گامی برای همگرایی بیشتر با جنبش سبز

کاوه قریشی
کاوه قریشی

» ویژه نامه کردی سایت "کلمه" در مصاحبه با فعالان

روزنامه اینترنتی کلمه، نزدیک به میر حسین موسوی، یکی از آخرین شماره های خود را به انتشار ویژه نامه ای به زبان کردی در خصوص مسائل کردستان اختصاص داده است؛  آنطور که سایت کلمه نوشته استقبال از انتشار مقاله ای در این سایت  با عنوان “سرکوب قومیتها سیاستی صهیونیستی” با  استقبال فراوان خوانندگان  به ویژه “هموطنان کرد” روبرو شده و همین آنها را وادار به انتشار ویژه نامه ای به زبان کردی کرده است.

فعالان مسائل سیاسی فرهنگی کرد، آذری و عرب در مصاحبه با روز این اقدام  را به مثابه برداشتن یک گام مثبت  ارزیابی و همزمان ضرورت بازنگری در نگرش محتوایی به مساله اقوام در ایران را هم مطرح کرده اند.

 

“کلمه” به کردی

ویژه نامه “کلمه” به زبان کردی در روز چهارشنبه، 15 دی ماه، بر خروجی وب سایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی یکی از رهبران جبنش سبز قرار گرفت. این ویژه نامه  شامل سه مطلب به زبان کردی و در خصوص مسائل مربوط به “اقوام” و به ویژه کردهای ایران است.

مطلب اول این ویژه نامه، ترجمه اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی به زبان کردی است. مطلب دوم خلاصه و برگردان نوشته ای از داریوش محمدی است که متن  فارسی آن پیشتر با عنوان “سیاست صهیونیستی سرکوب قومیت ها” در سایت کلمه منتشر شده است.

مطلب سوم و آخرین مطلب این ویژه نامه هم یادداشتی بدون نام است تحت عنوان “سه آسیب”. آنطور که در پیشانی نوشت ویژنامه کردی کلمه آمده، این یادداشت  برآن است که از دیدی آسب شناسانه به  مناسبات و خواسته های قومی و مسائل ناشی از آن در کردستان  بپردازدو از قضاوت های یک جانبه بپرهیزد.

پیش از انتشار این ویژه نامه، روزنامه “قلم سبز” به مدیر مسئولی میر حسین موسوی، در آستانه انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران، سرمقاله های دو شماره پیاپی خود را در روزهای 30 و 31 اردیبهشت‌ماه 88 به زبان ترکمنی و کردی کلهری –کرمانشاهی اختصاص داد.

همزمان با انتشار این سرمقاله ها، میر حسین موسوی  در جریان تبلیغات انتخاباتی در همایش گفت‌وگوی اقوام ایرانی، خبر داده بود که برای برخورد نهادینه با مسایل مربوط به زبان‌ها، بنیاد حفظ و گسترش زبان‌های مختلف اقوام ایرانی را تاسیس خواهد کرد.

پیشتر نیز، مهدی کروبی دیگر رهبر جنبش سبز، در آستانه انتخابات ریاست جهموری در اقدامی مشابه، یکی از سرمقاله های روزنامه “اعتماد ملی” را به انتشار مطلبی به زبان کردی اختصاص داده بود.

 

گامی مثبت و قابل ارج

برای بررسی این ویژه نامه سراغ صاحب نظران مسائل کردستان رفتم و نظر آنها در این خصوص جویا شدم. آنها در مجموع ضمن طرح انتقاداتی، انتشار این ویژه نامه را مثبت ارزیابی می کنند.

امین سرخابی، دانش آموخته و کارشناس مسائل سیاسی  کردستان، انتشار این ویژه نامه را “نقطه عطف”ی در جنبش سبز می داندو می گوید: “هر چند قانون اساسی جمهوری اسلامی انتشار نشریات به زبان قومی را به رسمیت شناخته است، اما هیچگاه اجازه انتشار یک نشریه خبری را برای مثال به زبان کردی اختصاص نداده است. آنچه ما به ویژه در دوران اصلاحات شاهد آن بودیم، انتشار نشریات دو زبانه: فارسی/کردی، بلوچی، آذری و..بوده نه صرف به زبانی که طبق قانون به زبان قومی شناخته می شود. اما اینبار جنبش سبز در قامت خروجی اصلاحات حداقل در فضای مجازی به ویژنامه کردی در وبسایشت همت گماشته و امر فی النفسه قابل تقدیر است.”

