انتخابات آنها، انتخابات ما

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

انتخابات حاکمیت کلید خورده و در حال انجام است. هفته‌ها، و بلکه ماه‌هاست برگزاری انتخابات نمایشی و فرمایشی مجلس نهم شروع شده است. حتی پیش‌تر از سخنرانی شهریورماه رهبر جمهوری اسلامی که توصیه کرد انتخابات دچار مسئله‌ی امنیتی نشود. بازی صاحبان قدرت با یکی از نمادهای دموکراسی (انتخابات) البته پس از آن با قوت ادامه یافت. ثبت‌نام نامزدها و تایید و ردصلاحیت در ظاهر؛ و هم‌زمان تحدید حوزه‌ی اقدام سیاسی مخالفان و منتقدان وضع موجود. از اعلام غیرقانونی بودن و انحلال احزاب اصلاح‌طلب تا احضار و ارعاب و بازداشت کنشگران سبز و تغییرخواهان. تمامیت‌خواهان مستقر در بلوک قدرت جمهوری اسلامی همه گونه ابزار اقتدار نامشروع را به‌کار گرفتند که “بزک” نظام اقتدارگرا، تمام و کمال محقق شود. “بزک”ی که آذرماه 1389 میرحسین موسوی از آن سخن گفت: “بعد از انتخابات، دو ماه طول کشید که بنده اعتقاد پیدا کنم مناظره کذایی، نه برای از میدان بدر کردن بنده یا آقای کروبی، بلکه برای تسویه حساب کامل با همه‌ی نیروهای رقیب و یک‌دست کردن کشور بوده است. بنده یکی و فقط یکی از این هدف‌ها و سنگ‌های سر راه بودم… جریان حاکم در آستانه‌ی انتخابات، ۲۰ سال برای یک‌دست کردن کشور، طراحی و تلاش کرده بود، و ظاهرا قرار بوده این انتخابات، آخرین پرده‌ی این تلاش باشد… اقتدارگرایان به‌دنبال حذف همه‌ی فضاهای ملی از منتقدان و معترضان بودند، فضایی شبیه کره شمالی با کمی بزک دموکراسی.”

در جدیدترین شاهد از سرکوب‌های قبل از “انتخابات آنها”، روزنامه روزگار در پی انتشار مصاحبه‌ی مهم با محمدرضا خاتمی توقیف موقت شده است. نمی‌توان از انتشار سخنان مهم عضو ارشد جبهه مشارکت در این هنگامه و در یک روزنامه‌ی داخل ایران، ابراز شگفتی نکرد. به‌گونه‌ای مفروض، انتشار این مصاحبه و ملاحظات مطرح شده در آن، مساوی با توقیف بوده است. چه کسی تردید می‌کند که برای صاحبان قدرت (سوگندخوردگان نظام مطلقه)، این دست صداهای اعتراض به روند مسلط در حاکمیت، تا چه حد ناخوشایند است؟ آن هم در هنگامی که هنوز چند روزی از سخنرانی مجدد رهبر جمهوری اسلامی نمی‌گذرد. تاکید مجدد آیت‌الله خامنه‌ای بر برگزاری “سالم” انتخابات بدون برهم خوردن امنیت آن، یعنی حداکثری کردن فضای سکوت گورستانی برای برگزاری بی‌اعتراض و مخالفت انتخابات مهندسی شده. این‌چنین، مفروض است که روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران، همچون کنشگران سیاسی، در صف نخست حمله و تهدید باشند.

این اما روندی است که حاکمیت برگزیده برای برگزاری انتخابات. اقتدارگرایان “انتخابات خود” را برگزار خواهند کرد. صف‌های نمایشی خود را تشکیل خواهند داد. انتخابات چنان برگزار خواهد شد (برگزارش خواهند کرد) ‌که رهبر جمهوری اسلامی پیش‌بینی کرده‌: با صف‌های طویل پای صندوق‌های رای و حضور دشمن‌شکن وفاداران به نظام! خبرنگاران خارجی هم اجازه و امکان خواهند یافت که شاهد “انتخابات آنها” شوند، و در کنار “صندوق‌های مشخص شده” و “از پیش تعریف شده” حضور یابند. آنها باید از خیل جمعیت مشتاقی فیلم و گزارش تهیه کنند که ساعت‌ها قبل از باز شدن مراکز رأی‌گیری، در سرما منتظر بوده‌اند. نیروهایی که از ورامین و هشتگرد و اینجا و آنجای اطراف پایتخت و شهرهای بزرگ، بسیج می‌شوند برای ایفای نقش در انتخابات نمایشی. همان‌هایی که در سرکوب‌های پس از انتخابات، شانه به شانه، با چوب و چماق در دست، یاران نظام بودند. نمایش انتخابات آیت‌الله خامنه‌ای و جریان نظامی- امنیتی-رانتی همراه و همسو، باید البته بدون حضور “مزاحمان” و برهم‌زنندگان “امنیت” برگزار شود.

