمتری مواجه خواهد شد.
آقای خاتمی می دانند چه چیزهایی در نظامی سیاسی موجود قابل تحقق است وچه چیزهایی نیست. ایشان که از خارج کشور وارد نمی شوند؟ مضافا بر اینکه معمولا این مردم هستند که شرط وشروط می گذارند نه سیاستمداران. توضیح چنین تناقض هایی چیست؟
در هنگام طرح این شروط، روی صحبت آقای خاتمی با گروه های سیاسی و نیز حاکمیت است. به هرحال در آینده هم علی القاعده مشکل برای اصلاح طلبان، چنانچه درقدرت حضور پیدا کنند، وجود خواهد داشت. اگر همه گروه ها وشخصیت هایی که به دنبال حضور آقای خاتمی در انتخابات هستند تکلیف خودشان را با این دوشرط مشخص کنند و بگویند تا چه حد امکان تفاهم برسر این خواسته هایی که به صورت روشن ومشخص مطرح شده است را دارند، آن موقع فضای شفاف تری برای تحقق مطالبات وجود خواهد داشت.
آقای خاتمی اگر طرف صحبتشان حاکمیت است که یک بار قبلا حاکمیت به ایشان گفته چه مرزو حدودی دارد. تازه وقتی به آقای خاتمی گفتند که ایشان درقدرت بودند، نه الان که کاملا خارج از قدرت هستند…
من بیشتر جانب صحبت های آقای خاتمی را گروه های سیاسی می دانم. به قول شما حاکمیت که تکلیف خودش را با مردم واصلاح طلبان مشخص کرده است. تجربه هشت ساله اصلاح طلبان وموانعی که مثالش هر نه روز یک بحران است این مساله را اثبات می کند. مشکل ما این است که یک جامعه غیر متشکل وغیرسازمان یافته داریم و قدرت غیر پاسخگو این ظرفیت را یا فراهم نمی کند یا در مقابل اقداماتی که دراین زمینه صورت می گیرد از خود مقاومت نشان می دهد. این وضعیت، هم امکان حمایت از فرد منتخب را می گیرد هم امکان پرسشگری از نماینده منتخب مردم را کم می کند. این مشکل جامعه ماست. طرح شروط آقای خاتمی طرح مشکلی است که درجامعه ما وجود دارد. همه موانعی که برسرراه آقای خاتمی وجود داشتند احتمالا در دوره آینده هم وجود خواهند داشت. به هرحال اگر این پشتوانه مردمی و تفاهم ایجاد شود، بخش عمده ای از نگرانی ها که از بابت اجرای برنامه ها وجود دارد کاسته خواهد شد. برای اصلاح طلبان چاره ای نیست جز اینکه ضمن تلاش برای دردست گرفتن قدرت، پشتوانه های مردمی که می تواند باعث تثبیت این قدرت بشود و باعث تحقق اصلاحات بشود را ایجاد وتقویب کنند.
برخی انتقاد می کنند که آقای خاتمی برای به دست آوردن وعده هایی که قول آنها را می دهند و کارهایی که قراراست انجام بدهند، بیش از آنکه مبارزه کنند معمولا حرف می زنند و شکایت می کنند. مانند لوایح دوقلویی که برای افزایش اختیارات رییس جمهوری مطرح کردند که می دانیم به چه سرنوشتی دچار شدند. آیا دو شرط اخیر هم ممکن نیست به همین سرنوشت دچار شوند؟
من فکر می کنم طرح این شروط نشانگر این است که آقای خاتمی قراراست متفاوت با دوره های گذشته در صحنه حضورپیدا کنند. به هرحال رفتار آقای خاتمی در زمان پس از دولت اصلاحات ثابت کرد که ایشان طالب قدرت نیست و با توجه به شناختی که من از ایشان دارم اگر بیاید بنا دارد کاری کند وهمه مقاومت هایی که در طول این مدت صورت می گیرد برای این است که بنا ندارد که این حضور قدرتمند نباشد. منتها مکانیسم های این مبارزه وایستادگی که شما و خیلی از دوستان دیگر به آن اشاره می کنید تعریف وتببین نشده بود. مثلا در مورد لوایحی که مطرح شد ، با توجه به موانعی که وجود دارد، دانستن اینکه تغییرات پیشنهادی خواست چند درصد از جامعه است و تا چه حد در مورد آن جریان سازی شده و در لایه های مختلف درونی شده، اهمیت زیادی می تواند داشته باشد. شرایطی که آقای خاتمی مطرح کردند ناشی از آسیب شناسیی است که از دوران اصلاحات صورت گرفته است. تبیین مکانیسم های مبارزه ونوع مقاومت بر سر اشتراکاتی که باید مشخص شود وبه عنوان اهدف مشترک روی آنها تاکید بشود، از این طریق میسر است. اگر این پشتوانه تامین نشود تجربه تلخ دوران گذشته در ارتباط با لوایحی که مطرح شد ویا مصوباتی که اصلاح طلبان از مجلس می گذراندند و با سد شورای نگهبان مواجه می شد، دوباره اتفاق خواهد افتاد. طرح این شروط ناشی از نگاه واقع بینانه نسبت به مساپل ومشکلات کنونی کشور است.
ظاهرا آقای خاتمی با این شروطی که مطرح کرده اند در واقع اعلام کرده اند که می خواهند درانتخابات شرکت کنند. با این تحلیل موافقید؟
من هنوز نمی توانم خیلی صریح وروشن درمورد این مساله اظهار نظر کنم. اما امیدواریم نسبت به گذشته بیشتر شده است. به هرحال باید منتظر بود و واکنش هایی که دراین زمینه مطرح می شود وپاسخ های قانع کننده ای که وجود دارد را شنید ومنتظر نظر نهایی ایشان شد. اما علی القاعده وقتی شروطی مطرح می شود به این معنی است که احتمال حضور بیشتر خواهد بود.
دیدگاهی وجود دارد که معتقد است افزایش امیدواری ها اگر با نیامدن آقای خاتمی همراه شود باعث ایجاد ناامیدی خواهد شد وشاید بسیاری که دل خوش به این حضور کرده اند به پای صندوق های رای هم نروند. آیا شما هم به این مساله به همین صورت نگاه می کنید؟
حضور آقای خاتمی به عنوان تنها راه حلی که می تواند کشور را از این وضعیت نجات بدهد درحال تبدیل شدن به یک توافق در بین اکثریت گروه های اصلاح طلب وجامعه ایران است. این ضرورت راهم آقای خاتمی به صورت جدی لمس کرده اند. منتها پرسش ها و تردید هایی وجود دارد که چنانچه پاسخی به آنها داده نشود درآینده هم وی را با مشکل مواجه خواهد کرد. به هرحال من با خیلی ازدوستان دیگر تصور مان این است که درصورت عدم حضور آقای خاتمی، اصلاح طلبان شانسی برای انتخابات آینده نخواهند داشت. آقای خاتمی سرمایه اجتماعی مغتنمی برای کشورماست و فکر می کنم ازاین سرمایه اجتماعی در شرایط کنونی باید کمک گرفت وکشور را از وضعیت موجود نجات داد. با عدم حضور ایشان ما شاهد افت جدی مشارکت مردم درانتخابات آینده خواهیم بود.