او می افزاید: “فارغ از اینکه محتوای مطالب چاپ شده در این ویژه نامه چه باشد، تغییر در  فرم قابل تامل است اما آنچه در محتوا آمده اشاره ای به تغییر ندارد. محتوایی که کماکان در سعی در بازتولید نگاه سلبی محور به کردستان و جنبش کرد دارد. آنچه در این سایت تحت عنوان ویژه نامه منتشر شده نگاه سیاست ورزانه به جنبشی دارد که در کردستان همسو با ایرن در جریان است.”

 از سوی دیگر منصور تیفوری، روزنامه نگار و نویسنده کرد که یکی از بنیانگذاران انجمن فرهنگی - ادبی “سخن” در سقزبوده است، نظر خود را در خصوص انتشار ویژه نامه کردی سایت کلمه، اینگونه بیان می کند: “بی شک به مثابه طرح بحث این اقدام را می توان ارج نهاد اما آنچه اکنون حیاتی تر است تلاش برای فراتر بردن این اقدام کلمه از هنجارهای رسمی برخورد با زبان کردی است.”

او اما از طرفی دیگر نگاهی انتقادی داردو می گوید: “این اقدام در نوع خودش تازه نیست. ماشاهدیم که در دهه شصت بخشی از نهادهای امنیتی حاکمیت در کردستان، اقدام به انتشار مجلاتی به زبان کردی کرده است. «آمانج» که نمونه بارز آن دسته از نشریات است، حاصل نگرشی تقلیل گرایانه به مساله کردستان بود؛ حاصل این کج فهمی بود که مساله صرفا مساله میراثی و زبانی است. در حالیکه آنچه در زبان کردی مقاومت کرد و می کند، محتوای رهایی خواهانه خود زبان و فرهنگ است که متاسفانه کلمه از این دید کار تازه ای ارائه نداده و نگرش به مساله، همان دیدگاه تقلیل گرایانه را در خود دارد. شاهد نیز انتخاب مطالب و نوع نگرش به مساله کردستان است که آن را مساله ای مذهبی و حاصل شده از محرومیت ها می داند.”

 

ضرورت حذف سیستم تک زبانی

“مبارزه اقوام و ملیت های غیر فارس در ایران، به ویژه در طول سال گذشته، به نوعی خود را بر گروه های اپوزیسیون معروف به  جنبش سبز تحمیل کرده است. مصداق بارز این ادعا نیز  انتشار ویژه نامه کردی در سایت کلمه و همچنین  مقاله اخیر و سودمند آقای مصطفی تاج زاده، در خصوص اقوام ایرانی است که نشانگر یک تحول در جنبش سبز و در میان جریان اصلاح طلبان است.” این را یوسف عزیزی بنی طُرف، نویسنده و فعال عرب می گوید.

امین سرخابی، فعال سیاسی کرد هم بر این اعتقاد است: “به نظر می رسد آنچه که کارگزاران  جنبش سبز را به این تلاش واداشته تا بار دیگر حاشیه را جدی بگیرند، تلاش کردها در همگرایی با جنبش اعتراضی ایران به شیوه های مسالمت آمیز بوده است. این اقدام را در واقع می شود واکنش جنبش سبز به مشارکت و همیاری اقوام ایرانی در جنبش اعتراضی و سراسری ایران تعبیر کرد.”

آقای بنی طرف، به عنوان یک فعال عرب در خصوص انتشار این ویژه نامه به زبان کردی به روز می گوید: “ما علاوه بر استقبال از این حرکت جدید اصلاح طلبان و به ویژه کلمه-، سایت آقای موسوی انتظار داریم این موضوع توسعه داده و شامل زبان های دیگر ملیت های غیر فارس از جمله عربی هم بشود. انتشار این ویژه نامه به زبان عربی به نظر ما باید مطابق خواست مردم عرب اقلیم اهواز باشد و مستقیم آن ها را مخاطب قرار بدهد نه کشورهای عربی همسایه ایران.”