نتیجه‌ی “انتخابات آنها” البته هنوز مشخص نیست؛ دعواها و باج و باج‌خواهی‌ها و نزاع بر سر تعداد کرسی‌های تعلق گرفته به باندهای قدرت، در جریان است. “اره”ای به نام باند “احمدی‌نژاد- مشایی” همچنان در حال آزار مرکز ثقل قدرت در جمهوری اسلامی است. در این وضع، تغییرخواهان (سبزها / دموکراسی‌طلبان) می‌توانند چونان یک ناظر، تنها در سکوت و انزوای خود، تماشاچی خاموش نمایش باشند. تماشاچیان خشمگینی که رهبران‌شان را در حبس خانگی کرده‌اند و یاران وفادار و صادق‌شان را به زندان‌های این‌سو و آن‌سوی ایران فرستاده‌اند. می‌توان گاهی در دل، دشنامی حواله کرد یا در محفل مطمئنی، “نق نق”ی. و نیز امیدوار بود که رییس قوه مجریه‌ی برآمده از کودتای انتخاباتی 1388، حالا نفرین سرکوب‌شدگان و آسیب‌دیدگان آن انتخابات را به گونه‌ای دیگر، متجلی کند. تحقق نفرین معترضان به وضع موجود با با عصیان و سرکشی و خودکامگی متقابل “دون کیشوت” نظام در برابر رهبر و همراهانش.

این اما، آن “انتخابات ما” نیست. انتخابات آزاد و سالم و عادلانه‌ای که استانداردهای جهانی خود را دارد. دموکراسی لوازم و شرایط ویژه‌ی خود را داراست. بازتعریف آن در قالب نظامی اقتدارگرا، به طنز می‌ماند. از این زاویه، آنهایی که تشنه‌ی انتخابات آزاد و سالم‌اند، باید “حاضر” باشند. آن خیل عظیم جمعیتی که در پایتخت و بسیاری نقاط دیگر کشور، پس از کودتای انتخاباتی 1388 در دل یا به صدای بلند فریاد کردند: “رای من کو؟” اینان اگر انتخابات خود را در این چند هفته طلب نکنند، زمان و فرصت را به تمامی به تشنگان قدرت تقدیم کرده‌اند. انتخابات آتی با وجود همه‌ی تلاش‌های حاکمیت برای منزوی و منکوب ساختن صداهای مخالف، مجال ویژه‌ای برای مطالبه کردن همان حق انتخابات آزاد و سالم و عادلانه است. هر گوشه‌ی شهر، و هر مکان در اختیار، و هر مجال و زمانی می‌تواند به مدد “خلاقیت” و اراده و انگیزه و تلاش دموکراسی‌خواهان، امکانی شود برای مطالبه‌ی حق انسانی و قانونی؛ برای به پرسش کشیدن وضع نامشروع مستقر؛ برای بلند کردن صدای اعتراض خود و آنهایی که هستند اما در جمع زمینی و به‌ظاهر آزاد ما نیستند: از ندا آقاسلطان تا هاله سحابی، از سهراب اعرابی تا هدی صابر، و از زندانیان اوین و رجایی‌شهر تا رهبران در حصر و حبس جنبش سبز.

“انتخابات ما”تا هنگامی که تکلیف انتخابات 1388 و حوادث پس از آن، در مرجعی منصف و صالح و مستقل، مشخص نشود؛ تا وقتی رهبران جنبش و یاران صادق جنبش در زندان‌اند؛ تا زمانی که روندهای مسلط و کانال‌های برگزارکننده‌ی آن را همچنان رهبر جمهوری اسلامی و دبیر شورای نگهبان و حفاظت اطلاعات سپاه و کیهان تعریف می‌کند؛ و تا روزی که آزادی فعالیت احزاب سیاسی و مطبوعات منتفی و مخدوش است، برگزار نشده مانده است.

“انتخابات ما” استانداردهای خود را دارد. درخواست این شرایط و تلاش برای تحقق آن، البته به عزم و انگیزه‌ی یک‌یک شهروندان ایران وابسته و متوقف است. تا زمانی که “انتخابات ما” (انتخابات آزاد، سالم و عادلانه) با شروط و لوازم و استانداردهایش برگزار نشود، علی‌الحساب “انتخابات آنها”ست که محقق می‌شود؛ نمایشی از دموکراسی و بزکی برای نظام اقتدارگرا.

اینک، این سبزها و معترضان و دموکراسی‌خواهان، و این “انتخابات آنها”…