سه گام به پیش

آرش بهمنی
آرش بهمنی

مراسم روز دانشجوی امسال نیز هم چون سال های گذشته، با حضور گسترده دانشجویان در اعتراض به خفقان سیاسی برگزار شد. تفاوت عمده مراسم 16 آذر سال 88 با سال های گذشته دراین بود که مراسم امسال قرار بود اعتراضی باشد به کودتای 22 خرداد 88 در ایران. ضمن این که این بار حضور بسیار گسترده مردم در حمایت از دانشجویان نیز بسیار چشم گیرتر از سال های گذشته بود.

گرچه تدابیر شدید امنیتی از سوی جمهوری اسلامی باعث شد تا امکان به هم پیوستن مردم به دانشجویان ممکن نشود، اما مراسم 16 آذر امسال – و دیگر مراسم برگزار شده در سال جاری پس از کودتای 22 خرداد – درس بزرگی به جنبش سبز داد.

در واقع با در نظر گرفتن تمامی ترم های سیاسی، باید گفت که اعتراضات مردم پس از کودتای 22 خرداد 88، بیش و پیش از هر چیز پی گیری کننده تغییرات بنیادین در کشور است.  این واقعیتی است که بسیاری نیروهای سیاسی سعی در فرار از آن دارند. حضور موسوی و کروبی در اعتراضات و موضع گیری های آن ها تاکنون بسیار ارزشمند بوده است، اما باید توجه کرد که حضور موسوی و کروبی – و طبیعتا دیگر چهره های سیاسی – بیش از هر چیز به عنوان قوت قلبی برای معترضان مطرح بوده است. اکنون بحث ها فراتر از اعتراضی ساده به تقلب در نتایج انتخابات است. آن چه اکنون مورداعتراض است – و این مساله در شعارها و واکنش های معترضان نمود و بروز یافته است – کلیت حکومت است.

اکنون اما آن چه حایز اهمیت است، در پیش گرفتن استراتژی درست و صحیح از سوی جنبش سبز است. طبیعتا اعتراض در مناسبت های مختلف تاکنون حربه ای مناسب برای جنبش سبز بوده است، اما نمی تواند به همین گونه ادامه پیدا کند. همان گونه که حضور هر روزه در خیابان و یا سر دادن الله اکبر در پشت بام ها هر شب، ادامه پیدا نکرد. شاید کم کم هنگام آن باشد که برنامه مدونی برای ادامه جنبش ایجاد شود. به طورمثال شاید اکنون زمان آن باشد که آن چه برای 13 آبان برنامه ریزی شده بود – یعنی حضور در خیابان ها – عملی شود. حضور میلیونی معترضان تا اکنون، برخلاف تبلیغات رسانه های وابسته به دولت کودتا، باعث زهر چشم گرفتن از کودتاچیان شده و آنان را به هراس انداخته است. برخوردهای گسترده با معترضان، بازداشت ها و احکام سنگین صادر شده، همگی موید این امر است.

اکنون زمان آن است که جنبش به جای آن که تنها در پی آن باشد تا به نوعی حالت “واکنشی” داشته باشد، خود در پی ایجاد کنش باشد. این گونه طرحی چون ماندن در خیابان ها برای مدتی محدود – و شاید در مرحله اول در محیط هایی چون دانشگاه – آغاز خوبی باشد برای جنبش سبز تا به دنبال هدف اصلی خود – که برقراری دموکراسی در ایران است – باشد. آن چه این گونه نصیب جنبش سبز می شود، هم قوت قلبی است برای اعضای جنبش تا از میزان پایداری حامیان جنبش مطلع شوند و هم ضرب شستی است به نیروهای سرکوبگر.

اگر جنبش سبز به دنبال رسیدن به حکومتی دموکراتیک است – که هست – و اگر در پی آن است که بساط ظلم و دیکتاتوری و استبداد را برچیند – که هست – باید قدم های عملی و جدیدی را برای بسط دموکراسی و ایجاد حکومتی دموکراتیک در ایران بردارد. حکومتی که که مدت هاست ایرانیان در آرزوی دست یافتن به آن هستند. اکنون این وظیفه تاریخی بر دوش جنبش سبز است تا ایرانیان را به آروزی صد ساله خود برسانند. آرزویی که برآوردن آن اکنون تنها به خواست و اراده مردم بستگی دارد.