  این همان خواستی است که فعالان آذربایجانی نیز بر آن تاکید دارند. یاشار حکاک پور، فعال آذربایجانی در این مورد معتقد است: “هر قدمی که در جهت از بین بردن سیستم تک زبانی در ایران برداشته شود مثبت است. اینجانب فرای از اینکه چه مطالبی در نشریه های اینچنینی نوشته شده باشد، چاپ این نشریات به زبانهای (ترکی، کردی، عربی، بلوچی و ترکمنی و…) را گامی مثبت ارزیابی می کنم. چون بر خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی که زبان فارسی را زبان رسمی ایران اعلام کرده و در مقابل زبانهای دیگر را غیر رسمی می داند، اینگونه حرکتها بخصوص از سوی گروههایی که ادعای سراسری  بودن دارند، می تواند قدمهای مثبتی در راستای نفی سیستم تک زبانی در ایران باشد. اما کافی نیست و امیدوارم نشریه های اینچنینی را به زبان ترکی آذربایجانی نیز منتشر کنند.”

 

واگذاری به متخصصان

فعالان مسائل مربوط به اقوام ایرانی تاکید می کنند که این نوع تلاشها باید توسط خود فعالان مناطق مختلف صورت گیرد و مستقیم به دردها و مشکلات آن مناطق بپردازد.

آقای بنی طرف که به عنوان یک فعال عرب سخن می گوید، معتقد است: “برای انعکاس دردهای واقعی مردم عرب، باید در واقع از متخصصان و دست اندر کاران مسائل منطقه که در جنبش سبز کم هم نیستند استفاده شود نه اینکه این مشکلات از دیدگاه گرداندگان سایت کلمه ابراز گردد که در واقع هر چند مهم اما توفیر چندانی در رفع محرومیت ها نخواهد داشت.”

او البته این اقدام را به فال نیک میگیرد و ابراز امیدواری می کند که این امر در آینده با تکامل بیشتر حتی در شکل ایجاد یک سایت برای سایر زبانهای غیر فارسی در ایران ازجمله ترکی، عربی، بلوچی و ترکمنی ادامه داده شود.

فعالان آذربایجان انتظارات خود را خطاب به فعالان مرکز ایران اما در بعد وسیع تری مطرح می کنند.

یاشار حکاک پور می گوید: “جامعه روشنفکران مرکز لازم است که تکثر زبانی در ایران را بپذیرد و  در این جهت گامهای عملی بردارد. متاسفانه در سالهای گذشته بارها دیده شده است که این روشنفکران با ایجاد رادیوها و تلویزیون های ترکی ویژه منطقه آذربایجان از سوی قدرتهای فرامنطقه ای مخالفت و در این راه مانع تراشی کرده اند. اقدام عملی دیگری که می تواند در این راستا صورت پذیرد، کمک این روشنفکران و روزنامه نگاران به ایجاد رادیوها و تلویزیون های مستقل با محوریت مسائل آذربایجانیها در قالب رسانه هایی همچون بی بی سی، رادیو لیبرتی وصدای آمریکا است.”

 

نیاز به تغییر محتوا

فعالان کرد در عین حال انتشار ویژه نامه کردی را کافی نمی دانند و در مقابل طرح عبور از گفتمان کنونی به لحاظ محتوایی را مطرح می کنند.

منصور تیفوری، نویسنده، روزنامه نگار و مترجم کرد که سابقه حضور در بیشتر نشریات کردی در داخل ایران را در کارنامه خود دارد، می گوید: “اقدام کلمه یا هر گونه اقدامی از این دست، هر چند در یک نگاه کلی حائز اهمیت  و مثبت است، اما کلمه می تواند با فراتر رفتن از گفتار تصدیق وجود مساله ای به نام کردستان و گره زدن  آن به امر سیاسی، قدمی بیش از نمونه های تاریخی مورد اشاره بردارد.”

امین سرخابی دیگر فعال کرد هم نظر مشابهی دارد: “این ویژه نامه کردی در فرم می تواند نزدیکی میان جنبش کرد و سبز را ایجاد نماید و گامی مثبت ارزیابی می شود. هر چند این اراده سیاست ورزانه تا تغییر در محتوا به نتیجه ای عملی منجر نخواهد شد.”